نگاهی به فیلم کوتاه "دریچه"؛ حرف زدن با سکوت!
فیلم کوتاه «دریچه» را احتمالا باید یکی از اولین روایتهای نرم سینمایی از جنگ 12 روزه بدانیم.
خبرگزاری تسنیم - علیرضا رحیم بصیری: هر چه قدر جنگ و صلح از هم دوراند، عشق و تنهایی هم به همان اندازه از هم فاصله دارند، اما درباره جنگ و عشق به راحتی نمیتوان سخن گفت. چرا که ممکن است فاصلهشان از حد تصور کم و کمتر شود؛ حتی به فاصله یک دیوار در یک خانه قدیمی!
فیلم کوتاه «دریچه» را احتمالا باید یکی از اولین روایتهای نرم سینمایی از جنگ 12 روزه بدانیم. اثری که فراتر از فیلمهای گزارش محور معمول و خستهکننده که روایتی تخت از سوژه ارائه میدهند، به این رویداد مهم پرداخته و در بستر جنگ، تماشاگران را مهمان قاب جادویی سینما میکند.
"سرخ رگ"؛ دوراهی «کتمان» یا «پذیرش» معتاد!«دریچه»، داستان پیرمردی بداخلاق و کم حرف از دنیایی به دور از عشق است که ناگهان خود را در جنگ 12 روزه میبیند، اما سرنوشت زندگی، او را به دنیای دیگری میبرد.
دریچه حدودا 20 دقیقه است و شاید جمع ثانیههایی که در آن دیالوگ بازیگران رد و بدل میشود، به 2 دقیقه هم نرسد؛ بنابراین بار اصلی روایت به دوش موسیقی، اکت تنها بازیگر فیلم و آواهای بیرونی سپرده شده است؛ گاه صدای بمب و موشک، گاه صداهای درهم برهم تلویزیون و گاه آهنگ مشهور «آسمان آبی» با صدای ویگن!
فیلم، خلوت است و تماشاگر، نهایتا دو تا و نصفی بازیگر میبیند! پیرمرد، پسر جوان و یک چهره نصفه و نیمه از فردی که در بطن داستان شخصیت میگیرد و از قضا بار اصلی داستان را به دوش میکشد. همین خلوتی کارگردان را کمک میکند تا سر فرصت بتواند با مخاطبش حرف بزند و زمختی جنگ را به نرمی عشق پیوند بزند. به نظر میرسد که کارگردان با استفاده از موسیقی در جای مناسب، هنرمندی بازیگر نقش اول خود و چرخش دوربین توانسته روایت سرحالی را ارائه بدهد.
پسر جوان فیلم که تنها یکی دوبار برای آوردن خوراکی از سوپرمارکت به خانه میآید و به جز آگاه کردن مخاطب از سوژه فیلم و اخبار بیرونی، نقش دیگری ندارد؛ چهره دیگر فیلم که تنها نمایی نصفه و نیمه از او را در داستان میبینیم هم کاملا بیتاثیر است اما اصل بار دراماتیک فیلم برعهده شخصیت اصلی آن با بازیگری رضا رباطجزی است. بازی او قابل قبول است و اکتهایش توانسته حس و حال درام فیلم را به مخاطب منتقل کند. از آنجا که او تقریبا دیالوگ خاصی ندارد و بیشتر باید با زبان بدن ایفای نقش کند، کار سختی پیشرو دارد اما میتوان نمره قابل قبولی به بازی بدن او و اکتهای صورتش داد.
دریچه، داستانی خطی و به دور از تکلف دارد و تلاش کرده از فرصت اندک خود در یک فیلم کوتاه نهایت استفاده را برده و حرفش را نه در لفافه بلکه نمایان و علنی منتقل کند. روایت امیدآفرین این فیلم حتما یکی از نقاط قوت آن به شمار میرود.