چرا افشاگری درباره آزارگران جنسی سینمای ایران به سرانجام نمیرسد؟!
4 روایت، توسط 4 زن منتشر شده، آن هم با ذکرِ سند و شرحِ جزییات، اما صدایی از کسی درنیامده است. به خواب هم نمیدیدیم که روزی، مابینِ یک «متعرضِ جنسی»، و یک «دخترِ قربانی»، سمتِ «متعرض» بایستیم!
به گزارش مشرق، پس از افشاگری یک سینماگر زن درباره رخدادهای پشت صحنه یک فیلم کانال سینمادیلی نوشت:
سینمای ایران، تنهای سینمای جهان است که در آن، هرچه توسط متعرضان جنسیاش، افشاگری شود، هیچ اتفاقی در آن رخ نمیدهد و آب از آب تکان نمیخورد.
نمونههای متعددِ جهانی را بررسی کنید و بنگرید چگونه، سریالی همچو «خانهی پوشالی»، پروندهاش در میانهی کار، بهکل بسته میشود، بخاطر پرونده اخلاقیِ ستارهاش... و حال در اینجا؛ کارگردانی، پیرامونِ خشونت و تعرضاتِ جنسیاش، به طور رسمی، 4 روایت، توسط 4 زن منتشر شده، آن هم با ذکرِ سند و شرحِ جزییات، اما صدایی از کسی درنیامده...
یا در مواردی، پیرامون یک سینماگر، چندین و چند روایتِ خشونت و آزارگریِ جنسی آمده، و بعضاً زنِ افشاگر و قربانی، خود، سینماگری مطرح بوده و ریسکِ انگشتنما شدن در این زمینه را به جان خرید و نامش را، پای افشاگریاش زد؛ اما باز، هیچ خبری نشد و صدایی از سینماگری درنیامد... آن کارگردان و بازیگر، همچنان راستراست راه میروند و فعالیتِ سینماییشان، پُررنگتر از قبل!..
در این سینما چه خبر است؟ چرا صدایی از کسی درنمیآید؟ چرا هیچ رسانه و خبرگزاری و سایت و روزنامه و مجله و پیج و صفحهای، در اینباب، هیچ نمیگوید؟ چرا احدی، پشتِ دختران و زنانِ قربانی، درنیامده؟ چرا مدیرانِ ارشاد، ساکتند؟ خانهی سینما کجاست؟ و از همه مهمتر، چرا اکثریتِ قاطعِ سینماگرانِ ایران، که در همهی زمینههای ایران و خاورمیانه و جهان، صبح تا به شب حرف میزنند، در این زمینه، قفل بر دهن زدند؟!
یعنی یک نفر، فقط صرفِ آنکه «سینماگر» و «چهره» است، حق دارد هر کاری دلش خواست بکند؟! و احدی، کاری به کارش نداشته باشد؟! اگر یک بقال، نانوا، رانندهتاکسی و هر یک از همین مردمِ عادی، به زنی، تعرض کند، برخوردِ ما همین است؟ برخوردِ رسانهها و مسئولان چه؟! و چون در اینجا، آزارگر، نامش بزرگ است، و شغلش، کارگردانی و بازیگریست، کلا در «حریمِ امن» قرار میگیرد؟!
آری... ما، این را حتی به خواب نمیدیدیم! به خواب هم نمیدیدیم که روزی، مابینِ یک «متعرضِ جنسی»، و یک «دخترِ قربانی»، سمتِ «متعرض» بایستیم! با سکوتمان، با بیخیالی و بیتوجهیمان، و بعضاً، حتی، با مالهکشیهایمان... آری! ما تماممان، مادامی که به این سکوتِ مرگبار ادامه دهیم، بیگمان در این میان، همدستِ مُفسدیم...