چرا سر «نوید محمدزاده» جنجال به پا شد؟
عدهای میگویند چرا محمدزاده در اوضاع اقتصادی فعلی عطر 500 هزار تومانی تبلیغ و مخاطبش را ترویج به مصرفگرایی میکند؟ عدهای میگویند او چرا چرا چهرهفروشی میکند؟ یک نفر میگوید او حالا سر از تبلغات تجاری درآورده و دیگر نمیتواند بازیگر خوبی باشد، اما هیچکس نمیگوید که کجای این تبلیغات اشتباه است؟ یا چرا فقط برای نوید محمدزاده زشت و ناپسند است؟
نوید محمدزاده اولین هنرمند ایرانی نیست که وارد عرصه تبلیغات شده و عطری با نام خودش تولید و به بازار عرضه کرده و یا به قول بعضیها «چهرهفروشی کرده» است. با این حال چندماه است که نوک پیکان انتقادات به سمت اوست و هر روز رسانهای یا منتقدی، چیزی درباره او مینویسد. اما آیا واقعا نوید محمدزاده مرتکب اشتباه شده است؟
به گزارش ایسنا، همه چیز از تبلیغ یک آبمیوه شروع شد. تیزرهای تبلیغاتی در شبکههای اجتماعی دست به دست شدند و بیلبوردهای شهری پر شد از تصاویر تبلیغاتی آقای بازیگر. چیزی نگذشت که او از عطری با نام خود هم رونمایی کرد؛ عطری که این روزها با قیمت 520 هزار تومان وارد بازار شده و با استقبال هواداران این بازیگر نیز مواجه شده است.
چند وقت بعد مسعود فراستی - منتقد سینما - با کنایه به نوید محمدزاده در برنامه «هفت» گفت: «یک بازیگر این روزها در حال اضافهکردن سبد کالا است و چقدر پوستر و جای دوربین و حالت بازیگر برای این تبلیغ بد است. متاسفم برای بازیگری که از او تعریف کرده بودم و ممکن است با این کارها، حرفم را پس بگیرم.»
هوشنگ گلمکانی نیز منتقد دیگری بود که خطاب به نوید محمدزاده گفت: «اطمینان دارم اگر این تبلیغ کیفیت خوبی میداشت میزان و شدت واکنشهای منفی اینقدر نبود. کسانی، چون او که محبوبیت دارند و به همین اندازه مورد نفرت و حسادت قرار میگیرند، بیش از دیگران باید درباره تصمیمهایشان حساسیت داشته باشند. اگر مدیر برنامه دارند، مدیر برنامههایشان باید در این زمینهها هم به آنها مشورت بدهند و فقط کارچاقکن و پورسانتبگیر نباشند. در قرارداد تبلیغاتیشان شرط نظارت بر کیفیت تبلیغ را بگنجانند و چه بهتر که مشاور هنری هم داشته باشند تا در این زمینهها کمکشان کنند.
حتی توصیه میکنم چنین کسانی مشاور لباس هم داشته باشند. بد یا خوب، درست یا نادرست، افکار عمومی پیچیده و مبهم سرزمین ما، برخی معیارهای آشنا و مشخص هم دارد که برای زندگی اجتماعی و محبوب بودن و زیر ذرهبین بودن باید به آنها هم توجه کرد، حتی اگر آن معیارها را قبول نداشته باشیم. نوید محمدزاده بازیگر خوبی است که باید حواسش به حواشی هم باشد و ضمنا بد نیست به کلاس زبان خارجی هم برود. این هم از ملزومات بازیگر خوبی است که حضورهای جهانی نیز دارد.»
همه این انتقادات در حالی مطرح میشد که همزمان تبلیغات تجاری آتیلا پسیانی برای یک شرکت چای و برنج و تبلیغات تجاری امین حیایی برای انواع سس و چاشنی غذا از تلویزیون پخش میشد و البته هنوز هم ادامه دارد. رضا کیانیان نیز مشغول تبلیغات برای یک دمنوش بود. با این حال هیچکس درباره فعالیت تجاری این چند بازیگر که نسبت به نوید محمدزاده صاحب کسوت هستند، چیزی مطرح نکرد.
