سه‌شنبه 25 شهریور 1404

مدیران باید قبل از ورود به عرصه قدرت تحت تربیت اخلاقی و علمی باشند

خبرگزاری مهر مشاهده در مرجع
مدیران باید قبل از ورود به عرصه قدرت تحت تربیت اخلاقی و علمی باشند

عباس محمدیان مدرس دانشگاه وپژوهشگر علوم ارتباطات، در یادداشتی به «ضرورت تربیت کارگزاران در سپهر اخلاق مدیریتِ دینی» پرداخته و آن را برای انتشار در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است.

عباس محمدیان مدرس دانشگاه وپژوهشگر علوم ارتباطات، در یادداشتی به «ضرورت تربیت کارگزاران در سپهر اخلاق مدیریتِ دینی» پرداخته و آن را برای انتشار در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است.

به گزارش خبرنگار مهر، عباس محمدیان، مدرس دانشگاه وپژوهشگر علوم ارتباطات، در یادداشتی به «ضرورت تربیت کارگزاران در سپهر اخلاق مدیریتِ دینی» پرداخته و آن را برای انتشار در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است.

در ادامه متن کامل یادداشت محمدیان را می‌خوانید:

دین، یک مکتب تربیتی است. مجموعه‌ای از مولفه‌هایی که چون در زندگی افراد به تألیف برسد و جریان یابد، فرد را در جایگاهی می‌نشاند که شایسته عنوان «مؤمن» می‌شود. به تألیف و تجربه شدن مولفه‌هاست، نه صرفاً به شعائر و مناسک. کالبدهای بی روح زنده نیستند که بخواهند زندگی‌بخشی کنند. ذات باید از هستی، بخش خود را گرفته باشد تا بتواند به تکثیر آن بپردازد و هستی‌بخشی کند.

با این نگاه است که می‌توان گفت یکی از چالش‌های مهم در نظام‌های حکومتی اسلامی، شیوه بهره‌گیری از آموزه‌های دینی به عنوان منشور تربیتی مدیران و حاکمان است. تا زمانی که دین صرفاً در قالب مناسک و ظواهر باقی بماند، نمی‌تواند به صورت مؤثر و عملی، رفتار مدیران و تصمیم‌گیران را کنترل و هدایت کند. تا این امر محقق نشود، کنش‌ها هم دین‌منشانه نخواهد شد، بلکه از دیانت جامه‌ای برای تنظیم جامعه با منافع خود خواهد دوخت.

روشن است که دین باید فراتر از مناسک، به عنوان یک نظام تربیتی کامل و جامع، در شکل‌گیری اخلاق و رفتار مدیران وارد شود تا بتواند تأثیر واقعی و سازنده‌ای در اداره کشور داشته باشد. از این منظر، ضرورت بازنگری جدی در اخلاق مدیریتی نظام اسلامی احساس می‌شود. مدیران باید قبل از ورود به عرصه قدرت تحت تربیت اخلاقی و علمی قرار گرفته باشند تا بتوانند در مواجهه با چالش‌ها و مسئولیت‌های پیچیده، رفتار شایسته و منطبق با ارزش‌های دینی و انسانی از خود نشان دهند. مدیری موفق است که سخن و تصمیماتش بر پایه اطلاعات دقیق، علمی و عالمانه باشد و از دانش و بینش کافی برای اداره امور برخوردار باشد. به گفته‌های خویش باور عملی داشته باشد. از خوب‌گویی، اراده خوب‌کرداری داشته باشد؛ اول برای خود و بعد برای همگان. تاکتیکی و گذرا به اخلاق ننگرد، بلکه راهبردی نگاه و رفتار خود را تنظیم نماید.

با این هندسه است که رفتارها در مدرسه معرفتی اسلام متخلق و زشتی‌پیرایی می‌شود. تکبر به عنوان خُلقی شیطانی جای خود را به تواضع به عنوان اخلاقی انسانی می‌دهد. این هم در ظاهر و باطن فرد تجلی می‌نماید. چه، یکی از مشکلات شایع در برخی مدیران، وجود تکبر پنهان است که گاهی در پوشش تواضع ظاهر می‌شود. چنین مدیری که تنها به حرف‌ها و اندیشه‌های خود اطمینان دارد و دیگران را به حساب نمی‌آورد، تحمل نقد و انتقاد را از دست می‌دهد. این حالت منجر به از بین رفتن ظرفیت‌ها پیش از شکوفایی می‌گردد و راه را بر رقابت سالم می‌بندد و حرکت به سمت تخریب مستقیم یا غیرمستقیم رقیبان کج می‌شود. آسیب رفتاری چنین، هم به همگان و هم به ویژه نظام می‌خورد.

برای حفظ جایگاه نظام و سلامت جامعه است که می‌گوئیم بازنگری در نظام تربیتی مدیران و تأکید بر پرورش اخلاق مدیریتی مبتنی بر تواضع واقعی، پذیرش نقد و تعهد به حقیقت، از ضرورت‌های حیاتی برای پیشرفت و تعالی نظام اسلامی است. این بازنگری باید به گونه‌ای باشد که دین به عنوان راهنمای رفتار در مدیریت، هزاران بار فراتر از شعائر ظاهری، در اعماق وجود مدیران جای گیرد و موجب رشد فردی و سازمانی شود. با مدیرانی متخلق به اخلاق دینی و توانمند و دارای شایستگی‌های حرفه‌ای است که می‌توان به سوی قله‌ها گام برداشت. بی اخلاق‌های ناتوان - معمولا - سنگ راه هستند. این موانع را باید برداشت. این یک ضرورت است برای جامعه‌ای که به فرداهای روشن نظر دارد.