دوشنبه 5 آذر 1403

چطور "حجم‌گرا، مکانیکی و حافظه‌محور بودن" محتوای کتابهای درسی دانش‌آموزان بلای جان آموزش کشور شده است؟!

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
چطور "حجم‌گرا، مکانیکی و حافظه‌محور بودن" محتوای کتابهای درسی دانش‌آموزان بلای جان آموزش کشور شده است؟!

"امروز در دبیرستان‌ها و شاید دبستان‌های ما دانش‌هایی تدریس می‌شود که هیچ فایده‌ای به حال امروز و آینده دانش‌آموز ندارد." باید بررسی کرد که چطور "حجم‌گرا، مکانیکی و حافظه‌محور بودن" محتوای کتابهای درسی دانش‌آموزان بلای جان آموزش کشور شده است؟!

- اخبار اجتماعی -

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم؛ چندی پیش بود که رهبر معظم انقلاب در دیدار با معلمان به مناسبت تکریم هفته معلم به رسم هر ساله به بررسی وضعیت نظام تعلیم و تربیت و توصیه‌هایی برای بهبود وضعیت آموزش و پرورش پرداختند.

ایشان در مورد وضعیت کتاب‌های درسی متذکر شدند: «الان در دبیرستان‌ها و شاید دبستان‌های ما دانش‌هایی تدریس می‌شود که هیچ فایده‌ای به حال امروز و آینده دانش‌آموز ندارد؛ یک ذهنیاتی است که یادشان هم می‌رود. در هیچ مسئله زندگی به این‌ها کمک نمی‌کند. این‌ها را شناسایی و حذف کنید. علم نافع آن علمی است که بتواند استعداد جوان و نوجوان را شکوفا کند.»

بیاناتی که صراحتا محتوای کتاب‌های درسی را مورد توجه قرار داد و البته یوسف نوری؛ وزیر آموزش و پرورش در واکنش فوری از تغییر در محتوای کتاب‌های درسی برای سال تحصیلی 1402 خبر داد؛ واکنشی هیجانی که کم و کیف اجرای آن هنوز مشخص نیست و سازمان اصلی متولی این کار، سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی تاکنون در این مورد موضع سکوت داشته است!

در همین باره با "محمد فقیری" استاد دانشگاه فرهنگیان و یکی از کارشناسان حوزه تعلیم و تربیت گفت‌وگو کردیم تا کم‌و‌کیف مسئله کلیدی بازنگری در محتوای کتب درسی دانش‌آموزان و حرکت به سمت علم نافع در کتاب‌های درسی را بررسی کنیم.

وی درباره محتوای نافع و غیرنافع به تسنیم گفت: منظور همان «محتوای متناسب» است که زیبا، پاکیزه و پیراسته است؛ در دیدگاه کاربردشناسی گرایش بر این اعتقاد است که در متن گفتاری یا نوشتاری باید چهار معیار رعایت شود.

این استاد دانشگاه با تشریح این معیارها ادامه داد: "کمیت" یعنی محتوا به اندازه باشد، نه کم نه زیاد، کیفیت یعنی آگاهی کافی و وافی به مخاطب بدهد تا او بتواند محتوا را بفهمد و درک کند؛ "ربط" یعنی محتوا گسسته و گسیخته نباشد و "حالت" یعنی محتوا روشن و شفاف باشد و "پیام" را به سادگی و روشنی انتقال دهد.

ضرورت تغییر سبک نگارش کتاب‌های درسی

فقیری در پاسخ به این پرسش که آیا الگو یا مدلی خاص برای این موضوع وجود دارد، تصریح کرد: الگوی محتوای آموزشی به همین امر می‌پردازد که دو بعد «چه بگوییم» و «چگونه بگوییم» در آن خیلی مهم است و در این راستا، کدگذاری به چیستی و سبک‌شناسی به چگونگی بیان یک مطلب می‌پردازد.

وی افزود: یکی از مهمترین مشکلات کتاب‌های درسی، سبک خبری آن است که در متون درسی باید از استعاره، قیاس، تشبیه و تمثیل برای انتقال جذاب‌تر و فهم بهتر استفاده کرد.

این پژوهشگر حوزه تعلیم و تربیت با اشاره به اینکه کدگذاری به غربالگری متن می‌پردازد، بیان کرد: این کار، مفاهیم را دسته‌بندی می‌کند و نقشه مفهومی و موضوعی برای هر درس پدید می‌آورد؛ با این رویکرد می‌توان برای هر درس یک کد مبنا برگزید و چند کد مفهومی که دورنمایی از مفاهیم اصلی و کلمات کلیدی درس باشد.

وی اضافه کرد: با توجه به تجربه‌ای که هم که برای 18 کتاب فارسی، علوم و ریاضی اول تا ششم دبستان با گروهی 30 نفره از معلمان داشتیم، می‌توان ویرایش سبکی که هنوز در کتاب‌های درسی ما مورد توجه چندانی نبوده است، به کار گرفت.

