دوشنبه 24 شهریور 1404

چالش‌ها، خلأها و درس‌های «بادار»؛ سریالی که به جغرافیای فراموش‌شده پا گذاشت

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
چالش‌ها، خلأها و درس‌های «بادار»؛ سریالی که به جغرافیای فراموش‌شده پا گذاشت

در رسانه‌ای که سال‌هاست جغرافیای فرهنگی ایران را به پایتخت و چند کلان‌شهر محدود کرده، سریال «بادار» تلاشی است برای یادآوری بخشی از زیستِ فراموش‌شده در جنوب شرق کشور. اما این بازنمایی، چقدر در عبور از کلیشه‌های رایج موفق بوده است؟

- اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، «بادار»، پرتره‌ای تلویزیونی از سیستان و بلوچستان به دنبال نمایش همدلی، خودباوری و توانمندی مردمانی که سال‌هاست در روایت رسمی غایب‌اند یا تحریف شده‌اند. در واقع سریالی با تصویری فراتر از کلیشه‌های رایج ارائه شده! «بادار» را سیروس حسن‌پور کارگردانی، فاطمه سلطانی و معصومه میرابوطالبی و زینب امامی‌نیا به نگارش درآورده‌اند.

این مجموعه 30 قسمتی که از 3 شهریور روی آنتن رفته، در قالبی خانوادگی و فرهنگی، در تلاش است با نگاهی تازه و از درون، به زندگی در سیستان و بلوچستان نزدیک شود؛ منطقه‌ای که اغلب یا در حاشیه تصویر بوده یا به‌عنوان بستر داستانی برای موضوعات امنیتی و بحرانی به کار رفته است. اما «بادار» کجای این معادله ایستاده؟ آیا توانسته روایتی اصیل و متعهد به زیست بومی این منطقه ارائه کند؟ یا همچنان گرفتار زبان و نگاه مرکزگرایانه‌ی رایج در رسانه رسمی است؟

«بادار» یعنی چه؟ مفهومی بومی در نقش کلیدی روایت

عنوان سریال، خود یک بیانیه است. «بادار» واژه‌ای با ریشه‌ای عمیق در فرهنگ سیستانی است؛ به معنای مشرف، پیشکار یا نماینده خان. اما در متن سریال، این مفهوم از جایگاه سلطه یا ریاست فاصله می‌گیرد و به نمادی از مسئولیت اجتماعی، رهبری مردمی و تلاش برای اعتلای جامعه بدل می‌شود.

شخصیت اصلی نه یک قهرمان فرادست، بلکه انسانی درگیر در دل جامعه‌اش است؛ کسی که با شناخت عمیق از ظرفیت‌های بومی، به جای دست روی زانو گذاشتن و انتظار کمک، خود راهی برای حرکت می‌سازد. این «بادار» نه بر تخت قدرت، بلکه در دل مردم می‌نشیند؛ و این شاید مهم‌ترین نقطه تمایز سریال باشد.

روایت توسعه از درون یا تکرار شعار؟

یکی از ویژگی‌های سریال «بادار» تمرکز آن بر ظرفیت‌های بالقوه و بالفعل مناطق کمتر توسعه‌یافته است؛ به‌ویژه سیستان و بلوچستان. برخلاف بسیاری از تولیدات قبلی صداوسیما، این‌بار تمرکز صرفاً بر چالش‌ها و محرومیت‌ها نیست، بلکه دوربین، لحظه‌هایی از ساختن، خودباوری و همدلی را ثبت می‌کند.

سریال زیرساخت‌های فرهنگی، اجتماعی و حتی اقتصادی منطقه را به تصویر می‌کشد. در این رویکرد، توسعه نه از بالا، بلکه از دل خانواده، روابط اجتماعی و پیوندهای فرهنگی جوانه می‌زند. اما همچنان این پرسش پابرجاست: آیا «بادار» از کلیشه‌های معمول فراتر رفته یا تنها با زبانی نرم‌تر همان روایت آشنای "ما می‌آییم و نجات‌تان می‌دهیم" را بازتولید کرده است؟

بازیگرانی که شخصیت را زنده می‌کنند، نه نمایش را پرزرق‌وبرق

ترکیب بازیگران در «بادار» یکی از نقاط قوت آن است. چهره‌هایی چون فرشته سرابندی، هومن برق‌نورد، نیلوفر کوخانی، بیتا سحرخیز، کاوه خداشناس و دیگر بازیگران در کنار برخی چهره‌های بومی، جان تازه‌ای به داستان بخشیده‌اند. انتخاب بازیگرانی که برخی از آن‌ها از دل همان جغرافیا برخاسته‌اند، به روایت عمق و اصالت داده است.

این هم‌افزایی، نه‌فقط به بار دراماتیک اثر کمک کرده، بلکه به باورپذیری شخصیت‌ها و نزدیکی بیشتر مخاطب با آن‌ها انجامیده است.

سریال «بادار» اگرچه در بستر داستانی جذاب شکل گرفته، اما با برخی خلأهای قابل توجه مواجه است؛ یکی از مهم‌ترین ضعف‌ها، کم‌عمقی شخصیت‌هاست؛ اگرچه بازی‌ها غیرتصنعی ایفا شده‌اند اما شخصیت‌ها در بسیاری مواقع صرفاً نقش ایفا می‌کنند و انگیزه‌ها یا درونیاتشان به اندازه کافی واکاوی نمی‌شود. این امر باعث می‌شود مخاطب نتواند ارتباطی واقعی و عمیق با آن‌ها برقرار کند و در نتیجه همدلی یا هیجان لازم شکل نگیرد.

