یک‌شنبه 6 آبان 1403

گزارش نشست «آینده سیاسی ایران»

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
گزارش نشست «آینده سیاسی ایران»

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو به نقل از روابط عمومی خانه اندیشه ورزان، دومین نشست از سلسله نشست‌های «دولت چهاردهم» این‌بار با موضوع «آینده سیاسی ایران؛ بررسی وضعیت روحی انسان ایرنی و انتخابات ریاست‌جمهوری» در خانه اندیشه‌ورزان برگزار شد. محمدجواد روح، علیرضا شفاه، بهاره آروین، سید علی کشفی و سیدعلی سیدان در این نشست به بحث و تبادل نظر پرداختند. محمدجواد روح: انسان ایرانی رفتارها،...

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو به نقل از روابط عمومی خانه اندیشه ورزان، دومین نشست از سلسله نشست‌های «دولت چهاردهم» این‌بار با موضوع «آینده سیاسی ایران؛ بررسی وضعیت روحی انسان ایرنی و انتخابات ریاست‌جمهوری» در خانه اندیشه‌ورزان برگزار شد. محمدجواد روح، علیرضا شفاه، بهاره آروین، سید علی کشفی و سیدعلی سیدان در این نشست به بحث و تبادل نظر پرداختند.

محمدجواد روح: انسان ایرانی رفتارها، تصمیم‌ها و رویکرد‌های کاملاً متعارضی حداقل در 45 سال اخیر داشته است

به‌نظر من پیش از صحبت درباره آینده از گذشته و این‌که انسان ایرانی که صحبت می‌شود چه کسی است؟ انسان ایرانی رفتارها، تصمیم‌ها و رویکرد‌های کاملاً متعارضی حداقل در 45 سال پس از انقلاب داشته است. پیش از ورود به بحث سیاسی روز که به اعتقاد من نسبت وثیقی هم با انتخابات دارد موضوع اصلی این است که انسان ایرانی کیست و چیست؟ اگر به همین انسان ایرانی نگاه کنیم یک موجودی مدام در تلاش، جنب و جوش و حرکت است فارغ از این‌که این حرکت چه سمت و سویی داشته باشد و شاید اگر از یک نگاه پسینی نگاه کنیم شاید بهتر بود تا این حد حرکت و جنبش نداشت که هر روز به‌دنبال یک تغییر رادیکال و وضعیت با امید به بهتر شدن نداشت.

شاید اگر هیچ نهضت ضد استعماری و ضد استبدادی در 120 سال گذشته نداشتیم از نهضت تنباکو تا نهضت مشروطه، نهضت ملی و انقلاب و اصلاحات دوم خرداد و جنبش سبز و دیگران اینک در موقعیت توسعه‌ای بهتری بودیم و ارتباطاتمان با جهان بهتر بود.

شاید به‌جای گسست و پیوست‌هایی که در این اتفاقات رخ می‌دهد به‌صورت آرام و تدریجی به‌سمت دموکراسی هم رسیده بودیم. برخلاف تصور عموم که جنبش مشروطه را غرب‌گرایانه‌ترین جنبش در یکصد سال اخیر می‌دانند (چون در قانون اساسی گفته می‌شود) اگر به ریشه‌ها، تبار و ساختار فرهنگی آن برگردیم، جنبش مشروطه درونی‌ترین جنبش این دوران است و برخلاف جنبش‌های دیگر هدف اصلی و اصیل آن، مسأله ایران بوده است. یعنی این پرسش که چرا عقب مانده‌ایم که آن عقب‌ماندگی از جنگ‌های ایران و روس به‌شدت بارز شد و این پرسش کلیدی شکل گرفت، در این عقب‌ماندگی فکری تمدنی در وهله اول نظامی یک دورنمای نظامی اداری داشت. در بدنه جنبش مشروطه هیچ نیروی هژمونی وجود نداشت و برخلاف جنبش‌های بعدی یعنی نهضت ملی و انقلاب اسلامی رهبر کاریزماتیکی هم نداشت. روحانیت، روشنفکران، بازاریان، تجار، کسبه خرد و در مرحله بعد از استبداد صغیر حتی عشایر هم حضور داشتند.

