منچستر یونایتد؛ آشفتگی، هرج و مرج و غرق شدن در گذشته / «خداحافظ رونالدو» این اشتباه را تمام کن تن هاخ!
نگاه جاناتان ویلسون به یونایتد در پیش و پس از اولین بازی فصل 23-2022.
به گزارش ورزش سه، اولین هفته لیگ برتر آمد و رفت. ظاهرا کسب و کار طبق معمول ادامه دارد. سیتی بدون هیچگونه دردسری نشان داد مثل همیشه یک سر و گردن از بقیه بالاتر است و ارلینگ هالند نُقل بازار نقل و انتقالات بدون هیچ تلاش خاصی با دو گل خود ثابت کرد، غول و موجود متفاوتی است. تاتنهام، آرسنال و چلسی با پیروزی آغاز کردند و لیورپول تنها رقیب سیتی فصل را با نتیجه 2-2 برابر فولام آغاز کرد و 2 امتیاز در قدم اول عقب ماند. در میان همه نتایج روز اول پیروزی 2-1 برایتون برای نخستین بار در تاریخ فوتبال انگلستان در اولدترافورد برابر منچستر یونایتد حیرت انگیز ترین نتیجه بود. تمامی خوش بینی های تعدادی از هواداران طی 90 دقیقه به فراموشی سپرده شد. آن دسته که بهتر می دانستند با تظاهرات خود قبل از آغاز بازی علیه "گلیزرها" خواستار خروج آنها شدند. عامل اصلی فروپاشی باشگاهی که تا 10 سال پیش از این در فوتبال انگلستان فرمانروایی می کرد و یکی از بزرگان اروپا محسوب می شد.
پیش از این درچند مطلب مختلف به یونایتد پرداخته بودم، به قول مربی جدید هلندی یونایتد "یک شبه چیزی تغییر نخواهد کرد"! این بار بسیار فشرده، بخش هایی از دو مطلب "جاناتان ویلسون" قبل و بعد از بازی یونایتد را در "گاردین" مرور می کنیم. یک نوع "بررسی واقعیات" در تمامی سطوح است. جاییکه تصمیمات در دفاتر صاحبان و مدیران باشگاه، راهروها و اتاقهای دربسته، با انبوهی از مشاوران متعدد که حرف خود را می زنند بیآنکه واقف باشند درد در کجاست. اشتباهات مکرر و تصمیمات غلط نابجا و پیاپی تیمی چون یونایتد را به خاک سیاه نشانده است.
دوست داشته باشید یا خیر، بپذیرید یا نه، خوشتان بیاید یا نیاید، "ویلسون" حقایق را بیان می کند و احتمالا برای هواداران یونایتد تلخی دل آشوب و حال به هم زنی دارد. آنچه ویلسون می گوید اگر توسط من یا هریک از دوستان ادا می شد یقینا با اعتراضات بسیاری روبرو می شد.
امیرحسین صدر
**مطلب پیش از بازی
*اولین وظیفه "تن هاخ" فیصله بزرگترین اشتباه یونایتد است: رونالدو
- درست نیست بگوییم، یک سال پیش همه چیز در منچستر خوب پیش می رفت، اما به هر حال فصل پیش از آن یونایتد در لیگ برتر به مقام دوم رسیده بود. تردیدها در مورد مدیریت "اوله گونار سولسشر" به این معنی بود که چالش و تلاش جدی برای عنوان قهرمانی هنوز بعید و دور از دسترس به نظر می رسد، ولی هیچ کس واقعاً انتظار نداشت یونایتد با 16 امتیاز کمتر از فصل قبل به رده ششم سقوط کند. فصل گذشته به اندازه کافی خوب آغاز شد، با انهدام 5-1 لیدز، سپس چهار امتیاز از بازی های نه چندان الهام بخش خارج از خانه. یونایتد سولسشر برابر تیم هایی که آنها را تحت فشار قرار می دادند عالی بود و فضای به دست آمده برای بهره برداری با سرعت خط حمله فراهم می شد، اما در مقابل تیم هایی که در عمق می نشستند کار سخت تر بود.
