سه‌شنبه 15 مهر 1404

نگاهی به فیلم متروپل | هنر می‌جنگد؛ متروپل روایت می‌کند

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
نگاهی به فیلم متروپل | هنر می‌جنگد؛ متروپل روایت می‌کند

در این یادداشت، نویسنده به بررسی نسبت میان عشق به سینما و عشق به وطن و رابطه میان آنان پرداخته است.

- اخبار فرهنگی -

به خبرگزاری تسنیم، سینما متروپل از معدود آثار سینمای ایران است که توانسته عشق به سینما را بسازد. کارگردان با شناخت دقیق از فضای آبادان در محاصره و آدم‌های آن زمان، ما را در سفری به گذشته می‌برد؛ جایی که عشق به سینما و وطن به هم گره می‌خورد و دراماتیک‌ترین لحظات روی پرده نقره‌ای به تصویر کشیده می‌شوند. در سینما متروپل، مکان اهمیت ویژه‌ای دارد. تمام شخصیت‌ها حول سینما و آبادان شکل می‌گیرند. سینما تنها عشقشان نیست، هویتشان است و معنا و انگیزه زندگی‌شان را می‌سازد.

فیلم داستان جوانان عاشق سینمایی را روایت می‌کند که پس از سال‌ها تصمیم می‌گیرند سینمایی را که بخشی از خاطرات کودکیشان به آن گره خورده، احیا کنند. این تصمیم در زمانی گرفته می‌شود که آبادان تحت محاصره است و سینما رفتن آخرین چیزی است که مردم به آن فکر می‌کنند. با هزار زحمت سینما افتتاح می‌شود، اما شخصیت‌ها درمی‌یابند که عشق فردی باید گاهی در برابر مفهوم بزرگ‌تری به نام وطن عقب‌نشینی کند. این تضاد میان علاقه شخصی و مسئولیت جمعی، قلب درام فیلم را می‌سازد و لحظاتی پرتنش و تاثیرگذار ایجاد می‌کند.

فیلمساز از همان ابتدا خط اصلی داستان را روشن می‌کند و زمان زیادی برای معطل کردن مخاطب صرف نمی‌کند. فیلم با نریشن آغاز می‌شود که همزمان با تصویر است و به بهترین شکل از نریشن در سینما استفاده می‌کند؛ زیرا سینما زبان تصویر است و نه نمایشنامه‌خوانی. روابط میان شخصیت‌ها و انگیزه‌های آن‌ها برای دوست داشته شدن یا تنفر، کاملاً روشن است و تصمیماتی که در ادامه می‌گیرند، طبیعی و قابل درک است. فیلم‌نامه از سیر منطقی و روایی پیروی می‌کند و موقعیت‌های به هم پیوسته‌ای خلق می‌کند که نبود هرکدام، لطمه سنگینی به روایت وارد می‌کرد. هیچ‌کدام از شخصیت‌ها اضافه نیستند و هر یک بخشی از بار درام را به دوش می‌کشند. با این حال، برخی شخصیت‌ها مانند سرخو و همسر فهیم فرصت بیشتری برای توسعه پیدا نکرده‌اند و سریع از داستان خارج می‌شوند؛ شاید اگر سرخو بیشتر ساخته و پرداخته می‌شد، تاثیرگذاری او بر جریان داستان عمیق‌تر می‌شد.

دوربین پویا و کنشمند فیلمساز نقش مهمی در انتقال حس صحنه به مخاطب دارد. وقتی دوربین ساکن باشد و حرکات بی‌منطق نداشته باشد، هر حرکت معنادار می‌شود، درست مانند آثار کلاسیک سینما. کارگردان اجازه نمی‌دهد روایت فدای خودنمایی یا دوربین‌بازی شود. صحنه‌ای را به یاد آورید که در یک نمای لانگ شات، در میدگراند سینما و شخصیت‌های دوست‌داشتنی ما و در بک‌گراند دود و آتش حمله دشمن دیده می‌شود. این تصویر ساده، پیام قدرتمندی دارد: حتی در شرایط بحرانی، زندگی ادامه دارد و آدم‌ها با تمام توانشان شهر و ارزش‌هایشان را زنده نگه می‌دارند.

پیوند سینما و وطن یکی از نقاط برجسته فیلم است. سینما دیگر فقط مکانی برای سرگرمی یا یادآوری خاطرات نیست، بلکه وسیله‌ای برای حفظ هویت جمعی و ارزش‌های فرهنگی می‌شود. عشق به سینما و عشق به وطن در فیلم، به شکل هوشمندانه‌ای به هم گره خورده‌اند؛ شخصیت‌ها نشان می‌دهند که گاهی علاقه فردی باید در خدمت مسئولیت اجتماعی و ملی قرار گیرد. سینما نقطه‌ای است که نه تنها گذشته را به یاد می‌آورد، بلکه رابطه افراد با سرنوشت شهر و وطنشان را نیز آشکار می‌کند. این پیوند حس تعهد و وفاداری به وطن را از طریق هنر منتقل می‌کند و نشان می‌دهد که عشق به سینما و عشق به وطن می‌توانند در کنار هم معنا پیدا کنند و به هدفی بزرگ‌تر خدمت کنند. عشق به سینما در فیلم تنها یک علاقه شخصی نیست؛ هویتی است که شخصیت‌ها را به هم متصل می‌کند و در برابر سختی‌ها متحد می‌سازد. بازسازی سینما، هرچند دشوار و پرخطر، نه تنها فرصتی برای یادآوری خاطرات کودکی است، بلکه نمادی از ایستادگی و حفظ ارزش‌های فرهنگی در شرایط بحرانی است. فیلم نشان می‌دهد که حتی در زمانی که تهدید و خطر دائمی است، هنر می‌تواند نیرویی قدرتمند باشد که انسان‌ها را به حرکت و مقاومت وادارد.

دقت در جزئیات فضایی و زمانی نیز از دیگر ویژگی‌های فیلم است. دکور، لباس‌ها و تعامل شخصیت‌ها با یکدیگر و محیط، همگی با حال و هوای آبادان دهه 60 هماهنگ شده و حس واقعی بودن داستان را تقویت می‌کنند. این جزئیات باعث می‌شوند مخاطب نه تنها با داستان همراه شود، بلکه فشارها و زندگی روزمره دوران جنگ را نیز حس کند. سینما در این فیلم تبدیل به آینه‌ای از زمان می‌شود و تجربه‌ای واقعی و ملموس از شرایط تاریخی ارائه می‌دهد.

سینما متروپل به ما یادآوری می‌کند که سینما بیش از یک سرگرمی است؛ این هنر، پیوندی است میان عشق، خاطره و هویت جمعی. فیلم نشان می‌دهد که حتی در دل سخت‌ترین شرایط، انسان‌ها می‌توانند با عشق و ایمان به هنر و وطن، امید را زنده نگه دارند. سینما، در این اثر، نه تنها آینه‌ای از گذشته، بلکه چراغ راهی برای آینده است؛ جایی که عشق به هنر و مسئولیت نسبت به وطن، دست در دست هم، زندگی را معنا می‌بخشند. سینما متروپل اثری است که به ما یادآوری می‌کند هنر، مقاومت و عشق، می‌توانند یک شهر و یک ملت را زنده نگه دارند.

نویسنده: کوشا ساسانیان

نگاهی به فیلم متروپل | هنر می‌جنگد؛ متروپل روایت می‌کند 2