سه‌شنبه 6 آذر 1403

مرا طلای گنبد تو بی‌قرار می‌کند / کسی مرا به دوش ابرها سوار می‌کند

خبرگزاری مهر مشاهده در مرجع
مرا طلای گنبد تو بی‌قرار می‌کند / کسی مرا به دوش ابرها سوار می‌کند

مهدی فرجی شعری در وصف امام رضا (ع) و زیارت آن‌حضرت دارد که بیتی از آن به این‌ترتیب است: «مرا طلای گنبد تو بی‌قرار می‌کند / کسی مرا به دوش ابرها سوار می‌کند»

مهدی فرجی شعری در وصف امام رضا (ع) و زیارت آن‌حضرت دارد که بیتی از آن به این‌ترتیب است: «مرا طلای گنبد تو بی‌قرار می‌کند / کسی مرا به دوش ابرها سوار می‌کند»

به گزارش خبرنگار مهر، مهدی فرجی شاعر نسل جوان شعری به مناسبت میلاد امام رضا (ع) سروده که مرور آن در ایام دهه کرامت و میلاد امام رضا (ع) بی‌لطف نیست.

مشروح متن این‌شعر را می‌خوانیم؛

بلیت ماندن است مانده روی دست‌های من در این همه مسافر حرم نبود جای من؟ رفیق عازم سفر، فقط «سلام» را ببر سفارش مریض حضرت امام را ببر

«سلام نسخه» را ببر ببین دوا نمی‌دهد؟ از او بپرس این مریض را شفا نمی‌دهد؟

چقدر تا تو با قطارها سفر کند دلش؟ چقدر بگذرند زائرانت از مقابلش؟

چقدر بادهای دوری‌ات مچاله‌اش کنند و دوستان به روزهای خوش حواله‌اش کنند

درست بیست سال شد که راه طوس بسته است جوان دل شکسته دل به پای بوس بسته است

مرا طلای گنبد تو بی‌قرار می‌کند کسی مرا به دوش ابرها سوار می‌کند

خیال می‌کند که دیدن تو قسمتش شده همین کسی که دارد از خودش فرار می‌کند

کسی که بیست سال آزگار مشهدی نشد و هرچه شکوه می‌کند به روزگار می‌کند

به بادهای آشنای شرق بوسه می‌دهد به آتش ارادت تو افتخار می‌کند

به این امید ضامن رئوف! تا ببیندت هی آهوان بچه‌دار را شکار می‌کند

هزار تا غروب در مسیر ایستاده‌ام به هر که آمده به پای بوس نامه داده‌ام

من از کبوتران گنبد تو کمترم مگر که بعد سال‌ها نخوانده‌ای مرا به این سفر؟

قطارهای عازم شمال شرق می‌روند دقیقه‌های بی‌تو مثل باد و برق می‌روند

کسی بلیت رفتنی به دست من نمی‌دهد به آرزوی یک جوان خام تن نمی‌دهد