مسأله زنان فقط سرپرست خانوار بودن و ورود به ورزشگاه نیست

خلجی گفت: باید نگاهمان را به مسأله زنان تغییر دهیم. مسأله زنان فقط مسأله زنان سرپرست خانوار مسأله ورود زنان به ورزشگاه نیست.
خلجی گفت: باید نگاهمان را به مسأله زنان تغییر دهیم. مسأله زنان فقط مسأله زنان سرپرست خانوار مسأله ورود زنان به ورزشگاه نیست.
به گزارش خبرگزاری مهر، نشست تخصصی «رسانه و سیاستزدایی از سوژه زنان» با حضور سهیلا خلجی (پژوهشگر و مدرس دانشگاه) و با دبیری صغری صالحی (عضو هیأتعلمی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات) برگزار شد.
سهیلا خلجی در ابتدای سخنان خود با استناد به یک بررسی انجامشده در آذرماه درباره میزان اخبار مربوط به زنان، گفت: براساس این بررسی یکماهه و محدود که فقط آذرماه را رصد کرده است، به غیر از ورزش بانوان به عنوان موضوعی که به طور اختصاصی به زنان تعلق دارد، فقط 25% اخبار اختصاصاً به موضوع زنان پرداخته است که رویکرد اطلاعرسانی در آنها، 53% خبر محض (خبر یک رویداد)، 29% مصاحبه و 18% بهصورت گزارش بوده است.
خلجی با برشمردن مواردی چون اشتغال و بیکاری، دانشآموختگان بیکار، زنانهشدن فقر، آسیبهای فضای مجازی، مادران مجرد، مهاجرت به شهرهای بزرگ و زندگی مجردی، سهم ناچیز زنان از منابع قدرت و تصمیمگیری، بهعنوان موضوعات مرتبط با زنان، با مروری بر برنامههای توسعه و اشاره به محوریت آنها درخصوص زنان، افزود: برنامه اول توسعه، 15 بار، برنامه دوم 8 بار، برنامه سوم 21 بار، برنامه چهارم 39 بار، برنامه پنجم 11 بار و برنامه ششم توسعه 10 بار به موضوع زنان پرداخته است که در برنامه آخر به عنوان برنامه جاری و حال حاضر، موضوع زنان با محوریت زنان سرپرست خانوار، خانواده و تأمین اجتماعی زنان دارای سه فرزند و بالاتر، مورد تأکید قرار گرفته است. همین مقدار موضوعیت و ظهور و بروز زنان در برنامههای توسعه، میتوانسته ظرفیت کار عظیمی را برای رسانهها فراهم کند. طبیعتاً هر رسانهای به فراخور بخشهای مرتبط با زنان خود، میتواند هر کدام از این برنامهها را در دستورکار قرار دهد و به آن بپردازد. چراکه این موضوعات تمامشدنی نیستند و اینگونه نیست که بگوییم که آنچه که موضوع برنامه اول توسعه و در بازه زمانی 5 ساله بوده، هماکنون نمیتواند موضوعیت داشته باشد. این موضوعات میتوانند امروز هم در دستورکار رسانهها قرار گیرند.
این پژوهشگر اجتماعی با اشاره به جریانهای خبرنویسی ادامه داد: دو جریان رویدادگرا و فرآیندگرا در خبرنویسی وجود دارد. جریان رویدادگرا، صرفاً خبری از وقوع یک رویداد است که راحتترین نوع خبرنویسی هم محسوب میشود. اما جریان فرآیندگرا، موضوعات مختلف را انتخاب میکند، با چند صاحبنظر درباره آن صحبت میکند، موضوع را به نقد میگذارد و درباره آن مطالبهگری میکند. در این نوع خبرنویسی که سازمانهای ذیربط و نهادهای تصمیمگیر و برنامهریز را درگیر ماجرا میکند، گزارشی ایجاد میشود که به سوالات اساسی آن موضوع جواب میدهد. به این مدل، روزنامهنگاری توسعه میگویند که برای موضوعات زنان، چنین اتفاقی نیفتاده است. موضوعات زنان در حد «وی گفت»، «وی افزود» باقی مانده است. از طرف دیگر، خبرهای ما شخصیتمحور هستند و علت این مسأله، رویدادمدار بودن آنهاست. یعنی فردی را در مصدر یک اتفاق میداند و درباره آن خبر میدهد و بعد، کارش با آن موضوع و با آن فرد تمام میشود. لذا موضوع، با همان رویکرد رویدادمحور و شخصیتمحور ارائه میشود، بدون اینکه بررسی شود و درباره آن مطالبهگری صورت گیرد. زمانی در رسانهها موضوع ازدواج سفید مطرح بود و دهها نفر درباره آن صحبت میکردند، اما امروز دیگر حرفی از آن در رسانهها نیست، علت آن هم همین رویدادگرا بودن خبرها است. این مسأله میتواند دلایل متعددی داشته باشد اما یکی از آنها، مرتبط بودن میزان دریافتی خبرنگار با خبرهاییست که تولید میکند. بنابراین ممکن است کسی بخواهد روی موضوعی کار کند و یک ماه زمان صرف آن کند، اما چون در پایان ماه، میزان عایدی آن فقط براساس همان یک خبر خواهد بود، لذا ترجیح میدهد این کار را نکند و به خبرهای رویدادمحور بپردازد.