داستان پیش‌بینی‌پذیر است تا نوآورانه؟

داستان سریال گاهی به سمت کلیشه‌زدگی پیش می‌رود و پیش‌بینی‌پذیر بودن رخدادها از جذابیت روایت می‌کاهد. نبود نوآوری و پیچیدگی در داستان باعث می‌شود که سریال به‌جای غافلگیری مخاطب، بیشتر تداعی‌کننده نمونه‌هایی باشد که پیش‌تر بارها دیده شده‌اند. این تکرار و فقدان خلاقیت در بخش‌هایی از داستان، انرژی اثر را کاهش داده و از درگیری احساسی بیننده با ماجراها می‌کاهد.

علاوه بر این، سرعت روایت نیز گاهی دچار نوسان می‌شود؛ گاهی صحنه‌ها بسیار کُند پیش می‌روند و کشدار بودن بعضی قسمت‌ها باعث کسالت مخاطب می‌شود، و گاهی هم وقایع به شکل شتاب‌زده‌ای جلو می‌روند که فرصت پرداخت به جزئیات و تقویت شخصیت‌ها را از دست می‌دهد. این عدم تعادل در ریتم سریال، ریتم کلی اثر را تحت تأثیر قرار می‌دهد و در نهایت بر انسجام روایت سایه می‌اندازد.

در مجموع، این خلأها اگرچه در سریال «بادار» قابل چشم‌پوشی نیستند، اما با توجه به ظرفیت‌های داستان و موضوع، می‌توان با بازنگری در شخصیت‌پردازی و افزایش نوآوری در روایت، تجربه مخاطب را بهبود بخشید و اثری تأثیرگذارتر خلق کرد.

خودباوری، همبستگی و ایستادن در دل بحران

سریال تلاش می‌کند پیام خودباوری را در تار و پود داستان تزریق کند. داستان نه درباره جنگیدن با سختی‌ها بلکه درباره رشد کردن در دل آن‌هاست. این نگاه، می‌تواند جسورانه تلقی شود؛ مخصوصاً در شرایطی که بیشتر روایت‌ها یا به سمت ترحم و سیاه‌نمایی می‌روند یا با نگاهی فانتزی از واقعیات فاصله می‌گیرند.

«بادار» تلاش می‌کند با نمایش مردمانی مقاوم، پرتلاش و همدل، الگویی الهام‌بخش برای تمام کسانی باشد که در نقاط دورافتاده ایران، با تکیه بر اراده جمعی، در مسیر پیشرفت گام برمی‌دارند.

سریال «سووشون» در تیررس توقیف دوباره؟!

سریالی در دل تغییرات رسانه‌ای؛ گام به جلو یا حرکت درجا؟

صداوسیما در سال‌های اخیر تلاش‌هایی برای نمایش تنوع فرهنگی و اقلیمی کشور انجام داده است. «بادار» را می‌توان یکی از موفق‌ترین نمونه‌های این رویکرد دانست. اما هنوز راهی طولانی باقی مانده؛ چراکه این تلاش‌ها اگر به یک سیاست پایدار تبدیل نشود، در بهترین حالت، پروژه‌هایی موسمی باقی خواهند ماند.

واقعیت این است که تا زمانی که نگاه به مناطق غیرمرکزی، نگاهی از بالا به پایین باقی بماند، روایت‌ها ناقص خواهند بود؛ حتی اگر به ظاهر، رنگ‌وبوی بومی بگیرند.

«بادار» گامی امیدوارکننده اما نه بی‌نقص

«بادار» را می‌توان تلاشی درخور احترام برای عبور از مرزهای محدود روایت‌های تلویزیونی دانست؛ روایتی واقع‌گرا، فرهنگی و الهام‌بخش. سریالی که در دل دشواری‌ها، چشم‌اندازی روشن را ترسیم می‌کند. اما همچنان جای پرسش باقی‌ست: آیا این اثر آغازگر یک مسیر نوین در روایت بومی است؟ یا بار دیگر، تنها پروژه‌ای خواهد بود که پس از پایان پخش، از ذهن‌ها پاک می‌شود؟

پاسخ این سؤال، شاید نه در خود سریال، بلکه در تصمیم‌های آینده صداوسیما نهفته باشد.

چالش‌ها، خلأها و درس‌های «بادار»؛ سریالی که به جغرافیای فراموش‌شده پا گذاشت 2
چالش‌ها، خلأها و درس‌های «بادار»؛ سریالی که به جغرافیای فراموش‌شده پا گذاشت 3
چالش‌ها، خلأها و درس‌های «بادار»؛ سریالی که به جغرافیای فراموش‌شده پا گذاشت 4
چالش‌ها، خلأها و درس‌های «بادار»؛ سریالی که به جغرافیای فراموش‌شده پا گذاشت 5
چالش‌ها، خلأها و درس‌های «بادار»؛ سریالی که به جغرافیای فراموش‌شده پا گذاشت 6