«کپی رایت»، مهمان ناخوانده صنایع فرهنگی
مسئله کپی رایت امروزه بیشتر از گذشته دامنگیر حوزههای مختلف صنایع فرهنگی در کشورمان شدهاست. البته تا حدی موضوع به نداشتن متولی مشخص امر برمیگردد.
مسئله کپی رایت امروزه بیشتر از گذشته دامنگیر حوزههای مختلف صنایع فرهنگی در کشورمان شدهاست. البته تا حدی موضوع به نداشتن متولی مشخص امر برمیگردد.
به گزارش خبرنگار مهر، قصه دور و دراز صنعت بازی و اسباببازی کشورمان و یا همچنین صنعت نوشتافزار و لوازم التحریر، و شاید تا کمی صنعت نویسندگی و شعر، و حتی صنعت نوپای بازیهای رایانهای، صنعت سینما و انیمیشن، صنعت موسیقی، و و و.... و حالا که بهتر فکر میکنیم، کل حوزههای مربوط به صنایعفرهنگی و بخش مهمی از مسائل مربوط به ایرانمان در فضاهای مختلف، موضوع اصلی این گزارش است.
حق کپیرایت
حق فراموششده و به قول بعضیها قانون نخنمایی که امروزه بیشتر تبدیل به یک شوخی تلخ شده تا یک مسئلهی جدی. البته از حق نگذریم، هر چندوقت یکبار مسئولین امر این مسئله را در مصاحبهها و نطقهایشان بیان میکنند و آنرا یکی از قطعات گمشدهی پازل بسیاری از حوزهها میدانند اما دقیقتر که به موضوع نگاه میکنیم، متوجه میشویم مطرحکردن این مسئله بیشتر از جهت پرکردن وقت سخنرانی و بیان برخی مطالب کلیشهای هر برنامهای است که بعد از بیان آن همه به نشانهی تأیید سرتکان میدهند و در پایان از بیانات گهربار سخنران محترم جلسه تشکر میکنند و او را یکی از دغدغهمندانی میدانند که حرف دل همه را میزند. و پس از پایان جلسه، همه موضوع را فراموش میکنند تا جلسهی بعدی که دوباره همهچیز از نوع آغاز شود و این همان قصهی دور و درازی است که تحت عنوان حق کپیرایت سالهاست در کشورمان نقل همهی مجالس است. البته نقلی که هیچگاه کسی از طعم آن خبر نیافته و فقط ظاهر زیبا و اسم پرآوازهاش همه را درگیر خود کردهاست. بگذریم...
القصه مسئله کپی رایت امروزه بیشتر از گذشته دامنگیر حوزههای مختلف صنایع فرهنگی در کشورمان شدهاست. البته تا حدی موضوع به نداشتن متولی مشخص امر برمیگردد. درواقع کسی نمیداند که برای گرفتن حقخود در موضوع کپیرایت به چه سازمان و ادارهای باید مراجعه کند
القصه مسئلهی کپی رایت امروزه بیشتر از گذشته دامنگیر حوزههای مختلف صنایع فرهنگی در کشورمان شدهاست. البته تا حدی موضوع به نداشتن متولی مشخص امر برمیگردد. درواقع کسی نمیداند که برای گرفتن حقخود در موضوع کپیرایت به چه سازمان و ادارهای باید مراجعه کند. اگر فرد پیگیری باشد، احتمالا برای مدتی بین بخشهای مختلف همچون توپفوتبالی پاسکاری میشود و نهایتا ترجیح میدهد که به زندگی معمولی خود ادامه دهد و در ادامه دو راه را جلوی پای خود میبیند: ادامه فعالیت فعلی و فراموشکردن حقوق مالکیت خود، و یا دستکشیدن از کار فعلی و شروع کاری که در آن موضوعی بنام حقمالکیت وجود نداشتهباشد!
