چه میشود که برخی مسئولین اصلا اشتباه نمیکنند؟
گاهی بدنه کارشناسی به دلایل؛ حفظ روابط حسنه با مدیر، ترس از دست دادن جایگاه یا واهمه کمشدن مزایای شغلی، نمیخواهند واقعیتها را به مدیر گفته و ایشان را به ریل صحیح مدیریت هدایت کند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از گلستان ما؛ روزی ناصرالدینشاه با امیرکبیر به مازندران می رفتند، شاه در نزدیکی مقصد سر از پنجره کالسکه بیرون آورد و دریا را دید. از کالسکهران پرسید، آن آب چیست؟
کالسکهران که چاپلوس محض بود، گفت: اعلیحضرت، دریای خزر است که خدمت شما مشرف شده است!! ناصرالدینشاه سری از خوشحالی و تشکر همراه تبسم تکان داد و امیرکبیر سری از ناراحتی.
ناصرالدینشاه علت را پرسید، امیرکبیر گفت: بدبخت شد ولایتی که والی و مسئول آن به جای شنیدن مشکلات و حرف انتقاد، عاشق شنیدن این همه دروغ و چاپلوسی و تملق شد.
گاهی برخی مدیران در امر حکمرانی دچار اشتباه میشوند، هر چند که عقل سلیم و اندیشه اسلامی، نظام شایسته سالاری، مشورت، بهرهبرداری از الگوهای موفق و از تجربیات دیگران را برای به حداقل رساندن اشتباهات توصیه میکند، اما این موضوع گاهی برای مسئولان پیش میآید.
در اینجا وظیفه مشاورین و معاونین هست که اشتباه را اشاره و راهکار برون رفت را به مدیر بیان کنند.
اما گاهی پیش میآید بدنه تصمیم ساز و کارشناسی به دلایل مختلف همچون؛ حفظ روابط حسنه با مدیر، خودشیرینی نزد مسول، ترس از دست دادن جایگاه، واهمه کم شدن مزایای شغلی و یا حتی هدایت به لبه پرتگاه مدیرتی بردن مدیر، نمی خواهند واقعیت ها را به مدیر گفته و ایشان را به ریل صحیح مدیریت هدایت نمایند.
و نتیجه امر آن مسئول توهم صحیح بودن تصمیم و عمل خود را مفروض داشته سعی در تکرار و تقویت آن می نماید، تا جایی که برای سیستم و سرمایه انسانی سازمان و حتی مخاطبین دستگاه، تحمل آن مدیر و مسئول غیر ممکن گشته راه تقابل آشکار را پیش می گیرند.
توصیه مدیریتی به مدیران
مدیریت تعالی و استفاده از خِرد جمعی، ارزیابی برنامه و تصمیمات خود و سازمان، اشرافیت به موضوع، شناخت خصایص پرسنل همراه با عقلانیت در برخوردها میتواند راهکار مفیدی باشد.
مجتبی لشکربلوکی؛ فعال سیاسی
انتهای پیام /