بهاره آروین: چون نظام سیاسی ایران متناسب با تکثر جامعه امکان بازنمایی نداشت انقلاب 57 رخ داد

از نظر جامعه‌شناسان انسان‌های برساخته از فرهنگ وجود دارد که هیچ جه مشترکی هم ندارند جامعه‌شناسی حتی در برابر زیست‌شناسی اجتماعی می‌ایستد و عنوان می‌کند با وجود ژنتیک مشابه که بر اساس آن رفتار‌های مشابهی در انسان‌ها وجود دارد می‌گوید فرهنگ می‌تواند به آن ژنتیک نقش پیچیده بدهد به‌نحوی که تفاوت‌ها از شباهت‌ها مهم‌تر شود.

پس من راحت‌تر می‌توانم از جامعه ایرانی صحبت کنم تا انسان ایرانی و این‌که انسان مدرن اساساً انسان غیر یکپارچه‌ای است این واقعیتی است که یکپارچگی از دست رفته است، انسان سنتی انسان تکلیف روشن‌تری است ارزش‌ها و خط سیر زندگی‌اش مشخص است و از نشانه‌های مدرن شدن جامعه مراجعه به تراپیست‌هاست، چون افراد مدرن به‌علت انتخاب‌های متعدد پیش روی خود دچار اضطراب هستند و نمی‌داند کدام درست است؟ در حالی که انسان سنتی یک خط سیر مشخص دارد. پس این چندپارگی ذاتی مدرنیته است. به یک معنا مدرن شدن جامعه ایران است که این تکثر را با خود به‌همراه می‌آورد اگر از این منظر بگویم چرا انقلاب ایران رخ داد؟ می‌گویم، چون نظام سیاسی متناسب با تکثر جامعه امکان بازنمایی نداشت، اما این موضوع به شیوه‌های مختلفی عنوان می‌شود مثلاً نظام سیاسی صلب بود نمی‌توانست به تقاضای اجتماعی پاسخ دهد که من این‌را نمی‌پذیرم، چون پس از انقلاب هم نظام سیاسی نمی‌تواند مطالبات اجتماعی را پاسخ دهد، اما میان نظام سیاسی پیش و پس از انقلاب تفاوتی وجود داشته که این نکته مهمی است.

سیدعلی سیدان: گویی در لحظه انقلاب یک امید، جزمیت، پافشاری و هدف وجود دارد

به فوکو اشاره شد او می‌گوید در جریان انقلاب ایران، در گرمای انقلاب چند ماهی در ایران بودم هرگز نشنیدم که اسمی از انقلاب بیاورند همه می‌گفتند حکومت اسلامی می‌خواهیم هیچ‌کس نمی‌گفت انقلاب می‌کنیم شما مقایسه کنید با اتفاقات 1401 که عنوان می‌شد جنبش انقلابی برای انقلاب برنامه‌ریزی کنیم.

چگونه می‌توان انقلاب کرد؟ بر اساس آن‌چه گزارش‌های تاریخی می‌گوید گویی در لحظه انقلاب یک امید، جزمیت، پافشاری و یک هدف وجود دارد و فوکو به‌عنوان یک فرد بیرونی آن‌را مشاهده کرده است و عنوان می‌کند مردم می‌گویند حکومت اسلامی و یک روحانیت در جلو قرار دارد و قرار است اسلام آورده شود اگر قرار بود چیز دیگری آورده شود مردم به‌دنبال فرد دیگری در رهبری و شعار‌ها بودند، همه این‌ها تحلیل محتوای کمی هم شده است هنجار‌های انقلاب