میثم امیری: جایزه جلال باید بتواند شبیه خود جلال باشد
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، در گزارشهای قبلی روایتی از نبود جایگاه جایزه جلال در میان مخاطبان نوشتیم و مثالهایی چون کتاب «لم یزرع» محمدرضا بایرامی و «بیکتابی» محمدرضا شرفی خبوشان آوردیم که در سالهای 95 و 96 جایزه گرفتند.(اینجا و اینجا را بخوانید) در این گزارش سعی کردیم به سراغ کتاب «داغ دلربا» که در چهاردهمین دوره جایزه جلال در بخش مستندنگاری، اثر برتر شناخته شد برویم تا بدانیم این جایزه برای نویسنده اثر چه جایگاهی داشته و بر روند نویسندگی وی چه نقشی داشته است. کتاب «داغ دلربا» در سال 99 به چاپ رسید و در سال 1400 در بخش مستند نگاری جایزه ادبی جلال برگزیده شد که امسال نیز تازه به چاپ پنجم رسیده است. درهمین باره با میثم امیری نویسنده آثاری چون «تاج در تن» به گفتوگو نشستیم.
جایزه «داغ دلربا» اثر خاصی بر روند کاری من نداشته است
میثم امیری نویسنده کتاب «داغ دلربا» برگزیده چهاردهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد درخصوص تأثیر این جایزه بر روند نویسندگی خودش گفت: جایزه «داغ دلربا» اثر خاصی بر روند کاری من نداشته است و برنامههای نویسندگیام مثل قبل ادامه دارد. البته جدیتر از گذشته وارد بازار کتاب شدهام که آن هم مقتضیات زندگی شخصیام است.
میثم امیری برگزیده بخش مستندنگاری چهاردهمین دوره جایزه ادبی جلال
برگزیده شدن در جایزه جلال در شناخته شدن من تأثیری نداشت!
برگزیده چهاردهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد با اشاره به این که جایزه جلال در معروفشدنش نقشی نداشته است اظهار داشت: جالب است بدانید ورودم به بازار کتاب در نقش راهنمای کتاب یا معرفیکننده کتاب بیشتر از برگزیده شدن در جایزه جلال آل احمد در دیده شدن من نقش داشته است. البته میزان این دیده شدن، نسبی است و من آن را پیشینه خودم میسنجم.
جایزه هم باید بتواند این جمیع اضداد بودن را به نفع فرهنگ دربیاورد
میثم امیری نویسنده و مستندنگار جوان کشورمان درخصوص جایزه جلال آل احمد و اینکه این جایزه چه مسیری را باید طی کند تا به موفقیت برسد گفت: جایزه جلال باید بتواند شبیه خود جلال باشد. جلال آلاحمد یک نویسنده جمیع اضداد بود. جایزه هم باید بتواند این جمیع اضداد بودن را به نفع فرهنگ دربیاورد. جلال نویسنده و ادیب بود و از این موضع خارج نمیشد. ولی در موضوعات متنوعی اظهار نظرهای درست و غلط میکرد. با نگاه به جلال باید این جایزه را سامان داد. منظورم این نیست که آثاری که برگزیده میشوند شبیه آثار جلال در فرم یا تم یا محتوا باشند.
کتاب «داغ دلربا» اثر برگزیده جایزه جلال آل احمد
مسئولین ارشاد در هر دورهای میخواهند جایزه شبیه خودشان باشد
وی در ادامه بیان کرد: منظورم این است که خود جایزه باید متصف به صفت جلال آلاحمد باشد؛ پرسشگر، صریح، صادق، روبهجلو و البته مجمعالجزایر تضادها. شاید این مجمع الجزایر تضادها برای جلال آل احمد ضعف محسوب شود، که البته صد در صد چنین نیست، اما چنین خصوصیتی حتماً به جایزه وجاهت ملی میبخشد. مسئولین ارشاد در هر دورهای میخواهند جایزه شبیه خودشان باشد. اگر چنین چیزی صحیح باشد، دیگر نباید اسم جلال را خرج کرد، باید اسم جایزه را گذاشت مثلًا جایزه ادبی علی جنتی یا جایزه ادبی سیدعباس صالحی یا جایزه ادبی محمدمهدی اسماعیلی. چون آدمها نوعاً خودشان یا تفکر شبیه خودشان را مبنای تصمیمگیریها قرار میدهند.
جایزه را هر چه شبیهتر به روحیه جلال آلاحمد برگزار کنند وگرنه نقض غرض شده است
میثم امیری درپایان درخصوص نحوه برگزاری جایزه جلال اظهار داشت: حال آنکه باید این میزان از فرهیختگی و مناعت در مسئولین دولتی باشد تا جایزه را هر چه شبیهتر به روحیه عصیانگر و نامتعارف جلال آلاحمد برگزار کنند وگرنه نقض غرض شده است. جلال نویسنده سنگی بر گوری است. جلال نویسنده سفر به ولایت عزرائیل است، جلال مترجم کتاب عزاداریهای نامشروع است، جلال منتقد دگماتیزم مذهبی در داستانهای کوتاهش است. این جلال در کنار جلال غربزدگی و در خدمت و خیانت مهم است.
پایان پیام /