نقش سهراب سپهری و تربیت مادر در زندگی یک شاعر جوان؛ شعر پناه است

نگارسادات معصومزاده شاعر «وداع» میگوید زندگی یک شاعر فقط کتاب خواندن و در را به روی خود بستن نیست، خلوت در کنار تجربه زیسته، انس با طبیعت و معاشرت با انسانهای خوب در غنای شعر تأثیر دارد.
نگارسادات معصومزاده شاعر «وداع» میگوید زندگی یک شاعر فقط کتاب خواندن و در را به روی خود بستن نیست، خلوت در کنار تجربه زیسته، انس با طبیعت و معاشرت با انسانهای خوب در غنای شعر تأثیر دارد.
به تازگی کتاب «وداع» از نگارسادات معصومزاده توسط انتشارات فصل پنجم راهی بازار نشر شده است. این شاعر در گفتگو با خبرنگار مهر درباره علاقهاش به شعر، گفت: تقریباً بیست سال است که رابطهام با شعر جدی است. از یازده دوازده سالگی چیزهایی مینوشتم که نمیدانستم چه هستند؛ آهنگ خوشی داشتند و بیشتر هم تقلید کودکانهای بودند از مجموعه «صدای پای آب» که آن سالها بخشهای زیادی از آن را حفظ کرده بودم.
معصومزاده ادامه داد: اینکه چطور وارد حوزه ادبیات شدم قطعاً برمیگردد به سبک زندگی مادرم که اهل شعر و کتاب و قصه بود و ما را هم در همان محیط پرورش میداد. برایمان کتاب میخرید، شعر میخواند و همدم خودش هم دیوان حافظی بود که جای خط خطی و نقاشیهای کودکانه من هنوز در حاشیههای آن هست.
وی درباره قالبهایی که به آنها علاقه دارد، گفت: بیشتر چهارپاره مینویسم اما غزل، رباعی، مثنوی و ترکیببند هم دارم. به چهارپاره بیشتر نزدیکم چون با روحیه من که همیشه بخشی از آن متعلق به گذشته، عرفان، ادبیات کلاسیک و بخشی از آن مربوط به ادبیات امروز و نگاه نو است، قرابت بیشتری دارد. قالب چهارپاره در شکل ظاهری (فرم) هم همین حالت را القا میکند؛ انگار هنوز وابستگیهایی به شعر سنتی دارد اما میخواهد به ادبیات معاصر هم بپیوندد. البته در دو سه سال اخیر، تجربههای شعر سپید و نیمایی هم داشتهام؛ در واقع من از شعر کلاسیک شروع کردم و به سپید رسیدم.
این شاعر درباره کتاب «وداع» گفت: وداع دومین مجموعه شعر من است. فکر میکنم بهتر باشد اول درباره مجموعه اولم یعنی کتاب «لب تا ابد» بگویم. لب تا ابد، شامل 25 شعر در قالبهای چهارپاره، غزل و ترکیببند است که اولینبار در پاییز 1400 توسط انتشارات فصل پنجم به چاپ رسید و در سال 1402 هم تجدید چاپ شد. این کتاب گزیده شعرهای من از سالهای دبیرستان تا سال 1400 بود و فراز و فرودهای روحی، فکری و عاطفی من کاملاً در آن پیداست.
اما «وداع»، مجموعه کوچکتری است، شامل 15 شعر در قالب چهارپاره و ترکیببند که به نوعی تجربههای سه سال اخیر است و باز هم توسط فصل پنجم به چاپ رسیده است. بسیاری از شعرهای این دو مجموعه، در بسیاری از جشنوارهها ملی حائز رتبههای برگزیده شدهاند و گاه در برخی مطبوعات ادبی به چاپ رسیدهاند.
معصومزاده با بیان اینکه شعر برای من، پناه و اولین و آخرین ایستگاه است، گفت: شعر جایی برای نفس کشیدن و ادامه دادن من است. تقریباً از نوجوانی شعر نوشتهام و بسیار بسیار شعر خواندهام و هنوز هم میخوانم. شاید صد برابر آنچه مینویسم میخوانم و از این بابت راضیام و حس میکنم همین خواندنها میتواند مرا به همان فضایی که میخواهم برساند. البته زندگی یک شاعر فقط کتاب خواندن و در را به روی خود بستن نیست؛ خلوت در کنار تجربیات زیسته، انس با طبیعت و معاشرت با انسانهای خوب و وارسته در غنای شعر تأثیر دارد.
شاعر «وداع» در پایان گفت: دوست دارم بعد از این بیشتر وارد فضای شعر سپید بشوم. در طی دو سه سال گذشته شاید نزدیک به ده پانزده قطعه شعر سپید نوشتهام که حس میکنم در این فضا دارم تجربه میکنم و به زبان خودم نزدیک میشوم.

