کاش از شمس الواعظین یاد بگیریم
سکانسی از سریال گناه فرشته به دلیل مشابهتهایی که میان کاراکتر روزنامهنگار قصه با محمود شمسالواعظین مرجع بحثی میان رفقای مطبوعاتی ما تبدیل شده است. از خنج بر پیکر روزنامهنگاری مستقل تا پروژهای برای تقدسزدایی از گروههای مرجع فرهنگی داخلی که پروژه ای است طراحی شده از سوی دشمن خارجی و اینکه که چرا نباید با تراکتور کشاورزی استاد شمس از روی توهینکنندگان سریالساز گذشت...
آنچه در همین آغاز می نویسم، با کسب اجازه ازآقای شمس الواعظین است. این نقل قول ایشان، نظرشان درباره حواشی اخیر است:«با تشکر از لطف همه دوستان عزیز و همکارم، همه میدانند که من هیچگاه به اتفاقات و انتقادات نسبت به خودم واکنشی نداشتم. برای این ماجرا هم نه تنها از منظر ساحت شخصی اصلا از آن دلخوری ندارم که برای بیش از هم مسئلهای نداشتم و ندارم. بدون هیچ تعارفی، سابقه 45ساله من نشان میدهد که به هیچ نقد و حتی اتهام شخصی پاسخ ندادهام. چون باور دارم وقتی ما در حوزههای عمومی فعالیت میکنیم، قلم میزنیم و قداستزدایی میکنیم از آنچه به اشتباه در جوامع میگذرد، باید بپذیریم که خودمان هم در معرض نقد عمومی قرار بگیریم. امتیازهایش را که میبریم، باید این سعه صدر را هم داشته باشیم که اگر به خودمان نکتهای گفته شد، اجازه دهیم طرح شود و خود افکار عمومی دربارهاش قضاوت میکنند. البته باز تاکید می کنم این نظر شخصی من است و نمیتوانم به هیچیک از دوستان بگویم که در مقام رفتار صنفی چه واکنشی داشته باشند.»
بیشتر بخوانید:
کاراکتر «محمود واعظ» شبیه به ماشالله شمس الواعظین، در سریال گناه فرشته چه میکند؟
و حالا راحتتر میتوانم برای دوستانم بنویسم. دوستان عزیزی که به درستی بر خود واجب میدانند از ساحت روزنامهنگاری مستقل دفاع کنند. دوستانی که نوشته های شان در دفاع از روزنامه نگار پیشکسوتی است که ما کمی دورتر و آنها خیلی نزدیکتر و در مقام شاگردان شان در درون تحریریه تجربه کرده اند.
او همان سردبیری است که وقتی گروه های فشار به قصد هجوم مقابل ساختمان روزنامه اش تجمع کردن، خود، با گل میان شان رفت و به گفت و گو دعوت شان کرد زیرا تاکید داشت و دارد، در گفت و گو را هیچ گاه نباید بست تا دموکراسی در گرداب تک گویی گرفتار نشود.
همه ما در نزدیک به دو دهه اخیر خاطره سریال سرزمین مادری را در ذهن داریم. سرمایهای که دو دهه به محاق رفت بر اثر یک قلیان احساسی بر سر دیالوگی که برداشت قومی از آن، تعریض به قهرمان یکی از اقوام بود. اتفاقی که خیلی از ما در نکوهشش نوشتهایم.
اکثر ما به صنف پزشکان، وکلا، پرستاران و مربیان ایرانی که به چشم آبی دوستی محکوممان کردهاند گلایه کردهایم که سعه صدر داشته باشید. بگذارید دیالوگ شکل بگیرد اما نوبت به خودمان که رسیده، مسیر نقد را چنان آتشین کردهایم که باورش سخت است.
دوستان یادمان باشد ما در دفاع از مردی، ادبیات «گذشتن با تراکتور» را بهره میگیریم که میدانیم اعتقاد دارد هرچه قدرتت بیشتر است، باید توان تحمل انتقادت بیشتر باشد. او که عمری باور داشته ما که روزنامهنگاریم و از روزنامهنگاری تحقیقی سخن می گوییم اگر نتوانیم تحمل نقدی را حتی به اشتباه داشته باشیم، چطور میتوانیم از حکومتها و دولتها بپذیریم با داشتن زور و زر و اسلحه نقدهای مان را تحمل کنند؟
برای دفاع از روزنامه نگاری مستقل بجنگیم اما کاش در این مسیر روشی مثل روش شمس الواعظین الگوی مان باشد.
4141
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1861646