مشاور سابق امور زنان شهرداری، با بیان اینکه موضوعات زنان موضوعات سیاسیشده هستند، یادآور شد: مواردی مانند حجاب، گواهی بکارت، قتلهای ناموسی، محدودیتهای زنان در حوزههای ورزشی، اسیدپاشی، کودکهمسری و...، ازجمله موضوعاتی هستند که از سوی رسانههای فارسیزبان خارج از کشور طرح و تبدیل به یک موضوع سیاسی میشوند که اگر رسانه داخلی هم به یکی از آنهابپردازد، متهم به همکاری با رسانههای خارجی میشود. کار اصلی ما این است که فهرستی از موضوعات زنان به کمک متخصصان حوزه علوم اجتماعی، تهیه کنیم و وزن هریک از آنها را مشخص کنیم. اگر ما بهطورمثال از عدم پخش مسابقات بانوان در رسانه انتقاد میکنیم، خب مسائل دیگر هم هستند که از رسانه پخش نمیشود ازجمله مثل ارائه الگوهای موفق از زنان در قالب یک رویکرد جوانپسند. به طوریکه جوان نمیتواند با آنچه که از رسانه پخش میشود، همذاتپنداری کند. لذا از همینجا متوجه میشویم که چقدر موضوعات زنان، سیاسی شده و در این حوزه، مغفول مانده است. چون همواره ما به موضوع زنان، نگاه سیاسی داشتهایم و به دلیل این نگاه سیاسی، بخشی از موضوعات مغفول مانده و بخش دیگری از موضوعات جلوی آنها قد علم کرده است. رسانه هم چون بازتابدهنده است، همین موضوعات را بازتاب میدهد.
خلجی بخش دیگری از سیاسیشدن موضوعات زنان را مربوط به دالهای مرکزی گفتمانهای حاکم دانست و خاطرنشان کرد: ما دو دال مرکزی داریم که منبعث از رویکرد دولت و مجلس است؛ یکی دال مشارکت و دیگری، دال خانواده است. این دو در ظاهر، در جریانهای سیاسی، متناقض هم نشان داده میشوند. یک جریان، مشارکت و جریان دیگر، خانواده را آن هم به طور افراطی برجسته میکنند. در حالیکه این دو، هیچ تناقضی با هم ندارند. این مسأله به این دلیل است که ما مسأله زنان را صرفنظر از اینکه چه رویکردی روی کار است، بررسی نمیکنیم و دردناکترین بخش موضوع همین است. مثل اینکه زمانی به موضوع رفتن زنان به ورزشگاهها پرداخته میشود، گو اینکه تنها مسأله زنان، همین است! یا در دوره دیگر، به شکل افراطی به موضوع خانواده پرداخته میشود و دیگر حوزهها مغفول میماند. بهتر است که فارغ از هرگونه نگاه سیاسی، به مسأله زنان نگاه کنیم و در این راستا، لازم است با رویکرد جامعهشناسی نگاه کنیم و با دادن یک هویت مستقل به موضوع زنان، آن را تعریف و تبیین و سپس در اختیار سیاستگذاران قرار دهیم.
وی در ادامه همین عوامل اقتصادی (نیاز خبرنگاران به دریافتی معقول)، اجتماعی (نیاز جامعه به آرامش) و سیاسی (ترجیح رسانهها در نپرداختن به موضوعات سیاسی) را ازجمله عوامل موثر بر فقدان مطالبهگری رسانهای در حوزه زنان خواند و با اشاره به انواع ظرفیتها در توانمندسازی زنان در رسانهها تأکید کرد: ما ظرفیتهای قانونی بالایی به عنوان سوژه برای پرداختن رسانهها به موضوع زنان داریم که برنامههای توسعه ازجمله آنهاست. اما ظرفیتهای اجتماعی و سیاسی بنا به دلایلی که ذکر آنها رفت، در این حوزه وجود ندارد. پیشنهاد من این است که توانمندسازی زنان را برمبنای روزنامهنگاری توسعه در دستورکار قرار دهیم. توانمندسازی به معنای توانایی انجام انتخابهای استراتژیک در زندگی از سه جنبه منابع، عاملیت و دستاوردها.
خلجی در پایان گفت: مثلاً در موضوع زنی که از همسرش جدا میشود، ببینیم آیا قبل از این تصمیم، مهارتهای فکری، آموزشهای لازم، حق داشتن انتخابهای دیگر و... را داشته است یا خیر و سپس به عنوان روزنامهنگار ببینیم چه کاری میتوانیم برای او انجام دهیم. از این لحاظ که برای آموزشها و مهارتآموزیهای او تا چه اندازه میتوانیم به نهادهای مسئول تلنگر بزنیم و نیز برای توانمندسازی آنها اقدام کنیم. در این راستا باید ابتدا نگاهمان را به مسأله زنان تغییر دهیم. مسأله زنان نه فقط مسأله زنان سرپرست خانوار است و نه فقط مسأله ورود زنان به ورزشگاه. اگر میخواهیم به موضوعات زنان کمک کنیم، پیشنهادم به خبرنگاران این است که از موضوعات کمتر سیاسی و از سوژههای بسیار کمخطر و غیرملتهب، شروع کنند که هم اثر خود را به موضوع زنان و هم بر جامعه خواهد گذاشت.