ماجرای بهترین نماز حاج قاسم

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، روایتی از ابراهیم شهریاری، فرمانده گردان 425 حضرت علی اکبر (ع) و همرزم شهید سلیمانی: اهمیت دادن به واجبات که یکی از اصلهایش بود. روزی به همراه همسرشان در مسیر قنات ملک بودیم. ظهر شد و اذان گفتند. گفت همان جا کنار بزنیم. گفتم اینجا بیابان است خطر دارد. حاجی گفت: چه خطری؟ و کنار جاده سجاده را پهن کرد و همان جا نماز خود را به جا آورد. بعد از اتمام...
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، روایتی از ابراهیم شهریاری، فرمانده گردان 425 حضرت علی اکبر (ع) و همرزم شهید سلیمانی:
اهمیت دادن به واجبات که یکی از اصلهایش بود. روزی به همراه همسرشان در مسیر قنات ملک بودیم. ظهر شد و اذان گفتند. گفت همان جا کنار بزنیم. گفتم اینجا بیابان است خطر دارد.
حاجی گفت: چه خطری؟ و کنار جاده سجاده را پهن کرد و همان جا نماز خود را به جا آورد. بعد از اتمام نماز و پوشیدن کفشهایش نزدیک تر شدم تا دستش را به نشانه مصافحه بفشارم. بعد از مصافحه، دستش را تکان داد و گفت: «ابراهیم! این نماز و آن نمازی که در کاخ کرملین خواندم یکی از بهترین نمازهایی بود که در طول عمرم خواندم.»