ابراهیم با موسی چه می کند؟

مدتی نیز قرار بود جمال شورجه - دوستی که بیشترین قرابت فکری و ایدئولژیک با سلحشور دارد - این سریال را بسازد و حتی گفته شد او برای دریافت بودجه این سریال، توانسته موافقت نهادی خارج از سازمان صداوسیما را جلب کند اما بیماری، او را نیز خانه نشین کرد و حالا بعد از چند ماه بی خبری اعلام کرده اند کارگردانی این اثر به ابراهیم حاتمی کیا سپرده شده و وی در حال بازنویسی فیلمنامه است. بررسی کارنامه هنری حاتمی کیا نشان می دهد که وی فیلم ساز موفقی است و هر چه جایزه گرفته به خاطر فیلم هایش بوده اما هیچ کدام از دو سریالی که ساخته (حلقه سبز و خاک سرخ) نتوانسته اند آنچنان که انتظار می رفت در جلب نظر عامه مردم و منتقدان گام بردارند. از طرف دیگر، تمام آثاری که این فیلمساز معترض سینمای ایران، تاکنون ساخته جنگی و اجتماعی بوده و تجربه ای در زمینه آثار تاریخی ندارد، بنابراین معلوم نیست بر اساس کدام استدلال، ساخت یک سریال مذهبی - تاریخی آن هم از نوع «بیگ پروداکشن»، به وی سپرده شده است؟! البته قبل از حاتمی کیا، دو فیلمساز شاخص - اما بی تجربه در این زمینه - اقدام به ساخت فیلمهای بیگ پروداکشن (پر هزینه) مذهبی / تاریخی کرده اند که شاید دانستن آن از نگرانی علاقمندان کم کند. یکی مجید مجیدی که از ساخت فیلمهای فقیرانه ی جشنواره ای به پروژه فاخر محمد (ص) رسید و دیگری احمدرضا درویش که از سینمای دولتی جنگی به فیلم بزرگ «رستاخیز» رسید. بالطبع، هر دو فیلم بارها مورد نقد و بررسی قرار گرفته اند و اینکه موفق بوده اند یا خیر را به تماشاگران می سپاریم. حال باید منتظر ماند و دید که حاتمی کیا به سرنوشت این دو فیلمساز دچار می شود یا مانند مهدی فخیم زاده که بدون تجربه ساخت آثار تاریخی، دو سریال مذهبی (تنهاترین سردار و ولایت عشق) را ساخت، رستگار خواهد شد! پ. ن: در بین فیلمسازانی که هر دو مدیوم سینما و تلویزیون را تجربه کرده اند کمتر کسی را می توان یافت که در هر دو عرصه موفق بوده باشد. شاید داود میرباقری مثال مناسبی است که البته او هم سنگینی وزنه سریال هایش به فیلمهایش می چربد. با توجه به همزمانی تولید سریال سلمان فارسی توسط میرباقری، یکی از چالش های پیش روی حاتمی کیا مقایسه موسی (ع) با سلمان خواهد بود که امیدواریم با موفقیت از آن بگذرد.

1717