«لعبتکان»، سفری در شاهنامه با دید مدرن

مهرداد صدقی در «لعبتکان» تلاش کرده است ادبیات معاصر را با ریشههای ادبیات فاخر شاهنامه پیوند بزند. همین تلفیق سبب میشود خواننده نه تنها سفری تخیلی را تجربه کند.
مهرداد صدقی در «لعبتکان» تلاش کرده است ادبیات معاصر را با ریشههای ادبیات فاخر شاهنامه پیوند بزند. همین تلفیق سبب میشود خواننده نه تنها سفری تخیلی را تجربه کند.
خبرگزاری مهر، یادداشت مهمان - صبا هراتی، منتقد ادبی: وبگردی، تماشای فیلم و سریال یا بازیهای ویدئویی میتوانند گزینههای خوبی برای استراحت ذهن در اوج دغدغهها باشند، اما انتخاب کتاب در این زمانها میتواند بسیار مفیدتر و حتی جذابتر از سایر موارد باشد. مطالعه کتاب این فرصت را به خواننده میدهد که از روزمرگی فاصله بگیرد و در دنیایی متفاوت غرق شود، جایی که ذهن میتواند آزادانه سفر کند و با شخصیتها و داستانهایی روبهرو شود که در زندگی واقعی تجربه آنها ممکن نیست.
کتابهای تخیلی این توانایی را دارند که احساسات خواننده را در مشت خود بگیرند و او را به سرزمینی بسیار دورتر از دغدغهها و فشارهای روزمره ببرند. کتاب جدید مهرداد صدقی با عنوان «لعبتکان»، از جمله این کتابهاست و میتواند تجربهای متفاوت و جذاب برای مخاطب ایجاد کند.
لابهلای صفحات «لعبتکان»، مرز میان واقعیت و تخیل آنقدر کم میشود که تخیل را به هوس میاندازد. خواننده بارها با خود میگوید: «ای کاش من هم با این گروه دانشجویی در زمان گم میشدم.» این هوس و تمایل برای همراهی با شخصیتها، مادام با ادامه داستان، در ذهن مخاطب تکرار میشود و او را به درون ماجرا میکشاند.
سرگردانی در لابهلای تاریخ
محور اصلی داستان «لعبتکان» گم شدن در زمان است و نویسنده با ظرافت خاص، این محور را به داستانهای شاهنامه پیوند میدهد. شخصیتهای داستان در برهههای مختلف تاریخی سرگردان میشوند و در این مسیر با شخصیتهای شاهنامه آشنا شده و از نزدیک با آنها مواجه میشوند. این مواجهه نهتنها حس نوستالژیک و فرهنگی به خواننده میدهد، بلکه امکان مقایسه زندگی امروز با گذشته تاریخی و اسطورهای ایران را نیز فراهم میکند.
صدقی در «لعبتکان» تلاش کرده است ادبیات معاصر را با ریشههای ادبیات فاخر شاهنامه پیوند بزند. همین تلفیق سبب میشود خواننده نه تنها سفری تخیلی را تجربه کند، بلکه بار دیگر با میراث ادبی ایران آشنا شود. «لعبتکان» فراتر از یک داستان، یادآور این حقیقت است که تخیل و تاریخ میتوانند دوشادوش هم حرکت کنند و روایتی تازه برای نسل امروز خلق کنند. چنین ترکیبی، کتاب را از سطح یک داستان سرگرمکننده فراتر میبرد و آن را به تجربهای فرهنگی و ادبی تبدیل میکند.
«لعبتکان» علاوه بر ماجراجوییهای زمانمحور و تلفیق با شاهنامه، به بررسی احساسات انسانی و روابط میان شخصیتها نیز میپردازد. در کنار سفرهای تاریخی و مواجهه با شخصیتهای اساطیری، کتاب فضایی برای تأمل درباره هویت، دوستی، وفاداری و انتخابهای اخلاقی فراهم میکند. هر شخصیت در مواجهه با شرایط غیرمنتظره، واکنشهای انسانی و گاهی طنزآمیز نشان میدهد که خواننده را درگیر تعمق و همذاتپنداری میکند و تجربه خواندن را از سطح صرفاً سرگرمی به تجربهای روانشناختی و اخلاقی ارتقا میدهد.
