هنوز از مصدومیت جمال خونم به جوش می‌آید / کمپانی: موسیالا خیلی حیف شد، ما بد شانسیم!
ونسان کمپانی، سرمربی بایرن، بعد از شکست 2-0 مقابل پی‌اس‌جی گفت از مصدوم شدن جمال موسیالا به شدت عصبانی و ناراحت است.
به گزارش "ورزش سه"، همانطور که حدس زده می‌شد نشست خبری ونسان کمپانی، سرمربی بایرن، بعد از شکست 2-0 این تیم مقابل پاری سن ژرمن تحت‌الشعاع مصدومیت جمال موسیالا بود.
کمپانی از عملکرد تیم و بازیکنانش دفاع کرد و گفت جزئیات نتیجه بازی را تعیین کرد و تیم او شایسته باخت نبود. کمپانی گفت به خاطر موسیالا که تازه از مصدومیت برگشته بود و حالا دوباره مصدوم شد عصبانی و ناراحت است.
مصدومیت موسیالا؟ لحظه‌ای بود که ما همه احساساتی شدیم. بله، واقعیت این است که صحنه جالبی نبود و به نظرم وضعیت او جالب نیست. امیدوارم خیلی بد نباشد. ولی خوب به نظر نمی‌رسید. امیدوارم جمال بهترین ریکاوری را داشته باشد.
از عملکرد بازیکنانت ناراضی هستی؟ این وضعیت انگیزه تیم را برای آینده بیشتر می‌کند. ما وقتی به رختکن می‌رویم بچه‌ها را متهم نمی‌کنیم که خوب کار نکردند. عملکرد تیم دقیقا همان چیزی بود که ما مقابل پی‌اس‌جی نیاز داشتیم. ولی نتوانستیم از عملکرد خوب‌مان ثمره‌ای که باید را برداشت کنیم. فوتبال همین است. حیف شد که در آخر بازی وقتی آنها دو یار کمتر داشتند نتوانستیم دو یا سه موقعیت ایجاد کنیم و به گل برسیم. چون کاملا قابل دسترس بود. از قبل می‌دانستیم جزئیات نتیجه این بازی را مشخص می‌کند و دقیقا همین اتفاق افتاد.
تکرار مصدومیتها برای بایرن عصبانی‌کننده نشده؟ برنامه شما برای فصل آینده چیست؟ من کسی نیست که بعد از مصدومیتها غر بزنم. این یک واقعیت است و گاهی رخ می‌دهد. وظیفه ما این است کاری کنیم که تا پیش از شروع فصل دیگر مصدوم ندهیم. باید آرامش خودمان را حفظ کنیم و منطقی باشیم. راستش را بخواهید مصدوم ندادن کمی هم شانس می‌خواهد. امروز موسیالا مصدوم شده و کاری از دست مان ساخته نیست. همه چیز همیشه تحت کنترل آدم نیست. حیف شد واقعا.
بعد از پایان دو نیمه وقتی به رختکن می‌رفتی خیلی عصبانی بودی. چرا و از چه کسانی؟ من به ندرت بین دو نیمه اینقدر عصبانی می‌شوم. از دست بازیکنان نبود. می‌دانم چیزهای مهمتری در زندگی هست ولی برای این بچه‌ها فوتبال زندگی‌شان است. کسی مثل جمال به خاطر فوتبال زندگی می‌کند. او تازه از مصدومیت برگشته بود و این اتفاق افتاد. من به خاطر او عصبانی بودم. احساس می‌کردم هیچ کاری از دستم ساخته نیست. همین حالا هم خونم از عصبانیت به جوش می‌آید. نه به خاطر نتیجه. فوتبال همین است. به خاطر اتفاقی که برای جمال افتاد. کسی که می‌دانم چقدر از فوتبال لذت می‌برد.
