چهارشنبه 9 آبان 1403

متن جالب یک نامه عاشقانه قاجاری؛ «شما هم که از دست من رفتید...»

وب‌گاه فرارو مشاهده در مرجع
متن جالب یک نامه عاشقانه قاجاری؛ «شما هم که از دست من رفتید...»

احتمالا از زمانی که خط و کتابت اختراع شده، متن‌ها و نامه‌های عاشقانه هم وجود داشته‌اند؛ اما شیوه‌های ابراز علاقه و عشق‌ورزی بر حسب شرایط اجتماعی و مناسبات فرهنگی مختلف، تفاوت‌هایی با هم داشته‌اند.

ابراز عشق تاریخ و جغرافیا نمی‌شناسد؛ در همه زمان‌ها و همه مکان‌هایی که انسان زیسته، عشق هم وجود داشته و به شیوه‌های گوناگون ابراز شده است. شاید امروز با پیشرفت فناوری‌های ارتباطی دیگر نامه نوشتن از رونق افتاده باشد، اما در گذشته، «عشق‌ورزی» پیوندی تمام و کمال با «نامه‌نگاری» داشت.

به گزارش فرادید، نامه عاشقانه‌ای که در اینجا می‌خوانید مربوط به دوره قاجار است و بخشی از مجموعه اسناد تاریخی متعلق به آقای غلامرضا سحاب، جغرافیدان فقید ایرانی بوده است. البته نویسنده و گیرنده نامه مشخص نیستند، اما ظاهرا گیرنده نامه در سفری طولانی به سر می‌برده و نویسنده بسیار از این جهت دلتنگ بوده است. شاید جالب باشد که در ذهن خودمان سبک و سیاق این نامه را با متن‌های عاشقانه امروزی مقایسه کنیم.

متن نامه:

قربانت شوم.

رسید نامه‌ات‌ای دوست دیده شد روشن

به طوطیای قلم بود دیده‌ام محتاج

رقیمه کریمه عنبرشمیم سرکار در وقتی رسید که قریب یک ماه بود مریانج بودیم و جای شما بسیار خالی بود زیاده از حد.

افسوس بر زمان گذشته و دورانی از فیض حضور خوردم که چرا قدر زمان وصال را ندانستم.

همه روزه عکس جمال مبارکت را زیارت می‌کنم و به یاد شما دل به او خوش می‌دارم، نمی‌دانم ما را [تا کی] به فراق خودت مبتلا داری.

دست از طلب ندارم تا کام من برآید

یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید

من که به جز شما با کسی انس ندارم، شما هم که از دست من رفتید، انشاءالله مراجعت کنید صحیحاً سالماً بار دیگر در عمارت فقیره با هم عیش‌ها بکنیم.

انشاءالله رفیق و هم‌صحبت در راه پیدا کرده‌اید از طهران تا عیش شما تمام شود. تمام همراهان را دعاگو هستم، به خصوص عیسی بیک را، چشمهایش را شما عوض من ببوسید، محمد [هم] عرض سلام می‌رساند.

از میان اخبار

بحران در راه شمال ایران / سه استان شمالی مورد هجوم غیربومی‌ها قرار گرفته‌اند

آشوب «کریستیانو رونالدو» در ایران زیر ذره بین