- ناگهان در هفته پایانی نقل و انتقالات، عجیب ترین واقعه و عامل از دست دادن تمرکز تیم، به وقوع پیوست. گزارش هایی مبنی بر اینکه کریستیانو رونالدو، رابطه اش با یوونتوس به هم خورده و در آستانه پیوستن به منچسترسیتی است. در آن زمان ماشین یونایتد وارد عمل شد، چند نسل مختلف برای یک اشتباه فاجعه آمیز و وحشتناک گرد هم آمدند؛ "سر الکس فرگوسن" "ریو فردیناند" و «برونو فرناندز»، تا اطمینان حاصل شود رونالدو نه با سیتی بلکه با یونایتد قرارداد امضا خواهد کرد. اگر سیتی عملیاتی برای بیثبات کردن باشگاهی طرح ریزی می کرد که به نظر می رسید به تازگی ممکن است دوباره به عنوان یک رقیب شاخ و شانه بکشد، به سختی میتوانست به چنین نتیجه دلخواهی دست پیدا کند. یونایتد در اولین بازی خود مقابل نیوکاسل بد بازی کرد، اما رونالدو در برد 1-4 دو گل زد و همین کافی بود. بزرگمرد گریست: فرزند ناخلف و سرکش برگشته بود. پروژه نوستالژی سولسشر(گل پیروزی بخش او در فینال لیگ قهرمانان در وقت اضافی) توسط یک نوستالژی بزرگتر از مسیر خارج شد. غرق شدن در افتخارات گذشته، نابسامانی و هرج و مرج زمان حال را پنهان کرد. حضور رونالدو دلیلی برای عدم وجود سرعت در خط حمله و سیستم سولسشر بود. برنامه و سیستم بر هم خورد و تیم از هم پاشید. یونایتد تنها 4 بازی از 13 بازی بعدی خود را برد و سولسشر اخراج شد. - غیرممکن است پی ببریم بدون رونالدو اوضاع و احوال تیم به چه شکل می ماند و اعتماد به نفس بازیکنان در چه سطحی قرار می گرفت، اگرچه به جرئت میشود گفت؛ حضور رونالدو هماهنگی و هارمونی رختکن یونایتد را کامل بر هم زد. درست است؛ 18 گل در لیگ برتر و 8 گل بیشتر از هر بازیکن دیگری در تیم، و سازنده بسیاری از موقعیت ها، اما یونایتد در مجموع 16 گل کمتر از فصل قبل به ثمر رساند. و این در حالی بود که این گلها غالبا یونایتد را از موقعیتهای سخت و دشوار خارج میکرد.
- اگر رونالدو به یونایتد باز نمی گشت، آیا سولسشر همچنان سرمربی بود؟ با توجه به سیر هرچند کند پیشرفت و آنچه تا آن دوره طی میشد امکان راهیابی به لیگ قهرمانان وجود داشت. در حال حاضر رونالدو فقط سمبل و توتم باشگاهی است که با از دست دادن باورهای خود و ظرفیت برنامه ریزی برای آینده، فقط به گذشته خیره شده است.
- لحن و حرف ها تغییر می کند. ایده های اجرایی تیم تغییر می کند. اما مشکلات اساسی و بنیادین همچنان پابرجاست. منچستریونایتد همچنان زیر نظر گلیزرها باقی مانده است و معنای کار و تلاشی که سرمربی فعلی، اریک تن هاخ انجام میدهد بی معنا و بی اهمیت است. آشفتگی بزرگ باشگاه، با رایزن و مشاوران متعدد و متولیان متفکر، هیئت مدیرهای را تغذیه میکند که دائما در تصمیمات بزرگ و کلیدی خود اشتباه میکنند، دوباره، دوباره و دوباره...