عدهای میگویند چرا محمدزاده در اوضاع اقتصادی فعلی عطر 500 هزار تومانی تبلیغ و مخاطبش را ترویج به مصرفگرایی میکند؟ عدهای میگویند او چرا چرا چهرهفروشی میکند؟ یک نفر میگوید او حالا سر از تبلغات تجاری درآورده و دیگر نمیتواند بازیگر خوبی باشد، اما هیچکس نمیگوید که کجای این تبلیغات اشتباه است؟ یا چرا فقط برای نوید محمدزاده زشت و ناپسند است؟
از «سلبریتی برندینگ» چه میدانید؟
استفاده از چهرههای سرشناس در تبلیغات ایران سابقهای طولانی دارد و این موضوع همیشه موافقان و مخالفان خودش را هم داشته است. سلبریتیها همان اشخاص مشهور و محبوب هر کشوری هستند که طرفداران بسیار زیادی دارند؛ از جمله هنرمندان، بازیگران، خوانندهها، فوتبالیستها و.... یکی از روشهای مرسوم که یک ترفند مطمئنتر در میان سایر روشهای تبلیغاتی نیز محسوب میشود، بکارگیری چهرههای خاص اجتماعی برای تسریع در روند معرفی و فروش یک کالاست.
«سلبریتی برندینگ» و تبلیغات از طریق چهرههای مشهور نوعی از برندینگ یا تبلیغات است که در آن چهرههای مشهور از گروههای مرجع اجتماعی به عنوان سفیر یا عامل یک برند یا تولیدکننده با استفاده از محبوبیت و جایگاه اجتماعی خود به تبلیغ برای یک محصول، خدمات و یا یک رویداد خیریه میپردازند؛ به همین راحتی!
مشاوران و کارگزاران صنعت تبلیغ با آگاهی از محبوبیت زیاد چهرههای فرهنگی یا ورزشی در میان عامه مردم، سالهاست که پای این افراد را به آگهیهای بازرگانی باز کردهاند. شرکتهای بزرگ و بینالمللی با پیشنهاد رقمهای حیرتانگیز از بزرگان ورزش و هنر به عنوان معرف و مروج کالا و خدمات خود بهره میبرند. در چند سال اخیر فوتبالیستها، بسکتبالیستها، رانندگان فرمول یک و تنیسورها پولی که از راه تبلیغات عایدشان میشود، بسیار بیشتر از قراردادهایی است با تیمهای ورزشی خود منعقد میکنند.
این موضوع درباره بازیگران هم صدق میکند؛ مبلغ پیشنهادی از سوی بسیاری از این شرکتهای تجاری مبالغی وسوسهانگیز و خیلی وقتها بسیار بیشتر از درآمد یک شخص مشهور از حرفه اصلیاش است.
استفاده از چهرههای ورزشی میتواند تأثیر بسیار زیادی بر فروش و بهبود جایگاه برندهای ورزشی داشته باشد. به طور مثال پس از حضور تایگر وودز در تبلیغات شرکت «نایک» فروش این شرکت 100 درصد افزایش یافت. از مشهورترین چهرههای فعال در حیطه تبلیغات ورزشی میتوان از کریستیانو رونالدو، تایگر وودز و آسامی پاول نام برد.
آنچه واضح است، این است که استفاده از چهرههای مشهور سینما، ورزش و موسیقی، سنتی جا افتاده در جهان مدرن است. نقش تبلیغات در جهان مدرن، معرفی کالا به مشتری است و این کالاها که قطعا هم تمامی مجوزهای قانونی را کسب کردهاند، برای اینکه به دست مصرفکننده برسند، نیازمند تبلیغاتی سازماندهیشدهاند. شرکتهای تجاری و صاحبان صنایع برای افزایش تولید و همچنین چرخاندن چرخهای اقتصادی کشورشان باید بتوانند کالا و محصول خود را در سریعترین زمان به دست مصرفکننده برسانند و بحث تبلیغات و یافتن راههای بهتر برای جلب مشتریان بیشتر، همیشه مورد توجه صاحبان صنایع و شرکتهای تجاری بوده است.
امروزه هم بسیاری از این شرکتها برای بیشتر دیدهشدن خودشان «سلبریتی برندینگ» را انتخاب میکنند. چه کاری از دست ما برمیآید؟ کمتر عصبانی شویم و مخاطب هوشمندی در مقابل هجوم تبلیغات تجاری که به سمتمان روانه شده است، باشیم.