"مارگون"، شهر است یا روستا / به پارک "خار" خوش آمدید!
پارک ورودی شهر مارگون بجای اینکه بتواند فضای زیبا و با آلایشی برای مسافران و مردم این شهر باشد به پارکی برای خوشرقصی خارها تبدیل شده و به بیشتر به پارک "خارها" شباهت دارد.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از صبح زاگرس، هماناندازه که جنگلها ریههای زمیناند، پارکها و فضاهای سبز، ریههای شهرها هستند. شهر را تنها در میزان جمعیت نباید خلاصه کرد؛ بر اساس ایدههای نظریهپردازان و برنامهریزان شهری، یک شهر علاوه بر خصایص زیبایی بصری، برخوردار از نوعی روح و حیات شهری است.
شهر نوعی زیستِ ویژه دارد که بسیار قابل بحث و بررسی است که برگرفته از فضای شهری، فضای سبز، فضای اقتصادی و فضای اجتماعی بوده که تلفذ یک شهر را برای آن ایجاد می کند.
اما از فضای شهر کمی فاصله بگیریم، باید بدانیم که آیا قواره شهرشدن های بر روی کاغذ بر تن روستاها، دهستان ها و بخش هایی از این استان که به شهر وشهرستان تبدیل شده است، خوب بوده یا قواره ای گشاد برای آنها ست.
یکی از شهرهای تازه تأسیس در استان چهار فصل که در زمان بسیار اندکی نیز به شهرستان تبدیل شده، شهر مارگون در 76کیلومتری شهر یاسوج مرکز استان در دل کوهها زیبای زگراس بوده که امروز آنچنان که بخواهیم هنوز چارچوب یک شهر پایدار را به خود اختصاص نداده است.
نبود جاده دسترسی مناسب، نبود زیر ساختهای مهم گردشگردی، نبود توازن فضای بصری شهری همه باعث شده که این شهرستان تازه تأسیس با مشکلات عدیده و زیادی دست و پنجه نرم بکند.
مارگون که با لقب الماس زاگرس نیز شهره است، در زیباترین مکان در میان کوههای زاگرس جا خوش کرده، اما نبود یک معماری و آینده نگری نداشتن در زیبای شهری آن باعث شده که این شهر بیشتر به روستا شبیه بوده و از بسیاری از زیرساختها همچنان محروم باشد.
به عنوان مثال پارک ورودی شهر مارگون بجای اینکه بتواند فضای زیبا و با آلایش برای مسافران رهگذاران و مردم این شهر باشد به پارکی برای خوش رقصی خارها تبدیل شده و به بیشتر به پارکها خارها شباهت دارد تا پارکی برای مردم این شهر.
آری پارک ها خارها، شاید امروز در شهر های مختلف کهگیلویه وبویراحمد کم نباشد، اما ایگونه صرف بیت المال و جاگذاری وسایل ورزشی و بدون استفاده شدن آنها در این فضای زیبا، بسیبار ناخشنود بوده که جای بسی تأمل است.
هرچند که بسیاری از شهرداران نبود بودجه و تعلق نگرفتن بودجه از سوی سازمانهای بالادستی، سازمانها را دلیلی بر کم کاری در شهرهای خود می دانند، اما باید دانست که وظیفه یک شهردار کار جهادی بدون وابسته بودن به سازمانها بوده و باید بتواند با رایزنی و چانه زنی به دنبال جذب اعتبار فرا سازمانی باشند.
این مسئله کم کاری را نباید مختص یک شهر و یک منطقه خاص با توپوگرافی دانست، بلکه باید امروز این را دانست که این تک واژه نبود بودجه باعث شده که زیبایی های بیشتر شهرهای دیار چهار فصل رخ ببندد.
حال جای سئوال از مسئولان این است که چرا وقتی زیرساخت های توسعه شهری در این منطقه بر قرار نشده، چرا کلید واژه نام شهرستان را بر گُرده این مناطق می زنند و اجازه عرض اندام و توسعه آنان را نمی دهند.
انتهای پیام /