- از بین تمام این اشتباهات، بازگرداندن رونالدو به 26.8 میلیون پوند، احتمالا یکی از فاجعه آمیزترین اشتباهات آنها بود. رونالدو، سولسشر را بسیار تضعیف کرد. سپس انتخاب عجیبتر رالف رانگنیک، به عنوان مدیر ورزشی که هرگز نتوانست از پس کریس برآید. حالا اریک تن هاخ باید از پس این مهم برآید. رونالدو قبل از بازی دوستانه آخر هفته گذشته مقابل رایو وایکانو در اینستاگرام خود نوشت: "یکشنبه، پادشاه بازی می کند." اما او تنها 45 دقیقه در زمین بود و مدت ها قبل از سوت پایان بازی ناپدید شد، چیزی که تن هاخ آن را "غیرقابل قبول" توصیف کرد. این بخشی از مشکل رونالدو است: برای رسیدن به کمال به ندرت جایی برای ملاحظات با سرمربی، هم تیمی هایش یا باشگاه می گذارد. او میخواهد یونایتد را ترک کند و در این تصمیم مصمم است، اما رونالدو اکنون 37 سال دارد و به نظر نمیرسد باشگاههایی که توانایی پرداخت حقوق او را دارند اصلا خواهان او باشند. به همین دلیل، داخل و خارج از زمین باعث ایجاد مشکلاتی برای سرمربی منچستریونایتد شده است. رونالدو باید بفهمد دیگر آن چیزی نیست که قبلا بود. ناگفته نماند که رونالدو برای سبک بازی تن هاخ مناسب نیست. اگر او درنگ کند، شروعی تازه بسیار دشوار خواهد بود. اما اگر او برود، گزینههای یونایتد در پست مهاجم نوک مارکوس رشفورد و آنتونی مارسیال هستند! اولی در فصل گذشته فقط 13 بازی لیگ را شروع کرد و دومی تنها دو بازی به میدان رفت.
- شروع تن هاخ امیدوار کننده بوده است. نظم و انضباط را تحمیل کرده است. ممنوعیت سرآشپزهای شخصی بازیکنان تا حد زیادی نمادین به نظر می رسد. مشکل این است، علیرغم پیگیری های طولانی هیئت مدیره هنوز فرانکی دی یونگ را برای او خریداری نکرده یا هنوز دفاع راستی خریده نشده است. در همین حال، صحبتها از ادرین رابیو از یوونتوس است و جذب بنجامین ششکو، مهاجم اسلوونیایی از ردبول سالزبورگ، "پیچیده" توصیف شده است. اگرچه احتمالا این راه دیگری برای ابراز خجالت است. پرداخت 50 میلیون پوند برای یک بازیکن 19 ساله که حاضر بود سه سال پیش از این با 2.5 میلیون پوند با یونایتد قرارداد امضا کند.
- یک سال پیش هیئت مدیره، رونالدو را تحویل داد، حجم سلبریتی رونالدو به حدی بود که حتی باشگاهی به بزرگی یونایتد را جذب قدرت جاذبه خود کرد. کار تن هاخ، سعی برای شکل دادن به یک تیم نامتعادل است که طی سالها استراتژیهای متفاوتی را دنبال کرده است. الهام بخشیدن دوباره به بازیکنان سرخورده ای که باید با شرایط و شیوه مربیگری تازه کنار بیایند به اندازه کافی سخت خواهد بود. اکنون تن هاخ باید با بزرگترین اشتباه مدیران یونایتد کنار بیاید. و در حالی که سعی کند دیپلماتیک باقی بماند، راهی بیابد. بحرانی که مسئولین باشگاه مسبب آن هستند حل کند و رونالدو را با رضایت همگان راهی در خروجی اولدترافورد کند.
