مروری بر تاریخچه اقتباس
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو - نرگس علینقیان؛ آثار مکتوب، چون داستان و رمان همواره جز منابعی بودهاند که سینماگران و فیلمنامه نویسان برای ساخت آثار هنری خود به آنها مراجعه می کنند. این منابع را میتوان جزئی از هویت فرهنگی یک ملت دانست که به واسطه به تصویر کشاندن آنان، علاوه بر آن که از ذهن افراد فراموش نمیشوند میتوانند برای شناخت فرهنگی یک کشور منبع قابل توجهی باشند. به اینگونه...
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو- نرگس علینقیان؛ آثار مکتوب، چون داستان و رمان همواره جز منابعی بودهاند که سینماگران و فیلمنامه نویسان برای ساخت آثار هنری خود به آنها مراجعه می کنند. این منابع را میتوان جزئی از هویت فرهنگی یک ملت دانست که به واسطه به تصویر کشاندن آنان، علاوه بر آن که از ذهن افراد فراموش نمیشوند میتوانند برای شناخت فرهنگی یک کشور منبع قابل توجهی باشند. به اینگونه استفاده آثار در سینما و تلویزیون در اصطلاح «اقتباس» میگویند. فیلمنامهها از کجا میآیند در آغاز فعالیت صنعت سینما، بیشتر فیلمنامه نویسان برای تولید آثار هنری خود روی به آثار مکتوب، چون نمایشنامهها، آثار داستانی و رمان میکردند. زیرا در آن دوران به واسطه نویسندگان آثار کلاسیکی که وجود داشت، به اندازهای آثار مکتوب نگاشته شد که فیلمنامه نویسان نیز به جای آن که اثری جدید خلق کنند دست بر روی اقتباس از این آثار میگذاشتند. بدین شکل تولیدات اقتباسی هم در صنعت سینما و هم به مرور زمان در قالب سریالهای تلویزیونی جای خود را باز کرد. آثاری، چون «غرور و تعصب»، «ربکا» و... انواعی از نمونههای ادبی میباشند که منبعی برای اقتباس فیلمسازان قرار گرفتند.
علاوه بر آثار مکتوب ادبی که منشای برای اقتباس و ساخت آثار سینمایی میباشند، رویدادها و حوادث خاص یا سرگذشت شخصیتهایی که دارای ویژگیهای منحصر به فردی بودهاند نیز منبعی برای ساخت آثار اقتباسی در فیلمنامههای سینمایی میباشد. برای مثال فیلم «تالکین» با محوریت قرار دادن شخصیت جان رونالد روئل تالکین، نویسنده معروف آثار ارباب حلقهها پردههایی از زندگی او را در قالب اقتباسی آزاد از آن به نمایش گذاشت.
اقتباس نیز میتواند به روشهای مختلفی صورت گیرد. یک گونه آن به شکل «اقتباس آزاد» میباشد. در این نوع فیلمنامهنویس عموما با در اختیار گرفتن یک منبع ادبی، شخصیت یا موقعیتی خاص آن را به گونهای مستقل بازآفرینی مینماید. انیمیشن ایرانی آخرین داستان نمونهای از اقتباسی آزاد برگرفته از داستان ضحاک و فریدون میباشد. در گونهای دیگر که «اقتباس وفادارانه» نام دارد، فیلمنامهنویس قصد دارد تا با حفظ ساختار اصلی اثر به آن وفادار بماند و اثر سینمایی خود را با همان ساختاری که در متن ادبی یا موقعیت و اشخاص وجود دارد، بازآفرینی کند. مینی سریال بینوایان را میتوان تا حدودی اثری وفادارانه دانست که توانسته ساختار اتفاقات رخ داده در داستان را حفظ کند.
چرا اقتباس مهم است همانطور که ذکر شد استفاده از شیوه اقتباس برای بازنمایی آثار ادبی و فرهنگی امری مهم به حساب میآید. آثار فرهنگی هر ملتی سرشار از محتواهایی میباشد که میتواند برای معرفی آن به دیگر جوامع و کشورها و نشان دادن غنای فرهنگی هر ملتی، موثر واقع شود. در حقیقت اقتباس میتواند معجزه آفرین و راهی موثر برای معرفی ریشههای فرهنگی هر کشوری باشد. این امر توانسته به طور قابل توجهی در سینمای غرب ظهور کند. به طوری که هر سال در میان فیلمنامههای خارجی میتوان چند مورد فیلمنامه اقتباسی نیز پیدا کرد.
در سینمای ایران نیز میتوان آثار اقتباسی بسیاری پیدا کرد که منبع آن یا آثار ادبی میباشند یا شخصیتهای مطرح مورد توجه برای ساخت اثر، قرار گرفتهاند. در چند سال اخیر نیز توجه به ساخت آثار اقتباسی بیش از قبل خود را نشان میدهد. برای نمونه در جشنواره چهل و دوم فجر میتوان آثار اقتباسی بسیاری را، چون «پرویز خان»، «پروین»، «باغ کیانوش» و... مشاهده کرد.
سوالی که مطرح میشود آن است که فیلمنامهنویسان تا چه اندازه توانستهاند آثار اقتباسی را گسترش دهند؟ آیا همزمان با توجه به ساخت آثار اقتباسی، توانستهاند اقبال عموم مردم را نیز جلب کنند؟ آیا فیلمسازان توانسته اند در این زمینه با کیفیتی قابل توجه در سینما و تلویزیون دست به ساخت آثاری فاخر بزنند و جریانی نو در مسیر فیلمسازی ایجاد کنند؟