اگر موضوع را کمی پایینتر در حوزهی بازی و اسباببازی بررسی کنیم، باید بپذیریم که امروزه تولیدکنندهی انیمیشنما، انگیزهی زیادی برای کاراکترسازی ندارد. چراکه کاراکترهای ساختهشدهی او مشتری خاصی ندارد. یعنی تولیدکننده بازی و اسباببازی ترجیح میدهد که یک کاراکتر معرفیشده امتحانپسدادهی خارجی را بدون صرف کمترین هزینهای بر روی محصولات خود بیاورد تا اینکه بخواهد با پرداخت درصدی به کاراکترساز داخلی، کاراکترکمتر شناختهشدهی امتحانپسنداده داخلی را استفاده کند!!!
دریادداشتهای قبلی، برخی انگیزههای تولیدکنندهها را از بهکارگیری کاراکترهای خارجی مطرح کردیم. اما در این یادداشت میخواهیم توپی را نشان بدهیم که مدتهاست در زمین مسئولین قرار دارد!
یکی از مهمترین استراتژیهای هر کشوری برای برپایی یک امر و ایجاد یک اتفاق اساسی، قراردادن مشوقها و انگیزانندهها است. در علوم مدیریتی نیز این بحث به عنوان یکی از مهمترین مسائل موجود در یک سازمان مطرح است. حال بیایم مسئلهی کپی رایت را در این قالب نگاه کنیم. یک تولیدکننده در شرایط معمولی به دنبال بیشترین سود و کمترین زیان است و این یک امر بسیار طبیعی است. البته در مورد گروه انگشتشماری که کمی با نگاه بازتر و آینده نگرتر با موضوع برخورد میکنند، صحبت نمیکنیم. همانطور که در یادداشت قبل مطرح شد، پیشرفت یک صنعت به پیشرفت تکتک اعضای آن صنعت نیز کمک میکند و این دو در گرو یکدیگر هستند. اگر حاضر باشیم برای پیشرفت صنعتمان کمی از سود فعلی دست بکشیم، قطعا یکی از ذینفعان از آینده درخشان صنعت خود ما خواهیمبود.
یکی از مهمترین استراتژیهای هر کشوری برای برپایی یک امر و ایجاد یک اتفاق اساسی، قراردادن مشوقها و انگیزانندهها است. در علوم مدیریتی نیز این بحث به عنوان یکی از مهمترین مسائل موجود در یک سازمان مطرح است
اما در شرایط فعلی زمانی تولیدکننده از کاراکتر داخلی استفاده خواهد کرد و وقتی حاضر به رعایت حقوق مالکیت در این زمینه است که منفعتی برای خود در این کار ببیند. و از طرفی از یک مسئول و متولی امر همین انتظار را میرود که با ریلگذاری مناسب، مسیر محققشدن هدف را هموار کند.
تصویب قطعی این قانون و سپس رسیدن به مرحلهی لازمالاجرایی، شاید به سن مسئولین و بازیگران فعلی صنایعفرهنگی (بهطورخاص صنعت انیمیشن و صنعت بازی و اسباببازی) قد ندهد؛ البته اگر در دستورکار قانون گزاران باشد! اما تا آن زمان، متولیان این صنایع میتوانند قدمهای مؤثری در این راه بردارند. مهمترین این قدمها ایجاد تسهیلات و امتیازات برای تولیدکنندههایی است که با رعایت حقوق مالکیت از کاراکترهای داخلی استفاده میکنند. تسهیلاتی که هم معقول و مقبول است و هم تاحد امکان مسیرهای دور زدن را پوشانده باشد که از این طریق کمی نگاهها در همهی سطوح (از مسئول بالادستی تا تولیدکننده و حتی خریدار) به داخل و منابع موجود در کشور بازگردد و قدمی مهم در حمایت از کالای ایرانی و تولیدکنندهی ایرانی برداشتهشود. و شاید با این اتفاقات بالاخره کمی از مزهی نقل کپیرایت بچشیم...!