مردمیترین سینما را در ««آپاراتچی» بخوانید
![مردمیترین سینما را در ««آپاراتچی» بخوانید](https://snn.ir/files/fa/news/1398/12/25/974985_843.jpg)
گروه فرهنگ و هنر: احسان سالمی: اگر اهل مطالعه هستید، حتما برای شما هم پیش آمده با کتابهایی روبهرو شوید که در نگاه اول آثاری بهظاهر ساده به شمار میآمدند اما مطالعه چند صفحهای از آنها شما را آنقدر غرق در خود کرده که باعث شده کتاب را یکنفس تا انتها بخوانید. «آپاراتچی» قطعا در شمار این کتابها قرار میگیرد؛ اثری که دربردارنده خاطرات شفاهی جلیل اسدیطایفی از مسیر فعالیتهایش و تبدیل...
گروه فرهنگ و هنر: احسان سالمی:
اگر اهل مطالعه هستید، حتما برای شما هم پیش آمده با کتابهایی روبهرو شوید که در نگاه اول آثاری بهظاهر ساده به شمار میآمدند اما مطالعه چند صفحهای از آنها شما را آنقدر غرق در خود کرده که باعث شده کتاب را یکنفس تا انتها بخوانید. «آپاراتچی» قطعا در شمار این کتابها قرار میگیرد؛ اثری که دربردارنده خاطرات شفاهی جلیل اسدیطایفی از مسیر فعالیتهایش و تبدیل شدنش به یک فیلمساز تجربی است. آقا جلیل کتاب «آپاراتچی» به معنای واقعی کلمه یک انسان با اعتماد به نفس است. همین اعتماد به نفس بالاست که باعث شده او با وجود آنکه در ظاهر کمترین شانس را برای تبدیل شدن به یک فیلمساز حرفهای داشته اما با داشتن همین ویژگی و البته پشتکاری رشکبرانگیز، به مرور خود را به جمع فیلمسازان ایرانی برساند؛ فیلمسازی که ای بسا برخی آثارش از فیلمهای بسیاری از فیلمسازان سرشناس سینمای ایران نیز بیشتر توسط مخاطبان دیده و پسندیده شده باشد.
آقا جلیل که با فیلمهایش خاطرات انبوهی از کودکان دهه 60 استان آذربایجان شرقی را شکل داده، به شکلی کاملا تجربی وارد این مسیر شده است و اتفاقا شاید به واسطه همین نگاه تجربهمحور هم بوده که سعی کرده به جای آنکه منتظر بماند مخاطبان آثارش را دنبال کنند، خود سراغ مخاطبانش رفته است. به تعبیر روحالله رشیدی، نویسنده «آپاراتچی» در پشت جلد کتاب: «جلیل طایفی رنج ساخت فیلمهای بلند را با ابتداییترین امکانات به جان خریده و با زحمت زیادی برای مردم نمایش داده است. بدون کمترین پشتیبانی رسانهای یا هر امکان دیگر. به جای اینکه توی خانهاش بنشیند که مردم بیایند دنبالش، خودش بلند شده و رفته میان مردم. برای آنها حرف زده. نان و پنیرشان را خورده و فیلمش را با آپارات برای آنها پخش کرده است. برای مردمی که نهتنها سینما ندیده بودند، بلکه حتی داشتن تلویزیون هم برایشان آرزو بوده است. او قصههای انقلاب را به جاهایی برده است که مردم آن مناطق، با گذشت چند سال از پیروزی انقلاب اسلامی، هنوز در جریان بسیاری از وقایع جامعه انقلابیشان قرار نداشتند».
البته این سادهانگارانه است اگر تصور کنیم «آپاراتچی» فقط و فقط خاطرات جلیل اسدیطایفی به عنوان یک فیلمساز کمتر شناختهشده است، بلکه این کتاب را باید یک نمونه از کارهای جهادی سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی دانست که در قالب تاریخ شفاهی به معرفی چگونگی شکل گرفتن حرکتهای اینچنینی در آن سالها میپردازد؛ حرکتهایی که اگر در دهههای بعد نیز جدی گرفته میشد قطعا اثرات گستردهای در حوزههای مرتبط از جمله سینما میگذاشت.