یادداشت | کلید در باز
احمد شهریار ترجمه شعرهای محمدجواد آسمان را با مهارت بسیار انجام داده است؛ به طوری که مخاطب اردوزبان برای یک لحظه هم به این فکر نمیافتد که با ترجمه روبروست.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، محمد اویس اسدی، از شاعران کویته پاکستان، در یادداشتی که برای انتشار در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار گرفته است، درباره ترجمه مجموعه سرودههای محمدجواد آسمان به قلم احمد شهریار نوشت:
باستانشناسان مخروبههای مصری که به دنبال کشفِ رمز و راز آن تمدنِ قدیم و عظیم بودند، روزی به سلسله لوحهایی دست یافتند با عباراتی به زبان باستانی مصر. قدمت این لوحها حدود پنج هزار سال بود. وقتی آن لوحها را برای رمزگشایی به کارشناسان زبان باستان مصری دادند، متوجه شدند که روی برخی از آنها عباراتی مربوط به خرید و فروش روزانه نوشته شدهاند و روی یکی از لوحها، مادری از بیتفاوتی فرزندان خود نسبت به خودش شکایت کرده است.
من داشتم مستند را با علاقهای فراوان تماشا میکردم، به هوای اینکه ممکن است آن لوحها از رازهای هزاران سال قدیم، پرده بردارند، اما هنگامی که فهمیدم آن لوحها نیز حرفهایی را میزنند که امروزه ما در موبایلهای خودمان مینویسیم، ناگهان حس کردم آن فاصله چند هزار ساله بین من و آن لوحها از میان برداشته شد و سفر هزاران ساله جای خودش را به لحظه اکنون داد.
آن غربت و بیگانگی از بین رفت و من متوجه شدم همانطور که امروز مادران به خاطر بیتوجهی و بیتفاوتی فرزندان از دست آنها میرنجند، هزاران سال قبل هم اوضاع به همین منوال بوده است و عشق و علاقهای را که مادران امروز نسبت به فرزندان خود نشان میدهند، مادران هزاران سال قبل هم از خود بروز میدادهاند. به این فکر افتادم که اگر ما بتوانیم به آن سوی دیواری که به خاطر زمان، مرزها و زبانها بین ما ایستاده، نگاه کنیم، همان برخوردهای معمول و رنگارنگ را مشاهده خواهیم کرد که امروز شاهد آنها هستیم.
آشنایی با یک زبان جدید یعنی کشف دنیایی تازه! از نظر من مترجمان، سفیران واقعی این دنیاهای نو هستند و پلی میان فرهنگها و افکار مختلف کشورها تا مردم بتوانند از روی آن پل رد شده و به رؤیاها و افکار زبان مبدأ برسند. ترجمه فقط جابهجایی واژهها نیست، بلکه نشان دادن احساساتی است که از طریق آن واژهها با معنای لغوی، فرهنگی، اجتماعی، تمدنی و روایی خودشان وارد زبان مقصد شده و به غنی شدن آن زبان و وسعت بخشیدن به آن، کمکی بسزا میکنند. تنها توسط ترجمه است که آنچه چشمی در یک منطقه دنیا دیده، بر قلبی در جای دیگر دنیا اثر میگذارد.
مترجم در واقع وظیفه فرهاد را بر دوش میکشد و با تیشهای از احساسات، کوه بیستون مرزها و زبانها را شکسته و از میانشان نهری از عشق و محبت را به وجود میآورد که تشنگی دشتهای زمان و مکان را از بین میبرد و گلهایی از شعر را به ارمغان میآورد و نسیم تحمل را سرعت بخشیده و بارانی از محبت را بر سر همگان میباراند. در این مسیر سخت، مترجم میکوشد به داستان سعی و تلاش ازلی و ابدی رسیدن به معنای واقعی انسان و انسانیت بپردازد که در همه جای دنیا و میان همه اقوام عالم یکسان بوده است.
زبان فارسی در حق زبان اردو مخصوصاً ادبیات زبان اردو، کم خدمت نکرده است. چشمهسارانی از افکار و اسالیب سخنی که از زبان و ادبیات فارسی نشأت گرفته بود، در هر دور و زمان زمینهای لبتشنه زبان اردو را سیراب کرده است. باید به این نکته نیز اشاره کرد که مخاطبان شعر و زبان اردو اگر از فارسی بیبهره باشند و زبان و ادبیات فارسی را مطالعه نکنند، قطعاً مطالعه ادبیات اردویشان نیز ناقص محسوب خواهد شد. احمد شهریار چندین سال است که سعی و تلاش دارد دیوار میان افکار این دو زبان مهم دنیا را از بین ببرد و این کار او از نگاه مخاطبان هر دو زبان به دور نبوده و مورد ستایش آنها قرار گرفته است.
امروز اتصال جهانی (Global Connectivity) در واقع انتشار ایدهها (Difusion of Ideas) را سرعت بخشیده و مخاطب جدی ادبیات همواره به دنبال آثار باارزش میگردد که بتواند افکارش را سرشار کند و صیقل کند. این برداشتن موانع زبان (Language barriers) و دسترسی دادن به مخاطبان در مورد مهمترین آثار دیگر زبانها از مهمترین کارهای امروز است.
"دهند می دهنک" (رنگینکمانی در مه) ترجمه شعرهای سپید محمدجواد آسمان به زبان اردو است. شعر سپید شعری بسیار ترجمهپذیرتری است و شاعر میتواند در آن هرچه را بخواهد بدون قید وزن و تنها از طریق واژهها و احساساتش به خوبی به مخاطبان خود برساند. احمد شهریار ترجمه شعرهای محمدجواد آسمان را با مهارت بسیار انجام داده و در ترجمه، حساسیت زیادی را از خود نشان داده است و شعرها را چنان زیبا به زبان اردو ترجمه کرده که هنگام مطالعه ترجمه اشعار، مخاطب اردو زبان برای یک لحظه هم به این فکر نمیافتد که با ترجمه این اشعار رو بروست و حس میکند که دارد شعرهایی را میخواند که به زبان اردو خلق شده اند.
نیما در کتابفروشیهای پاکستاناین از خوشاقبالی مخاطبان زبان اردو است که احمد شهریار برای آنان فرصت لذت بردن از اشعار محمدجواد آسمان را فراهم نموده است و برای شاعر این شعرها هم باعث خوشبختی است که شعرهایش توسط یک مترجم جدی، حرفهای و کهنهکار به زبان اردو برگردانده شده است؛ مترجمی که خودش هم شاعر است و ذهنی بسیار بیدار و آگاه دارد.
«مژگان به کارخانه حیرت گشودهایم در دستِ ما کلیدِ درِ باز دادهاند»(بیدل دهلوی)
من دعاگوی احمد شهریار هستم که بتواند در مسیر طولانی ارتباط فرهنگها، مرزها و افکار دو ملت فارسی و اردو زبان، همچنان با قلم خود در انتقال معنا پرکار بماند و هر روز در این مسیر گامهای بهتر و بلندتری بردارد.