ارزش خوشنویسی در حراج جهانی بیش از نقاشیخط است؛ رکوردداری خط میرعماد
امیراحمد فلسفی هنرمند خوشنویس، این هنر را زبان مکتوب روح ایرانی دانست و ارزش فرهنگی خوشنویسی سنتی را در حراجهای جهانی بالاتر از نقاشیخط برشمرد.
امیراحمد فلسفی هنرمند خوشنویس در گفتگو با خبرنگار مهر، با نگاهی عمیق به سیر تاریخی و معاصر هنر خوشنویسی ایران و با اشاره به ریشههای چند هزارساله این هنر، خوشنویسی را «زبان مکتوب روح ایرانی» دانست و تأکید کرد: همانگونه که شعر، اندیشه ایرانی را ماندگار کرد، خوشنویسی نیز چهره زیباشناختی و فرهنگی این سرزمین را در هر دوره بازتاب داده است.
وی با اشاره به فلسفه و تاریخ نستعلیق گفت: اگر بخواهیم فلسفه خوشنویسی ایرانی را درک کنیم، باید به این حقیقت توجه کنیم که هنرمند در طول تاریخ، برای تداوم کار خود به پشتوانه اجتماعی و مالی نیاز داشته است. هنر زمانی شکوفا میشود که جامعه ثبات و امنیت داشته باشد و وقتی جنگ یا فقر حاکم شود، هنر نیز رو به افول میرود.
فلسفی با نگاهی تحلیلی عنوان کرد: در تمامی تاریخ فرهنگ ایرانی، هر زمان که حاکمان و بزرگان به هنر توجه کردهاند، خوشنویسی رشد کرده است اما در دورههایی مانند پس از اواخر قاجار و آغاز پهلوی، با گسترش صنعت و چاپ سنگی، ابزار و محمل ارائه هنرهای دستی و سنتی از میان رفت. تولید انبوه جای آثار یگانه را گرفت و بازار هنرهای اصیل تضعیف شد.
وی توضیح داد: در نتیجه این تحولات، بسیاری از خوشنویسان از چرخه حمایت و سفارش کنار رفتند و این امر به تضعیف سنت چندینقرنه انجامید. با این حال، زنجیره آموزشی و فرهنگی هنر خوشنویسی هرگز بهطور کامل گسسته نشد؛ زیرا همواره شاگردانی از استادان برجسته باقی ماندند که این شعله را زنده نگه داشتند.
احیای خوشنویسی در ایران معاصر
این استاد خوشنویس یادآور شد: غلامحسین امیرخانی نخستین کسی بود که توانست پس از سالها رکود، سفارش کار اصیل دریافت کند و آثار فاخر تولید کرد. از آن زمان، خوشنویسی دوباره جان گرفت و راهی تازه پیدا کرد. پس از انقلاب اسلامی و تحولات فرهنگی آن دوران، فضا برای بازگشت هنرهای سنتی مهیاتر شد.
وی اظهار کرد: خوشنویسی که جوهرهای ریشهدار در فرهنگ ایرانی - اسلامی دارد، از این فرصت بهره برد و هماهنگ با ارزشهای دینی و ملی، به عرصه عمومی بازگشت. هنرمندان خوشنویس با تأسیس انجمنها، آموزشگاهها و نمایشگاههای متعدد، توانستند پیوند نسلها را از نو برقرار کنند.
نمونهای از خط میرعماد حسنی فلسفی با بیان اینکه از حدود 45 سال پیش، جریان تازهای میان خوشنویسان شکل گرفت، گفت: خوشنویسان نهتنها تولیدکننده بودند، بلکه شروع کردند به خرید و نگهداری از آثار قدما. این فرهنگ کلکسیونر بودن در میان هنرمندان خود به بازسازی حافظه تاریخی خوشنویسی کمک شایانی کرد. یکی دیگر از عوامل باز زایی خوشنویسی، چاپ گسترده کتابها و آثار تصویری از بزرگان خط بود که راه آموزش و رقابت را هموار کرد.
به گفته وی، نسل جدید دیگر برای دیدن یک کتیبه یا یک اثر قدیمی مجبور نبود سفرهای طولانی یا گرتهبرداری کند بلکه اکنون در عرض چند سال، دهها کتاب نفیس درباره میرعماد، درویش، میرزا غلامرضا و دیگر بزرگان منتشر شد و این امر باعث گسترده شدن سطح دانش خوشنویسی در میان هنرجویان شد.
خوشنویسی امروز نیاز به عمق دارد
این هنرمند خوشنویس معاصر تصریح کرد: امروز از نظر کمیت، خوشنویسان کشور بسیار زیاد شدهاند و از نظر کیفیت نیز آثار بسیاری در سطح موزهای تولید میشود. اما آنچه جای کار دارد، عمق بخشیدن به روح و جان اثر است. ما امروز ظاهر و تکنیک خوشنویسی را خوب میشناسیم اما باید تلاش کنیم تا اثر خوشنویسی دوباره حامل روح و معنا شود؛ تا خط، جان داشته باشد و در جان مخاطب بنشیند.
وی با اشاره به حضور خوشنویسی ایران در عرصه جهانی گفت: در اغلب موزهها و حراجهای بزرگ دنیا، آثار خوشنویسی ایرانی همراه با مجموعههای اسلامی به نمایش گذاشته میشوند. علاقهمندان غربی از بیش از پانصد سال پیش تا امروز از ایران اثر خریدهاند و خوشنویسی ایرانی همچنان جایگاه خود را در میان گنجینههای هنری جهان حفظ کرده است.
میرعماد؛ رکورددار جاودانه نستعلیق
فلسفی، خوشنویسی ایرانی را با نام میرعماد گرهخورده دانست و گفت: میرعماد قله نستعلیق است؛ همانطور که در ورزش رکوردداران را حفظ میکنیم، در خوشنویسی نیز رکورددار میرعماد است. نهتنها به سبب مهارت بیهمتایش در نگارش، بلکه به دلیل شرایط اجتماعی و تاریخی که مانع ظهور هنرمندی در سطح او شد. آثار میرعماد و بزرگان دیگر چون میرعلی، درویش و میرزا غلامرضا در تمامی موزهها و مجموعههای معتبر جهان حضور و همواره خواهان دارند.
این هنرمند خوشنویس در پایان عنوان کرد: در حالی که در سالهای اخیر بیشتر آثار نقاشیخط در حراجهای جهانی حضور پیدا کردهاند اما جایگاه خوشنویسی سنتی، بهویژه نستعلیق اصیل از نظر ارزش فرهنگی، ماندگاری تاریخی و شأن تمدنی بالاتر است. هنر سنتی ما ریشه دارد، میراثدار روح ملت است و این حقیقتی است که هیچ تحولی آن را از جای خود تکان نخواهد داد.