این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه کدگذاری کتاب‌های درسی به تسهیل کار معلم کمک می‌کند، متذکر شد: استفاده از ترسیم (گرافیک) و داده نمایی (اینفوگرافی) می‌تواند کار معلم را در ارایه مطالب به خصوص به‌صورت مجازی و آموزش ترکیبی آسان‌تر کند.

روش مولفان در تالیف کتاب‌های درسی مشخص نیست!

فقیری، زیباشناسی را هم یکی دیگر از موارد مهم در تدوین متون درسی برشمرد و گفت: زیبانویسی، پیراسته‌نویسی و پاکیزه‌نویسی بسیار مهم است؛ همچنین طراحی آموزشی در سطح خرد و کلان می‌تواند تغییرات ساختاری و محتوایی مؤثری را رقم بزند.

این استاد انشگاه ادامه داد: پیوند این شاخه‌های علمی در تدوین متون درسی کار ساده‌ای نیست؛ در ابتدای کتاب‌های درسی یا در کتاب راهنما باید بنویسیم که چگونه نظریه‌پردازی کرده‌ایم؛ متاسفانه یکی از نقاط کور کتاب‌های درسی همین است که مؤلفان اظهار نمی‌کنند که متن را بر حسب سلیقه یا تجربه نوشته‌اند یا با توجه به نظریه، الگو یا سبکی خاص.

ارتباط میان ناکامی در آزمون‌های بین المللی و نگارش کتاب درسی

وی در پاسخ به پرسشی مبی بر اینکه آیا ضعف دانش‌آموزان ایرانی در آزمون تیمز و پرلز می‌تواند تا حدودی به کتاب های درسی مربوط باشد، تصریح کرد: بخشی از مشکلات این دو آزمون به قدرت استنباط دانش‌آموزان مربوط است که باز به سبک تدریس معلم و سبک کتاب‌های درسی برمی‌گردد؛ به خصوص در بندنوشت‌هایی که ایده اصلی پنهان است، این کار دشوارتر می‌شود بنابراین بهتر است سبک‌های موجود کتاب‌های درسی استخراج و سبک‌های مطلوب، برگزیده شود.

اولویت کمیت مطالب بر کیفیت در نگارش کتاب‌ها

فقیری درباره وضعیت کنونی محتوای درسی در آموزش و پرورش کشور اذعان کرد: برنامه درسی فعلی در کتابهای درسی دانش‌آموزان، حجم‌گرا، مکانیکی و حافظه‌محور است؛ متاسفانه در حال حاضر، کمیت در کتاب‌های درسی از کیفیت مهم‌تر بوده است؛ همچنین آموزش بیشتر به سطح دانش و درک و فهم هرم بلوم محدود می‌شود و کمتر به سطوح کاربرد، تحلیل، ترکیب و ارزیابی می‌رسد.

وی ادامه داد: متاسفانه در دیدگاه فرهنگی خانواده‌ها هم نمره و کارنامه مهم‌تر از ابعاد تربیتی است؛ همچنین در محتوای کتاب‌ها به بعد شناختی بیشتر از ابعاد عاطفی و حسی حرکتی توجه شده است؛ به طوری که تصور می‌شود کار اصلی آموزش و پرورش بیشتر انتقال دانش است.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: البته در سطح دانشگاهی هم همین مسئله مطرح است و تدوین و تألیف کتاب‌های درسی قاعده و چارچوب خاصی ندارد و استادان بر حسب تجربه و سلیقه کتاب می‌نویسند بنابراین نیاز به معماری محتوا و مهندسی متن داریم.

فقیری در تشریح معماری متن گفت: این کار همان نقشه‌کشی و طراحی آموزشی است حتی انتخاب الگو و روش تدریس و نوع سناریو در هنگام معماری متن مورد نظر است البته اینها را «فرامتن» می‌نامیم؛ منظور از مهندسی همان نگارش، ویرایش و پیرایش است که مربوط به «متن» است.

وی اضافه کرد: نیاز به معماری محتوا و مهندسی متن داریم؛ در اولی به طراحی آموزشی و در دومی به سبک‌شناسی نیازمندیم.

فقیری به طور خلاصه چند محور اصلی در بازنگری متن و محتوای کتاب درسی را ذکر کرد و گفت: حذف مطالب اضافی و نامربوط، حذف تمرین‌های توده‌ای، کاهش حجم محتوا، تمیز سبک استنتاجی و استقرائی در ارایه محتوای متن، مشخص کردن الگوی طراحی آموزشی برای کل کتاب‌ها و هر کتاب خاص و ایجاد ایستگاه‌های متنوع در کتاب درسی مثل پیش‌خوانی، گفتگو و بازیابی از جمله این موارد است.

مطالب غیرکاربردی کتاب درسی شناسایی و حذف می‌شود