وقتی همدلی در ماه مهمانی خدا مرز نمیشناسد
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو - عباس اسماعیل گل؛ سالی دیگر ورق خورد و لحظههایی ناب به بهانه رمضان میهمان شهرمان شد، آغازی برای افطارها و سحرهایی سرشار از فرصت ناب بندگی، و «مثل ماه» چه ساده و صمیمی در این دقایق نورانی به میهمانی خانههای ما آمده تا ما را همراه روایت آدمهایی کند که هر کدام سینهای دارند پر از ناگفتهها و ناشنیدهها. «مثل ماه» دومین سالی است که با کولهباری از...
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو - عباس اسماعیل گل؛ سالی دیگر ورق خورد و لحظههایی ناب به بهانه رمضان میهمان شهرمان شد، آغازی برای افطارها و سحرهایی سرشار از فرصت ناب بندگی، و «مثل ماه» چه ساده و صمیمی در این دقایق نورانی به میهمانی خانههای ما آمده تا ما را همراه روایت آدمهایی کند که هر کدام سینهای دارند پر از ناگفتهها و ناشنیدهها.
«مثل ماه» دومین سالی است که با کولهباری از تجربیات سال گذشته از شبکه سوم سیما میهمان لحظههای افطار روزهداران شده تا قصههای تازهای از امیدها، تلخیها و شادکامیها و شکستها و پیروزیها، فداکاریها و ایثارها را حکایت کند. اما شاید آنچه «مثل ماه» را از سایر برنامههایی از این دست در دیگر شبکهها متفاوت میکند حضور افرادی است که برای اولینبار در قاب تلویزیون دیده میشوند.
«مثل ماه»، اما امسال حوزه فعالیت خود را وسیعتر کرده و با دعوت از میهمانانی از دیگر کشورها که به نوعی ربط و اتصال فرهنگی و دینی با ما دارند سعی در ایجاد رابطهای عاطفی بین مردم کشور ما با آنها دارد تا به این شیوه نشان دهد که همدلی و مهربانی هیچ حد و مرزی نداشته و میتواند بهترین نقطه اتصال مردمان در تمام دنیا باشد.
در این راستا این برنامه در اولین قسمت خود به سراغ پدر و مادر رقیه کریمی دانشجوی افغان که در حادثه تروریستی به همراه تعدادی دیگر از دوستانش در دانشگاه کابل به شهادت رسیدند رفته تا واسطهای برای شنیده شدن صدای پدرومادرهایی شود که مظلومانه فرزندان خود را که هر کدام امیدهایی برای بالندگی خانواده و کشورشان بودند را از دست دادهاند و در کنار آن برای تأثیرگذاری بیشتر از نماهنگ و گزارشی مرتبط با موضوع نیز بهره گرفت.
البته این برنامه صرفا سعی در درآوردن اشک مخاطب به بهانه تأثیرگذاری بیشتر نداشته و از طرفی به بهانه مناسبتی بودن خود را پایبند به چارچوب و قانون خاصی نمیکند، گرچه تمام آیتمهای برنامه از تیتراژ گرفته تا کلیپها همه با وسواس ویژهای با توجه به موضوعات انتخاب شدهاند، تیتراژی خلاقانه از ترکیب موسیقی و تصاویری که آن هم سیر روایی خود را دنبال میکند و ظاهرا دو تیتراژ متفاوت با صدای گرشا رضایی و محسن چاوشی برای ابتدا و انتهای برنامه در نظر گرفته شده است.
شاید در نگاه اول ایده این برنامه تکراری و تقلیدی به نظر برسد، اما سبک روایی و داستانی تجربه تازهای در برنامهسازی مناسبتی است که در این برنامه به کار گرفته شده به شیوهای که موضوع اصلی و روایت محوری هر برنامه در قالب یک تعلیق داستانی از ابتدا تا انتها پیش رفته تا داستان با همان جذابیتی که آغاز شده به پایان رسیده و مخاطب را تا پایانبندی با خود همراه کند.
و البته رسالت بوذری که در حوزه برنامههای معارفی نیز چهره آشنایی است در این برنامه نیز همچون سال گذشته به نوعی با حفظ فاصله خود با سوژه و رعایت اخلاق حرفهای اجازه میدهد که افراد خود روایتگر و راوی داستانهای زندگی خود باشند که از آنجایی که این نوع اجرا و حضور در بطن ماجراهایی داستانگونه متفاوت از اجراهای گذشته اوست، این فرم اجرا یقینا تجربهای جدید را برای او رقم زده است و البته همه این اتفاقات در راستای فضاسازی اتفاقات برنامه در دکوری ساده و گرم شکل میگیرد.
مثبت نگری، امیدواری، مهربانی، بخشش و توکل کلیدواژههای اصلی و محوری «مثل ماه» است که به کارگردانی «پیام ابراهیم پور» و «هادی آشتیانی» به روی آنتن شبکه سه رفته و هر کدام را در قالب حکایتی شنیدنی از زبان میهمانان میشنویم.
گرچه «مثل ماه» با اضافه کردن آیتمها، نماهنگها و گزارشهای مرتبط با موضوعات و حال و هوای روحانی و عرفانی لحظات افطار روال برنامه را از گفتگو محوری صرف خارج کرده و با مهارت در قصهگویی به شیوهای نو در بیان روایت زندگی افراد پرداخته، اما باید دید تا مثل ماه تا پایان ماه مبارک رمضان چگونه خواهد توانست تا مخاطبان را همچنان با خود همراه کرده و در میدان رقابت با برنامههای مناسبتی این ماه موفق عمل کند.