چهارشنبه 15 مرداد 1404

وقتی تورم و خرافات جیب عده‌ای را پر می‌کند!

خبرگزاری خبرنگاران جوان مشاهده در مرجع
وقتی تورم و خرافات جیب عده‌ای را پر می‌کند!

«خب حالا ضرر نمی‌کنیم که...» این جمله، توجیه بسیاری از کسانی است که با تکیه بر یک خرافه مدرن، روز سیزدهم ماه صفر را بهترین زمان خرید طلا می‌دانند.

باشگاه خبرنگاران جوان - بسیاری روز سیزدهم ماه صفر را بهترین زمان خرید طلا می‌دانند؛ با این امید که برایشان خوش‌شانسی بیاورد. هرچند این تب نسبت به سال گذشته فروکش کرده، اما ادامه آن نشان می‌دهد چنین باور‌هایی هنوز در تصمیم‌های افراد نقش دارند و می‌توانند بر بخشی از فرهنگ عمومی و عادت‌های خرید به نحوی اثر بگذارند که به نفع جیب گروهی خاص باشد.

سال گذشته بود که از مدتی قبل از فرا رسیدن سیزدهم ماه صفر، موجی از توصیه‌های غیررسمی در فضای مجازی شکل گرفت مبنی بر اینکه خرید طلا در این روز باعث برکت و خوش‌یمنی می‌شود. باوری که هیچ پشتوانه‌ای در منابع دینی و تاریخی نداشت، اما به سرعت به موضوعی جذاب برای تولید محتوای بلاگر‌های اینستاگرامی تبدیل شد تا نرخ تعامل صفحه خود را افزایش دهند و همین امر سبب شد روز سیزدهم صفر جلوی در طلافروشی‌ها صف‌های طولانی شکل بگیرد تا هرکس به اندازه وسع خود حتی مقدار اندکی طلا بخرد.

هرچند امسال به اندازه سال گذشته خبری از تبلیغات مجازی برای خرید طلا در روز 13 صفر نبود، اما نگاه به نرخ تصاعدی قیمت طلا از سال گذشته تا امسال، دلیل خوبی است تا کسانی که پارسال از صف خریداران طلا جاماندند، امسال حتی با سرمایه‌ای اندک تصمیم به خرید طلا بگیرند با این بهانه که حتی اگر این کار خوش‌یمنی نیاورد، حداقل پس از مدتی سود اقتصادی برایشان به همراه دارد؛ بنابراین همچنان برخی از مردم بر اساس همان شایعات سال گذشته اقدام به خرید طلا می‌کنند. رفتار‌هایی که نشان می‌دهد خرافه‌گرایی، صرفاً به گذشته‌های دور محدود نیست.

بازاریابی با خرافات مدرن

خرافات مدرن، برخلاف خرافات ریشه‌دار و قدیمی، اغلب عمر کوتاه‌تری دارند با این تفاوت که سرعت انتشار بالاتری دارند. در نمونه‌ای مانند خرید طلا در 13 صفر برای خوش‌یمنی، شاهد خرافه‌ای هستیم که نه از سنت‌های عامیانه سرچشمه می‌گیرند، نه در منابع مذهبی نشانی از آنها یافت می‌شود. این خرافات از دل ویدیو‌هایی با لحنی مطمئن و الگوریتم‌هایی که محتوای جذاب و کوتاه را تقویت می‌کنند، متولد می‌شوند.

بخش مهمی از این پدیده‌ها، ماهیت تبلیغاتی دارند؛ بسیاری از توصیه‌ها درباره خرید طلا یا دیگر اجناس، توسط صفحه‌هایی مطرح می‌شود که به فروش همان کالا‌ها مشغول‌اند. خرافه در اینجا، نه صرفاً یک باور فردی بلکه ابزاری برای بازاریابی غیرمستقیم و خلق تقاضای کاذب است.

از طرفی رواج این باور‌ها بر روحیه افراد بی‌تأثیر نیست. وقتی افراد احساس می‌کنند باید حتماً در یک روز خاص کاری مثل خرید طلا انجام دهند تا از «بدیُمنی» در زندگی پیشگیری کنند؛ بنابراین ممکن است دچار نوعی فشار روانی و استرس شوند. کسانی که توان مالی ندارند یا به هر دلیل موفق به خرید طلا نمی‌شوند، گاهی دچار استرس‌هایی می‌شوند که نکند نحسی آن روز دامن‌گیرشان شود؟ یا حتی ممکن است بعدا هر اتفاق ناگواری را به نخریدن طلا در آن روز خاص نسبت دهند و به این ترتیب در بلندمدت احساسات بدی پیدا کنند.

