چهارشنبه 7 آذر 1403

چرا سینمای مستند ایران از سینمای داستانی عقب ماند؟

وب‌گاه تابناک مشاهده در مرجع
چرا سینمای مستند ایران از سینمای داستانی عقب ماند؟

اغلب مستندهای تولید شده در ایران با بودجه‌های محدود چند مرکز خاص با بودجه محدود تولید می‌شود و دیگر مستندها که توسط بخش خصوصی تهیه و تولید می‌شود نیز از بودجه‌ای کمتر تهیه می‌شود. این اتفاق متاثر از عدم بازگشت سرمایه فیلم‌های مستند است...

با وجود آنکه در سال‌های اخیر مستندهای درخشانی ساخته شده بی‌گمان سینمای مستند ایران از سینمای داستانی چه در کیفیت تولید، چه در تامین منابع و چه در حضور در رویدادهای بین المللی عقب مانده است؛ عقب ماندنی که تنها با سرمایه گذاری گسترده در این بخش از سوی متولیان حوزه مختلف و ایجاد فضا برای تولید مستندهای سینمایی درخشان که توان جذاب مخاطبان عمومی را دارد قابل تغییر خواهد بود.

«تابناک»، مهدی خرم دل؛ بی‌شک قدیمی‌ترین تصاویری که در ایران با دوربین فیلمبرداری توسط میرزا ابراهیم‌خان صحاف باشی در سال 1279 ثبت شده، در حکم تصاویر مستند است و از این منظر عمر سینمای مستند در ایران به مراتب بیش از سینمای داستانی است. سینمای مستند در دوران کنونی فضای متفاوتی یافته و اگر مستند‌ها در گذشته عمدتا به سفارش شبکه‌های تلویزیونی تولید می‌شد، با رشد شبکه نمایش خانگی و قدرت گیری VOD، سرمایه گذاری گسترده‌ای در این بخش آغاز شده و مستند‌های باکیفیت و پرهزینه‌ای تولید می‌شود.

علاوه بر این، مستند‌های سینمایی که از جذابیت برای عموم برخوردارند، در شماری از کشور‌ها اکران عمومی گسترده شده و یا اکران عمومی محدود، اما طولانی مدت می‌شوند. در ایران تا چندین سال پیش، امکان اکران عمومی وجود نداشت. تنها فیلم مستندی که شانس اکران عمومی گسترده را یافت، مستند داستانی «ایستاده در غبار» ساخته محمدحسین مهدویان بود، اما در چند سال اخیر، گروه سینمایی هنروتجربه امکان اکران عمومی شماری از مستند‌ها را فراهم کرد که اتفاق تازه‌ای محسوب می‌شد. با این حال، هنوز شاهد سرمایه گذاری وی‌او دی‌ها در حوزه مستند نیستیم و بودجه‌ها در این بخش محدود است.

اغلب مستندهای تولید شده در ایران با بودجه‌های محدود چند مرکز خاص با بودجه محدود تولید می‌شود و دیگر مستندها که توسط بخش خصوصی تهیه و تولید می‌شود نیز با بودجه‌ای کمتر تهیه می‌شود. این اتفاق متاثر از عدم بازگشت سرمایه فیلم‌های مستند است و در عین حال برخی مجموعه‌ها که سوددهی فیلم‌ها از اهمیت کمتری در سیاست گذاری‌شان برخوردار است، فیلم مستند را کم‌اثرتر از فیلم داستانی قلمداد می‌کنند، حال آنکه مثال‌های نقیض در رد این تفسیر وجود دارد و در این زمینه می‌توان به برخی مستندهایی اشاره کرد که شبکه‌های فارسی زبان با هدف ایجاد التهاب در افکارعمومی با تلفیق حقیقت و دروغ ساخته و نمایش داده‌اند.

همین رویکرد در کنار افزایش هزینه تولید باعث شده سینمای مستند ایران به لحاظ فنی در حال عقبگرد باشد و با رشد هزینه‌ها این عقبگرد فنی شتاب بگیرد. کمتر مستندی در ایران با دوربین حرفه‌ای سینمایی ساخته می‌شود و با توجه به هزینه اجاره تجهیزات حرفه‌ای، غالب مستندها با دوربین‌های ضعیف فیلمبرداری و با کمترین عوامل ساخته می‌شود. بسیاری از مستندها، فاقد فیلمبردار حرفه‌ای، صدابردار خبره و نورپرداز کاربلد هستند و بخش قابل ملاحظه‌ای از مستندها توسط یک، دو یا سه عامل تهیه می‌شود تا هزینه تولید کاهش یابد و مستندسازی منطق اقتصادی داشته باشد.

این وضعیت که قاعدتا بر کیفیت فنی مستندها تاثیر محسوسی می‌گذارد، باعث شده سینمای مستند ما حرفی در جشنواره‌های بزرگ نظیر کن، برلین و ونیز و جوایز اسکار نداشته باشد. ایران تنها در جشنواره بین‌المللی فیلم مستند آمستردام (ایدفا) موفقیت‌های موردی داشته که این موفقیت‌ها نیز عمدتا متوجه سوژه مستند بوده تا کیفیت مستند. اگر قرار باشد سینمای مستند ایران در کسب موفقیت‌های اقتصادی و هنری، به پای سینمای داستان برسد، باید از سوی سیاست گذاران به همان اندازه مورد توجه قرار گیرد و در این زمینه سرمایه گذاری کرد اما بعید به نظر می‌رسد چنین اراده‌ای باشد.

چرا سینمای مستند ایران از سینمای داستانی عقب ماند؟ 2