وداع شاعران با شهیدِ جمهور
جمعی از شاعران کشور در نشست ادبی «شهید جمهور» با تازهترین سرودههای خود با شهید خدمت، آیتالله سید ابراهیم رئیسی و هیئت همراه وی وداع کردند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، عصر شعر و سوگ «شهید جمهور» امروز، اول خردادماه، همزمان با برگزاری مراسم تشییع و وداع با شهید آیتالله رئیسی و هیئت همراه با حضور جمعی از شاعران و هنرمندان کشور در حسینیه هنر برگزار شد.
مرتضی حیدری آل کثیر اولین شاعری بود که به روی سن رفت و ابتدا با ارائه یک سروده رضوی، عرض ارادت خود را به ساحت علی ابن موسیالرضا (ع) نشان داد:
سلامی چو بوی خوش آشنایی به تو که غریب ابن موسی الرضایی
خدا جاودانی کند فقر ما را که همچون تویی شاه و سلطان مایی
به اشک اکتفا میکنی این طرفها که از ما به ما بیشتر آشنایی
مسیر بیابانیات برده مولا دل از مردم شهری و روستایی...
او در ادامه سرودهای را به شهید خدمت، آیتالله رئیسی تقدیم کرد:
تا آمدی بتهای معبد را شکستی بر کرسی حق در دل مردم نشستی
آشوب ابراهیمیات گل کرد و افتاد لرزه به جانِ پست هر دنیا پرستی
جنت در اخلاق بود آن را گشودی برزخ دهان یاوه گویان بود بستی
نزدیک تر کردی صفوف مؤمنان را زنجیره تزویر را از هم گسستی
در چشم ایران خادمِ کوی رضایی در چشم دنیا سید قرآن به دستی
پروانهوار از شعلهی دنیا گذشتی وارسته از این ملک خاکآلود رستی
چندی رئیس خادم جمهور بودی اکنون شهید خادم جمهور هستی
سروده شاعر هندی برای شهادت رئیس جمهور ایرانفرشته پناهی نیز در سرودهای که در ادامه میآید، به شرح مجاهدتهای شهید رئیسی پرداخت:
باز هم شب گذشته از نیمه یک نگاهی به روی ساعت کن
صبح تا شب به کار مشغولی لطف کن گاه ترک عادت کن
میز کارت چقدر بیتاب است یک کمی پیش او قرار بگیر
مثل بعضی تو هم هر از گاهی بنشین ژست افتخار بگیر
رفتهای در دیار محرومان تا بکاهی ز کوه غصه و درد
کاش کابوس بود این اخبار میشد از خواب بپرم ای کاش
تو که یاریگر ضعیفانی فکر قلب ضعیف ما هم باش
روز عیدی خودت به تنهایی رفتی آخر به دیدن سلطان
این زمین لایقت نبود آری آسمان سمت تو بغل وا کرد
بعد عمری دوندگی آخر حاجتت را امام امضا کرد
محمدرضا طهماسبی نیز با الهام از جملهای از شهید آیتالله رئیسی این سروده را به او تقدیم کرد:
به آسمان زد و، چون نور بی نهایت شد پرنده پر زد از این خاکدان و راحت شد
پرید آخر اردیبهشت سوی بهشت پرید و ریزهخور سفره کرامت شد
تمام عمر شریفش شهید زیست شهید عجیب نیست اگر لایق شهادت شد
همیشه نام تو سبز است و با شکوه ای کوه هر آن کجا ز جهاد آیهای تلاوت شد
همیشه نام تو چون شهد بر زبان جاری است و هر کجا که به کار و تلاش صحبت شد
فقیه و مجتهید و جامعالشرایط بود صف نخست رها کرد و با جماعت شد
فقیه، جامه سربازی وطن تن کرد و مست جام میطاعت و اطاعت شد
نه دل سپرده به میز و نه کشته مرده پست درست مثل رجایی شهید خدمت شد
غلام بارگه آستان قدس رضا شب ولادت او راهی زیارت شد
خدا شهید و سریعالرضاست ابراهیم عجیب نیست دعای تو زود اجابت شد
میلاد عرفانپور از دیگر شاعران حاضر در این مراسم بود که سرودهای را به شهدای خدمت تقدیم کرد:
سبکبال بر موجی از مه، به قاف تماشا رسیدند به صبحِ تشرف به خورشید، به دیدار فردا رسیدند از این حسرت روزمره، کشیدندشان ذره ذره که بیحاشیه، بیتکلف، به متن و به معنا رسیدند من المؤمنین رجال... که دنیا شب قدرشان بود شنیدند «من ینتظر...» را، به «قرآن»، به «احیا» رسیدند به تاریکِ شب، هدیه دادند درخشیدن اشکشان را از آن تیرگیها گذشتند، به این روشنیها رسیدند به دل، زخم و بر لب، تبسم... همه دردشان درد مردم به آغوش گرم شهادت برای مداوا رسیدند پس از سالها رنج دنیا، نیفتاده بودند از پا مقام رضا رزقشان شد، به لبخند زهرا رسیدند دریغا و دردا که ماندیم، عجب سهمگین است ماندن چه جانانه از جان گذشتند، شگفتا چه زیبا رسیدند نه از مدعیها نبودند، گرفتار دنیا نبودند ببین این صف اولیها، به آغوش مولا رسیدند
اجرای سرود و بیان خاطره توسط محمد گلریز، خواننده سرودهای انقلابی، از دیگر بخشهای این نشست ادبی بود.