رسانه رسمی چگونه می‌تواند موثر باشد؟

در دورانی که شبکه‌های اجتماعی به یکی از اصلی‌ترین مسیر‌های انتشار روایت‌ها تبدیل شده‌اند، نقش رسانه‌های رسمی در پرداختن آرام و منطقی به چنین پدیده‌هایی پررنگ‌تر از گذشته است. این رویکرد، نه با تمسخر باور‌های شخصی، بلکه با ایجاد زمینه برای بررسی نقادانه ادعاها، می‌تواند مؤثر باشد. خرافات تنها یک مسئله اعتقادی نیستند چراکه بر انتخاب‌های روزمره، آرامش روانی مردم و... اثر می‌گذارند. به همین دلیل نقد آگاهانه آنها به معنای تقابل با دین نیست، بلکه اقدامی در جهت تقویت فرهنگ عمومی جامعه است.

سودی که خرافه را تقویت کرد

کسانی که در سال گذشته توصیه به خرید طلا در روز سیزدهم صفر را جدی گرفتند، در ماه‌های بعد با افزایش قابل توجه قیمت طلا مواجه شدند و به سود مالی چشمگیری دست یافتند. همین امر هم سبب شد تا برای سال جاری نیز هم آن گروه و هم افراد بیشتر دیگری به خرید طلا فکر کنند، آنهم با این استدلال که «حتی اگر خرافه هم باشد، ضرری ندارد؛ بالاخره سرمایه‌گذاری است.» رویکردی که در ظاهر منطقی به نظر می‌رسد، اما از چند جهت قابل تأمل است؛ نخست آنکه، گره زدن یک پدیده اقتصادی مثل افزایش قیمت طلا به زمان خاصی از تقویم قمری، بدون پشتوانه دینی یا تحلیلی، نوعی خطا است. در شرایط اقتصادی ایران و جهان، طلا در اکثر ماه‌های سال افزایش قیمت داشته و رشد آن الزاماً به روز 13 صفر مرتبط نیست. اگر کسی 15 صفر هم طلا بخرد، سال بعد تقریبا همان اندازه سود کرده است.

دوم آنکه تقویت خرافه از مسیر تجربه‌های موفقی مثل سودی که از خرید طلا حاصل شد، سبب گسترش آن در سطح جامعه می‌شود؛ به‌ویژه وقتی این تجربه‌ها در قالب روایت‌های اینستاگرامی و توییتری با فرمتی جذاب تولید می‌شوند یا حتی خود افراد یک مقایسه کوچکی میان قیمت طلا از سال گذشته تا امسال را انجام می‌دهند.

سود فردی که هزینه جمعی به همراه دارد

حتی اگر خرید طلا سودآور باشد، ادامه این نگرش می‌تواند باعث شود بخشی از تصمیم‌های اقتصادی بر پایه نشانه‌ها و روایت‌های بی‌اساس شکل بگیرد و منجر به تقویت رفتار‌های هیجانی و وابسته شدن تصمیم‌های مالی به مناسبت‌هایی شود که پشتوانه علمی یا منطقی ندارند. این تجربه‌ها شاید در نگاه اول بی‌ضرر و حتی خوشایند باشند، اما در ابعاد گسترده‌تر، می‌توانند زمینه عادی شدن خرافه را فراهم کنند؛ روندی که در بلندمدت ممکن است بیش از سود فردی، هزینه جمعی به همراه داشته باشد. همان‌هایی که سال گذشته خرید طلا در یک روز خاص را نشانه‌ای برای خوش‌شانسی دانستند، ممکن است بعدا چنین برداشت‌هایی را به کالا‌های دیگری هم نسبت دهند؛ کالا‌هایی که خریدشان نه تنها سودی به همراه ندارد، بلکه می‌تواند کمبود و التهاب در بازار ایجاد کند.

در شرایطی که سرعت انتشار محتوا از سرعت بررسی و تحلیل آن پیشی گرفته، شکل‌گیری چنین باور‌هایی در شبکه‌های اجتماعی اتفاقی نادر نیست. کافی است ترکیبی از نگرانی‌های اقتصادی، اضطراب جمعی و چند روایت شخصی در فضای مجازی پررنگ شود تا ظرف چند روز، به یک خرافه تازه تبدیل شود.

تجربه خرید طلا در سیزدهم صفر، چه برای کسانی که سود کردند و چه برای کسانی که تنها تماشاگر این جریان بودند، یادآور این واقعیت است که شایعات و باور‌های بی‌پشتوانه می‌توانند مسیر بازار و رفتار مردم را تغییر دهند. شاید این تغییرات در ظاهر کوچک به نظر برسند، اما تکرارشان می‌تواند بر عادت‌ها و انتخاب‌های افراد اثر بگذارد. در نهایت، آنچه اهمیت دارد، جایگزین کردن تصمیم‌های آگاهانه به جای واکنش‌های هیجانی است؛ تصمیم‌هایی که به روز خاصی وابسته نباشد.

منبع: ایسنا