کاپیتالیسم را دوباره بخوانید / پیشنهادهایی برای اصلاح
کتاب «کاپیتالیسم را دوباره خواندن» از تولیدات مدرسه زندگی آلن دو باتن با ترجمه سما قرایی توسط نشر هنوز منتشر شد.
کتاب «کاپیتالیسم را دوباره خواندن» از تولیدات مدرسه زندگی آلن دو باتن با ترجمه سما قرایی توسط نشر هنوز منتشر شد.
به گزارش خبرنگار مهر، نشر هنوز کتاب «کاپیتالیسم را دوباره خواندن» را با ترجمه سما قرایی در شمارگان هزار نسخه، 81 صفحه و بهای 29 هزار تومان منتشر کرد. کاپیتالیسم یا سرمایهداری به ساختاری اقتصادی میگویند که در پیوند با سیاست پایههایش را بر مالکیت خصوصیِ ابزارهای تولید میگذارد. مالکیت آزاد است و سود و زیان را دست نامرئی بازار تعیین میکند. این ساختار از دیرباز در جوامع رواج داشته و فقط از مدرنیته به بعد است که اندیشمندانی سعی کردند ضمن شرح و توضیح همه ابعاد آن، یک ساختار جایگزین را که مبتنی بر اقتصاد سیاسیِ انسانی باشد، پیشنهاد دهند.
«کاپیتالیسم را دوباره خواندن» از جمله تولیدات مدرسه زندگی آلن دو باتن در مجموعه «جستارهایی برای زندگی» است و در آن اشاره شده که ابعاد مختلف کاپیتالیسم مدرن همه را دل زده کرده است و امید به تغییر هم زیادی خوش بینانه یا سادهدلانه مینماید، اما کاپیتالیسم را میتوان اصلاح کرد. مشکلات کاپیتالیسم نه از پول، قوانین یا سیاستها بلکه از ذهن و روان انسانها ناشی میشود. به استناد این کتاب نخستین گام برای اصلاح کاپیتالیسم درک شفافتر فعل و انفعالات عاطفی و سازوکار روانی انسانهاست.
کتاب شامل هشت بخش به ترتیب با این عناوین است: «نوتیلوس و کاپیتالیسم»، «هنرمندان و غولهای سوپرمارکتی»، «ظهور جامعه مصرف گرا»، «نیازهای متعالی، هرم نیازها و کاپیتالیسم»، «وعده تبلیغات»، «رکود جامعه تجاری»، «آینده برندها» و «آینده فروش».
در بخش سوم کتاب چنین میخوانیم: «در بخش اعظمی از تاریخ بشر اکثر ساکنان جهان هیچ نداشتند، مگر قبایی که تنشان بود، چند کاسه و کوزه و دیگ و شاید یک جارو و اگر خیلی وضع شأن خوب بود، یکی دو ابزار کشاورزی. مردم همچنان تا سالهای سال فقیر ماندند و تولید ناخالص ملی در جهان سال به سال تغییری نکرد. یعنی بیشتر مردم جهان در سال 1800 همان قدر مفلس بودند که در ابتدای تاریخ.
ولی بعد، با شروع قرن هجدهم و در برخی کشورهای شمال غربی اروپا پدیدهای استثنایی روی داد: اقتصاد کم کم رشد کرد و درآمدها بالا رفت. خانوادههایی که پیشتر فقط آن قدری داشتند که زنده بمانند، حالا میتوانستند تجملاتی ناچیز داشته باشند: یک شانه یا آینه، یک جفت لباس زیر اضافه، بالش، چکمههای ضخیمتر یا حوله. این شد که خریدهای آنها چرخه اقتصادی مطبوعی به وجود آورد: هر چه بیشتر خرج میکردند، کسب وکارها بیشتر رشد میکرد و عایدیها بالا میرفت.
اواسط قرن هجدهم بود که ناظران دریافتند در دورهای از تغییرات دوران ساز به سر میبرند. دورهای که مورخان از آن با عنوان اولین «انقلاب مصرف گرایان» یاد کردهاند. در بریتانیا که تغییرات بسیار محسوس بود، صنایع بزرگ جدیدی سر بر آوردند تا پاسخگوی تقاضای گسترده برای خرید اجناسی باشند که زمانی فقط ملک طلق خدایان ثروت بود.
در شهرهای انگلستان، میتوانستی از تولیدیهای چیپندیل، هیل وایت و شرایتن مبلمان بخری، از وجوود و داربی ظروف سفالی بگیری، از آهنگریهای شفیلد کارد و چنگال تهیه کنی و کفش و کلاهها و لباسهایی بپوشی که در مجلههای پرفروش گالری مد و مجله بانوان تبلیغ میشد.
مدل مو و لباس که تا پیش از آن چند دههای بود دست نخورده بود حالا سال به سال تغییر میکرد و اغلب هم در جهاتی فوق العاده نمایشی و غیرکاربردی. اوایل دهه 1770، تب کلاه گیسهای تزئینی بالا گرفت، کلاه گیسهایی چنان مرتفع که فقط اگر روی صندلی میایستادی میتوانستی به نوکشان دست بزنی.»