**مطلب پس از بازی:
*خوش بینی منچستریونایتد با تکرار اشتباهات قدیمی دود شد
سرمربی جدید، ترکیب اصلی بدون کریستیانو رونالدو، اما هیچ یک از مشکلاتی که سال هاست یونایتد را درگیر کرده از میان نرفته است. - خورشید درخشان، آسمان آبی، دمای بالاتر از 29 درجه. ترامواهای مملو، سه ساعت قبل از شروع بازی. انبوه هواداران در فروشگاه باشگاه. مهمانداران و نیروهای مراقبت به طرز نگران کننده ای خوش مشرب. چهره مربی بر روی سکوی مت بازبی. همهمه متمایزی در فضا. حس خوشبینی و سپس بازی آغاز شد. در سالهای اخیر بعدازظهرهای ناراحتکننده زیادی برای منچستریونایتد وجود داشته است، اما هیچکدام به این اندازه ناامیدکننده نبود. امیدواری هواداران خانگی، تحول و تغییر تیم با رویکرد تندرو اریک تن هاخ بود. اما برایتون برای مدتی طولانی بهتر از یونایتد بود. تنها موفقیت یونایتد کاهش شکست با نتیجه 2-1 بود. شروع تازه؟ نه، همان یونایتد قدیمی! «اورام گلیزر» در جایگاه روسا نشسته بود. مشتاق شروعی جدید. با نگاه خیره ثابت و لبخند خشک و خالی، مشخصه مردان بسیار ثروتمندی که وانمود می کنند وقایع پیش رویشان را درک می کنند. در سمت چپ، سر الکس فرگوسن بعد از 9 سال بازنشستگی با حال و روز همیشگی، با ناامیدی و صورتی سرخ.
- رشفورد، پاسی ساده، چرخش توپ زیر پا. عدم کنترل، اوت برای برایتون. تمام طول روز چنین بود. برای منچستر و او. مارکوس رشفورد تنها پوسته ای از بازیکنی است که زمانی بود، کمبود اعتماد به نفس بسیار عمیق. تمام صحبتها قبل از شروع بازی در مورد کریستیانو رونالدو و نشستن روی نیمکت بود، کریستین اریکسن با 9 کاذب شروع کرد. اما خط حمله یونایتد به وضوح درگیر بازی نبود. حس بی تفاوتی، و حرکاتی که آهسته به نظر میرسید، بسیار چشمگیر بود. شاید تصمیم تن هاخ و ممنوعیت سرآشپزهای شخصی بازیکنان تیم را آماده تر و خوش اندام تر کرد اما تحت فشار گذاشتن برایتون حتی قابل مقایسه با بدترین روزهای فصل گذشته نبود. هشت دقیقه بعد از نیمه دوم، رونالدو وارد شد، با ترکیبی از هو و تشویق. بسیاری از ایرادات باشگاه با امضای قرارداد او در آگوست گذشته تشدید شد. در غیاب هر چیز دیگری احتمالاً او تنها امید باقی مانده برای به ثمر رساندن گل بود. اگرچه بخشی از مشکل همین است. وارد کردن او به بازی اعتراف به شکست تن هاخ بود. وقتی طرح A با شکست مواجه شد، گلزن قهاری را که واقعاً اماده هم نیست وارد کنید و دست به دعا، امیدوار بهترین ها بمانید.
- گزارشهایی مبنی بر امضای قرارداد کوتاهمدت مارکو آرناوتوویچ وجود دارد، اما همچنان امیدهایی برای جذب بنجامین ششکو و فرانکی دی یونگ وجود دارد، اما اکنون احساس میشود این موضوع چیزی فراتر از افزودن پرسنل و بازیکن جدید است. در فوتبال، فرم میتواند خیلی سریع تغییر کند، ولی آنچه که شاید در روز یکشنبه آزاردهندهتر از هر چیز بود، «حس آشنای قدیمی» بود؛ تن هاخ، رالف رانگنیک، اوله گونار سولسشر، خوزه مورینیو، لوئیس فن خال، دیوید مویس... تغییر کاپیتان کشتی اهمیت چندانی ندارد، زمانیکه نفتکش به شکل غیر فابل کنترلی در جهت اشتباه حرکت می کند. هیچ راه حل آسانی وجود ندارد. این معضل نه در مورد سس گوجه فرنگی یا چیپس است، نه در مورد فشار و کنترل در بازی یا آمادگی بدنی، نه در مورد مربی یا کاپیتان، حمله یا دفاع. این در مورد باشگاهی است که کاملا راه خود را گم کرده است، درباره مسئولینی است در وحشت، به دنبال راه حل، بی آنکه هیچ درک واقعی از نحوه اعمال و اجرای آن داشته باشند. یونایتد کجا می رود؟ پاسخگویی به آن بسیار دشوار است. به هر شکل در حالت ایده آل و دلخواه، هرگز با اولین شکست خانگی تاریخ در مقابل برایتون آغاز نمی شد.