سه‌شنبه 6 آذر 1403

چه کسی خواستار پیوند زدن عموم مردم به معترضان و گسیل‌شان به خیابان‌هاست؟!

وب‌گاه تابناک مشاهده در مرجع
چه کسی خواستار پیوند زدن عموم مردم به معترضان و گسیل‌شان به خیابان‌هاست؟!

در حالی که وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات تأکید دارد، «اختلال» نامیدن آنچه بر سر اینترنت کشورمان آمده، صحیح نیست و باید آن را نتیجه تصمیم مسئولان ارشد خواند و رویکرد ایشان برای کاهش التهابات قلمدادش کرد، باید بپرسیم چرا چنین تدبیری در سکوت و بی هیچ توضیحی اندیشیده و اجرایی شده است؟

آیا ممکن است که شما از رویدادی نهایت رضایت را داشته باشید، اما در صف معترضین قرار گیرید؟ پیش از آنکه بکوشید با سرعت به این پرسش پاسخ دهید، بد نیست این گزارش را مطالعه کنید.

به گزارش «تابناک»؛ در پی افزایش قیمت بنزین در کشور و پیش از آنکه انتقادات به این تصمیم به اعتراض تبدیل شده و اوج بگیرد، دسترسی بسیاری از هموطنانمان به اینترنت دچار اختلال‌های جدی و خیلی زود به قطع ارتباط ایشان با دنیای مجازی منجر شد؛ وضعیتی که هنوز تقریبا رفع نشده است.

رویدادی که حالا و در سایه اظهارنظر‌هایی مانند سخنان وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات مشخص است که «اختلال» نامیدنش صحیح نیست و باید آن را نتیجه تصمیم مسئولان ارشد خواند و رویکرد ایشان برای کاهش التهابات قلمدادش کرد. با این ملاحظه که جا دارد بپرسیم چرا چنین تدبیری در سکوت و بی هیچ توضیحی اندیشیده و اجرایی شده است؟

البته هدف از نگارش این مطلب، نه یافتن پاسخ این سؤال و یا حتی چرایی این تصمیم نیست، بلکه می‌خواهیم نکته‌ای را مورد توجه قرار دهیم که ظاهرا مسئولان در توجه به آن دچار غفلت شده اند؛ اینکه با قطع اینترنت در این ابعاد فراگیر و وسیع، خواسته یا ناخواسته همه مردم را مخالف تصمیم بنزینی اخیر و از آن فراتر، در صف معترضان دسته بندی کرده اند.

به عبارت بهتر، پیام آشکار قطع اینترنت برای عموم ایرانیان این است که تصمیم گرفته شده مورد اعتراض همگان بوده و در نتیجه بهتر است برای حفظ آن، دسترسی به مجاری غیررسمی را بست، ولو این مجاری کارکرد‌های فراوانی داشته باشد و حتی برخی بخواهند با بهره بردن از آن، در دفاع از تصمیم سهمیه بندی و افزایش قیمت بنزین وارد عمل شوند.

این در حالی است که اظهارنظر درباره مسائل روز، تنها یکی از کارکرد‌های فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی شکل گرفته بر بستر آن است و به مدد پیشرفت‌های فراوان در سال‌های گذشته، از کسب و کار‌های مختلف تا اموری مانند جست‌وجو برای یافتن مسائل علمی، یا آشنایی با اماکن مختلف یا ارتباط با افراد دور و نزدیک، یا جست و جوی پزشک و بیمارستان یا مسیریابی یا بازی و سرگرمی یا... نیازمند اتصال به اینترنت شده اند.

وابستگی به اینترنت در سال‌های اخیر تا آنجا اوج گرفته که استفاده از کارت‌های بانکی یا درگاه‌های پرداخت برای خرید کالا یا دریافت خدمات، تقریبا بدون آن ممکن نیست. امور مختلفی که یکی از آن‌ها اطلاع از تصمیمات مسئولان مانند سهمیه بندی بنزین و پی بردن به جزئیات آن یا اطلاع از تصمیمات تکمیلی پیرامون آن است.

به این نکات، ضرورت استفاده از محتوا‌های ثبت شده در سایت‌ها و رسانه‌ها در اموری مانند چگونگی دریافت کارت سوخت یا حتی ساز و کار ثبت تقاضای دریافت کارت سوخت و صدور آن در مراکز پلیس +10 را هم باید افزود که در نتیجه قطع اینترنت مختل شده و حکم «نقض غرض» را یافته است. انگار نه انگار که باید شرایط را برای رفع احتیاجات این روز‌های مردم مهیاتر از قبل کرد.

این در حالی است که در روز‌های اخیر، حال و روز بسیاری از نقاط کشورمان ناخوش است و اطلاع یافتن از واقعیت کاری به غایت دشوار شده تا جایی که ممکن است برخی ترجیح دهند روانه میدان شده و خود رأسا صحت سنجی اخبار را عهده دار شوند. تصمیمی که اگر اینترنت در دسترس همگان بود، شاید اتخاذش غیرعاقلانه به نظر می‌رسید.

به این موارد، مختل شدن زندگی روزمره شماری از هم‌وطنانمان که در بستر اینترنت امرار معاش می‌کنند را هم باید افزود که مزید بر گران شدن قیمت سوخت شده و چه بسا موجب شود که اعتراضات پررنگ‌تر و حواشی اش وسیع‌تر شود. اینجاست که به ضرورت رفع هرچه سریعتر قطعی اینترنت خواهیم رسید، چون تداوم آن معنایی نخواهد داشت جز نارضایتی عمومی و فراگیر و چه بسا سرازیر کردن ناراضیان به خیابان ها!