پنج‌شنبه 8 آذر 1403

"نقد تیز" مزیت نسبی "عمار" در مقابل "جشنواره‌های سلبریتی محور" است

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
"نقد تیز" مزیت نسبی "عمار" در مقابل "جشنواره‌های سلبریتی محور" است

اینکه جشنواره عمار جدای از سینما و ضد آن است مسأله‌ای بود که در برنامه اخیر «شهر فرنگ» مطرح شد. بامروت‌نژاد معتقد بود که این جشنواره با رویکرد نقد سینمای ایران آمده و سلطان محمدی معتقد بود که عمار با رویکردهای تیزش خود را از سینما جدا کرده است.

- اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، با توجه به آغاز دوازدهمین جشنواره فیلم عمار، برنامه هفته گذشته «شهر فرنگ» به موضوع «گفتمان عمار» پرداخت. در این برنامه حامد بامروت‌نژاد تهیه کننده سینمای ایران و عضو شورای سیاست‌گذاری جشنواره عمار و حسین سلطان‌محمدی روزنامه‌نگار و منتقد سینما به گفت‌وگو پرداختند.

در ابتدای این میزگرد حمید مدقق مجری و کارشناس این برنامه با طرح این سؤال که هدف برگزاری عمار چیست و چه گفتمانی دارد، گفت‌وگو را آغاز کرد.

بامروت‌نژاد در این خصوص جواب داد: عمار مجموعه‌ای از نظریات و راهبردها درباره جامعه، انسان و فرهنگ است که سازوکارهای متفاوتی را به دنبال خواهد داشت. عمار قصد دارد تا ظرفیت‌ها و راهکارهای بیشتری را پیش روی سینمای ایران قرار دهد. عمار می‌گوید سینمای ایران می‌تواند بسیار بزرگ‌تر از آنجه که هست باشد.

او ادامه داد: عمار سینما را یک هنر - صنعت - رسانه می‌داند. هنر صنعتی که با شعر گفتن و نقاشی کشیدن فرق دارد و صنعت است زیرا در آن برخی اوقات صدها نفر درگیر ساخت پروژه‌اند و سازوکار یک صنعت را دارد و رسانه است چون که با زمانه خودش ارتباط دارد. برای همین باید پرسید که سینما با اکنون و زمانه خودش چه نسبتی دارد؟ عمار تلاش کرده تا نسبتی که سینما باید با فرهنگ، جامعه و هویت خودش را شکل دهد را ایجاد کند.

سلطان محمدی پاسخ داد: عمار در زمانه‌ای بوجود آمد که جبهه انقلابی به عنوان دولت بر سر کار بود و بعد از حوادث سال 88 تلاش کرد تا پاسخی باشد به خلأیی که احساس می‌شد. اینکه عمار واکنشی بود برای ایجاد نسبتی میان سینما و فرهنگ و جامعه را قبول دارم اما کماکان کنش‌های سینمایی و اجتماعی که منجر به ایجاد عمار شده بود، وجود دارد اما عمار به کنش‌گر تبدیل نشده است. با توجه به رویکردهای جدید و زمانه تازه‌، اقتضا می‌کند که عمار به روش جدید حرکت کند. عمار می‌خواهد با توجه به افزایش خروجی‌ها و تولیداتش ذره ذره یک گفتمان و جریان‌سازی را راه بیاندازد اما در چه سطحی؟ سینما یا جامعه؟ بعد از 12 سال بنظر می‌رسد که عمار باید رویکرد کنش‌گرایانه انتخاب کند.

بعد از وی بامروت‌نژاد بیان کرد: اینکه عمار بعد از 88 و در پاسخ به ندای "این عمار" رهبری بود را قبول دارم. اما تشکیل آن ربطی به دولت وقتش ندارد زیرا سینما را جناحی نمی‌دانم. در عین حال که دولت انقلابی بر سر کار بود، آثار تولیدی عمار نه توسط صداوسیما و نه سازمان سینمایی وقت پخش نمی‌شد.

این تهیه‌کننده سینما در توضیح اینکه عمار چه پیامی دارد گفت: سینمای ایران بسیار بزرگ‌تر و کارامدتر از این سینمایی است که داریم. آیا این سؤال که چرا سینمای ایران به مخاطب 2 میلیون نفری خودش اکتفا کرده است، ضد سینما است؟ سینمایی که به تعبیر رهبری می‌تواند کلید حل مشکلات مردم باشد، با مخاطب 2 میلیون نفری خودش چه راه حلی می‌تواند داشته باشد؟ این سینما نسبتی با دغدغه و حال مردم ما ندارد. پس این جمله من به این معنا که من مخالف سینما باشم نیست. برعکس می‌گوییم که سینمای ما امکانات بزرگی دارد که باید از آن استفاده کند.

مدقق در ادامه با طرح این سؤال مبنی بر اینکه نقد شما به جشنواره عمار از این منظر که آیا جشنواره عمار در نقطه مقابل سینمای قرار دارد یا نه گفت‌وگو را ادامه داد. سلطان محمدی جواب داد: در میان محورهای فراخوان جشنواره عمار، عناوینی وجود دارد که باعث می‌شود اینگونه بنظر برسد که ضد سینما هستید. عناوینی که تا حدی تند است در واقع حرکت شما در سینما کنونی تندتر از جریان معمول سینما است. از طرفی اشاره می‌کنید که ما هم جزوی از پازل سینما هستیم و از طرفی مسائلی را مطرح می‌کنید که این ذهنیت را به وجود می‌آورد که سینما را دو دسته کرده‌اید در حالی که باید در کنار سینما این پازل جمعی را ایجاد کنید. برخی از این محورها در میان آثار سینمایی ما وجود دارد.

