پاسخ امیرالمؤمنین به چگونگی شکست قهرمانان عرب
کارشناس تاریخ اسلام میگوید از امیرالمؤمنین میپرسیدند چطور در میدان نبرد بر پهلوانان عرب غلبه میکنی؟
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، حجتالاسلام حامد کاشانی در برنامه سحرگاهی "ماه من" به بیان برخی گزارههای اخلاقی و آداب رفتاری و عبادی امیرالمؤمنین (ع) پرداخت.
وی گفت: امیرالمؤمنین گاهی چنان در محراب عبادت محضر خداوند ضجه میزد که از هوش میرفت. وقتی نزد حضرت زهرا (س) میآمدند و گزارش میدادند، ایشان میفرمود به خاطر خشیت از پروردگار عالم به این حالت در آمده است؛ به همین دلیل میبینیم سیدالشهداء در دعای مشهور خویش فرمود اللهم أنت متعالی المکان عظیم الجبروت شدید المحال غنی عن الخلائق؛ ای خدای خدایا تو بلند مقام با جلال و جبروت محکم تدبیر، بینیاز از خلق هستی.» امام باقر (ع) میگوید وقتی وارد اتاق پدرم شدم و او را به این حال عبادت دیدم، نتوانستم خودداری کنم؛ بنا کردم زار زار گریه کردن. حضرت به پسرش امام باقر فرمود «من یقوی علی عباد علی ع؛ چه کسی میتواند مثل علیبنابیطالب عبادت کند؟»
کاشانی در ذکر ویژگی هیبتگونه امیرالمؤمنین گفت: در میدان نبرد به قدری هیبت داشتند که دشمنان قالب تهی میکردند؛ از این رو وقتی از آن حضرت میپرسیدند چطور در میدان نبرد بر پهلوانان عرب غلبه میکنی، بم غلبت الأقران؟ میفرمود به خاطر هیبتی که از جانب من بر قلبهایشان قرار میگیرد؛ بتمکن هیبتی فی قلوبهم. به همین دلیل نوشتند پهلوانان از هیبت ایشان بند دلشان پاره میشد. این هیبتی است که با اهل بیت وحی همراه است. در روایات داریم وقتی حضرت زهرا (س) از محشر عبور میکنند امر میشوند چشمهای خود را فرو اندازند و سرهای خود را پایین بگیرند که فاطمه میخواهد عبور کند. غضوا أبصارکم و نکسوا رؤوسکم، هذه فاطم؛ قیامت که صحنه محرم و نامحرمی نیست؛ همچنان که خورشید را نمیتوانیم به طور مستقیم ببینیم، تاب دیدن عظمت این بزرگواران را نخواهیم داشت.
وی افزود: شاگردان ایشان میگفتند از مادر به ما مهربانتر و دلسوزتر بود، منتها میگفتند لا نکلمه لهیبته؛ از هیبتش نمیتوانستیم صحبت کنیم یا نوشتند لا نرفع أعیننا الیه لعظمته. از عظمتی که داشت نمیتوانستیم چشم از ایشان برگردانیم؛ منتها برای آنکه مردم بتوانند با ایشان ارتباط بگیرند، شوخی میکرد. این مسئله دستاویزی برای مخالفان شده بود برای آنکه بگویند او اهل مزاح است و نمیتواند حکومتداری کند.
این کارشناس تاریخ اسلام با اشاره به ویژگی تواضع امیرالمؤمنین در قبال زیردستان خود گفت: امیرالمؤمنین با قنبر به سمت بازار رفتند تا لباسی خریداری کنند. حضرت لباس گرانتر را به قنبر داد و ارزانتر را خودشان برداشتند. قنبر عرض کرد: ای امیرالمؤمنین، شما به آن سزاوارتری، شما به منبر میروی و برای مردم خطبه میخوانی. تصعد المنبر وتخطب الناس. امام فرمود: ای قنبر، تو جوانی و شور جوانی داری و من از خدای خود شرم دارم که بر تو برتری یابم. یا قنبر، أنت شاب ولک شر الشباب وأنا أستحیی من ربی أن أتفضل علیک. امیرالمؤمنین اینگونه توجه به زیردستان خود دارد و به فکر حالات و نشاط اطرافیان خود است.
کاشانی: بنای حکومت علوی بر تکریم نیازمندان بود نه مانور تبلیغاتیانتهایپیام /