نویسنده با زبانی ساده اما تصویرپرداز، توانسته صحنههای پرجزئیات را چنان زنده کند که مخاطب گویی در همان زمان و مکان حضور دارد. تشبیهات و استعارههای ادبی، علاوه بر جذابیت ادبی، خواننده را به کشف لایههای پنهان داستان تشویق میکند و تجربه خواندن را به سفری فراتر از سطح روایت اصلی میبرد. این ویژگی بهویژه برای کسانی که علاقهمند به ادبیات کلاسیک و ارزشهای فرهنگی هستند، بسیار ارزشمند است.
«لعبتکان» برای علاقهمندان به ادبیات کهن، تاریخ و فرهنگ ایرانی فرصتی است تا در دل یک داستان جذاب، با بخشی از میراث غنی ادبی ایران نیز آشنا شوند. کتاب مهرداد صدقی نشان میدهد که حتی در دنیای امروز، تخیل میتواند پلی میان گذشته و حال بسازد و داستانهایی خلق کند که هم سرگرمکننده و هم آموزنده باشند. این ترکیب، کتاب را به اثری ارزشمند برای خوانندگان با سلیقههای متفاوت تبدیل میکند.
روایتی خطی با شخصیتهای غیرخطی
با این حال، اگر عینک نقادانه را موقع خواندن کتاب به چشم بزنیم قطعاً نکاتی توجه ما را جلب میکنند. نخست، طولانی بودن داستان و پردازش بسیار زیاد جزئیات است؛ جزئیاتی که گاهی ضرورتی برای بیان آنها نیست. نویسندهای که با این دقت به ادبیات کهن ایران میپردازد، بدون شک توانمند است و سالها مطالعه پشت «لعبتکان» دیده میشود، اما این حجم از جزئیات ممکن است برای برخی خوانندگان خستهکننده باشد و باعث شود تمرکز روی خط اصلی داستان کمتر شود.
نکته دوم، روایت غیرخطی داستان است که هم خواننده حرفهای و هم غیرحرفهای را گاه دچار پرش ذهنی میکند. ساختار کتاب به گونهای است که روایت هر شخصیت بهصورت مستقل و غیرخطی بیان میشود و این مسئله ممکن است جذابیت داستان را برای برخی کاهش دهد، بهویژه آنهایی که به دنبال داستانی با جریان خطی و آسان برای دنبال کردن هستند.
و در نهایت، آزاردهندهترین نکته درباره «لعبتکان»، به پایان نرسیدن داستان پس از 924 صفحه است. این کتاب که به صورت وزیری منتشر شده، چه از لحاظ فیزیکی و چه محتوایی میتواند چالشبرانگیز باشد؛ صفحات ک تاب ممکن است خراب شوند یا برگهها از دوخت خارج شوند. از لحاظ محتوایی نیز داستان هنوز ادامه دارد، چنین ویژگیای باعث میشود خواننده پس از صرف زمان طولانی، با حس نیمهکاره بودن داستان مواجه شود و خستگی در تن خواننده بماند.
بهطور کلی، «لعبتکان» پلی است از دنیای مدرن امروز به ادبیات کهن و شیرین گذشته؛ کتابی که خواننده حرفهای را در عمق داستانهای شاهنامه غرق میکند و او را با زیباییهای ادبیات کهن ایران آشنا میسازد. این اثر فرصت ارزشمندی است برای آنهایی که میخواهند تخیل و تاریخ را همزمان تجربه کنند و با دنیای ادبیات کلاسیک ایران ارتباطی نو و زنده برقرار کنند.