بامورت‌نژاد پاسخ داد: بدون شک هر جشنواره‌ای نسبت به دیگر جشنواره‌ها باید مزیت نسبی داشته باشد. اینکه برخی از محورهای ما تیزتر است طبیعی است زیرا برای تبیین همین محورها آمده‌ایم. اینکه این مضامین در سینمای ما وجود دارد را به من نشان بدهید؟ کجا است؟ در کدام فیلم رویای ایرانی وجود دارد؟ یکی از محورهای ما قهرمانان علمی کشور است اما چقدر در سینما وجود دارد؟

سلطان‌محمدی پاسخ داد که ما فیلم منصور را داریم و نمونه‌های دیگر نیز وجود دارد.

بامروت‌نژاد در پاسخ گفت: بله، نمی‌گویم نمونه‌ها وجود ندارد اما آیا این اثبات می‌کند که جشنواره عمار نباید 12 سال قبل آغاز مسیر می‌کرد؟ بله یک نمونه و یا شاید بیشتر هم وجود دارد اما بسیار کم است. یا جنگ اقتصادی و دیگر محورها که برای آنها فیلم نداریم.

در بخش دیگری از این میزگرد مدقق به موضوع سینمای سفارشی اشاره کرد و از بامروت‌نژاد سؤال کرد که آیا عمار سفارشی است؟

او توضیح داد: من سینمای سفارشی را نمی‌فهمم. می‌گویند سینمای ما غیرایدئولوژیک است و در کنار آن ایدئولوژیک هم وجود دارد. من این موضوع را قبول ندارم. تمام فیلم‌های سینمای ایران از روشنفکری و هنر برای هنر گرفته تا جشنواره‌ای، آن همگی آمده‌اند تا حرفی را بزنند. آیا این شعار نیست؟ برای همین این مبنا که عمار سینمای سفارشی است را قبول ندارم. آیا سینمایی که از سفارتخانه پول می‌گیرد سفارشی است یا نه؟ یکی دیگر از صاحب نمایشگاه ماشین سفارش می‌گیرد، اما آیا به آنها هم سفارشی می‌گوییم یا نه؟

اما سلطان‌محمدی در ادامه معتقد بود که عمار خود را از سینمای ایران جدا کرده است و این موضوع را می‌توان از محورها و مضامینش تشخیص داد، عمار اگر خود را همراه سینما و در کنار آن می‌داند باید محورها و مضامینش را بتواند از قالب واکنشی به کنشی تبدیل کرده باشد اما بنظر من هنوز با برخی از محورهای تیزش نسبت به سینما واکنشی برخورد می‌کند. اما برخی از فیلمسازان ما هم مدعی‌اند که در این مسیر حرکت می‌کنیم. همگرایی باید نرم شود.

بامروت‌نژاد اختصاص داشتن جشنواره عمار به برخی از موضوعات را دلیلی برای جدا شدن آن از سینمای ایران نمی‌دانست و بیان کرد: ما درباره موضوعات و رویکردی خاص حرف می‌زنیم. جشنواره رشد که قصد جدا کردن خودش را ندارد بلکه در موضوعی خاص کار می‌کند. آن هم جزوی از پازل سینمای ایران است. ما هم جزوی از سپهر سینمای ایران هستیم. اولین تقدیر ما از آقای «امیر قوی دل» بود و بعد از آن از آقای داوود میرباقری، سیروس مقدم و بهزاد بهزادپور. برای همین میان ما و سینما فرقی نیست.

در پایان مدقق پرسید که علت اینکه عمار در رسانه‌ها چندان بازتاب پیدا نکرده است، چیست؟ اینبار سلطان محمدی نظرش را اینگونه ارائه کرد که اینکه عمار در رسانه‌ها خیلی بازتاب پیدا نکرده است برای این است که سینما احساس می‌کند شما علیهش شمشیر برداشته‌اید. عمار قدرت دارد اما برای رسانه‌ای شدنش کار نکرده است و این «ما» شدن را شکل نداده است. وقتی برخی از چهره‌های سینمایی و سلبریتی به عمار بیانید ناخواسته شهرت رسانه‌ای را با خودشان به عمار می‌آورند. باید از مقولاتی که سینما را جذاب می‌کند در عمار هم استفاده شود. بنظرم ارتباط عمار باید تقویت شود.

بامروت‌نژاد نیز در جواب خود به این نکته اشاره کرد که رسانه‌ها تا وقتی سلبریتی محور باشند به آن توجه می‌کنند: رسانه ما سلبریتی زده است برخی از کارگردانان خوب ما مانند حسین دارابی و امیرعباس ربیعی تا قبل از اینکه «لباس شخصی» و «مصلحت» را بسازند ده‌ها فیلم کوتاه و نیمه بلند دیگر ساخته‌اند اما تا قبل از آن رسانه‌ها آنها را می‌شناختند؟ خیر، برای اینکه باید در مشهورات قرار بگیرد تا شناخته شود. منظورم از سلبریتی صرفا بازیگران نیست بلکه مشهورات سینمایی است. این ایراد سینمای ما است و اگر نه با بازیگر که مشکلی نداریم. اتفاقا مزیت نسبی عمار در همین نقدها است که ارزش خبری آن یعنی درگیری را دارد. اگر این مزیت را نداشته باشیم، رسانه‌ها می‌توانند سؤال کنند که چرا باید شما را پوشش دهم؟

اسامی داوران 5 بخش جشنواره عمار اعلام شد مستندهای دوازدهمین جشنواره عمار را بشناسید تلاش جشنواره عمار، بازنمایی "جمهور" مردم ایران در قاب سینماست