ارز چندنرخی و نظام مجوزدهی سنتی پاشنه آشیل تولید دانشبنیان
یک فعال دانش بنیان گفت: این تفکر که شرکتهای دانش بنیان کار خاصی انجام میدهند، بسیار غلط و اشتباه است، وقتی شخصی فعالیتی را در حوزه دانش بنیان راه اندازی میکند یعنی قرار است تولید کننده باشد و کمکی به خودکفایی کشور کند.
همایون مرادی در گفتوگو با میزان، در خصوص مشکلات شرکتهای دانش بنیان برای تولید گفت: این تفکر که شرکتهای دانش بنیان کار خاصی انجام میدهند، بسیار غلط و اشتباه است، وقتی شخصی فعالیتی را در حوزه دانش بنیان راه اندازی میکند یعنی قرار است تولید کننده باشد و کمکی به خودکفایی کشور کند. پس اگر مسالهای این تفکر را از راه اصلی خود خارج کند قطعا بازدارنده بوده و باید برطرف شود.
این فعال دانش بنیان در ادامه افزود: یکی از بزرگترین مشکلات شرکتهای دانش بنیان، ارزیابی آنها توسط رقبا است، به عنوان مثال گاهی رقبای این شرکتها به دانش شرکتهایی که R&Dهای قوی دارند دست درازی کرده و خود به یک رقیب جدی برای آنها تبدیل میشوند؛ یکی از نگرانیهای موجود تشخیص رقیب بودن یا نبودن فرد ارزیاب است.
وی در ادامه متذکر شد: گاهی برخی از افرادی که تبحر و حتی سابقهای در حوزه فعالیتهای دانش بنیان ندارند به راحتی از امکانات این بخش مانند دریافت تسهیلات استفاه میکنند، اما مجموعهای مانند ما که سالها در این بخش فعال بوده و گرید بالایی نیز در حوزه فعالیت خود دارد، نمیتواند به راحتی از این تسهیلات استفاده کند. به عنوان مثال، قرار بود مبلغی تسهیلات به ارزش 10 میلیارد تومان برای 200 هزارتن کود که قرار بود به کشور وارد کنیم در اختیار مجموعه ما قرار دهند در حالی که هزینه ما برای این میزان 50 میلیارد بود.
مرادی همچنین اظهار داشت: من و افرادی مانند من شرکت دانش بنیان را برای کمک به تولید و خدمات کشور تاسیس کردم و همه هم از حمایت از این بخش حرف میزنند در حالی که این گونه نیست. البته شخص آقای ستاری، معاون رییس جمهوری در این بخش یکی از حامیان اصلی ما در این حوزه محوسب میشود، اما این کافی نیست و باید همه بخشها برای حمایت ورود کنند. به عنوان مثال در زمینه تولیدات کشاورزی اقدامات خوبی در حوزه دانشبنیان کردن زنجیره تولید محصولات کشاورزی انجام شده، ولی با ورود ارز 4200 و واردات با این ارز، تولیدات این بخش با مشکل مواجه شد.
وی در خصوص مشکلات و حمایتهای قانونی از دانش بنیانها نیز بیان کرد: همه انرژی ما در بخش اخذ مجوز و صرف چالشهای آن میشود. به عنوان مثال اخذ مجوز برای تولید یک کالا در شرکت ما، 15 سال زمان برد یا مواد غذایی ما در ادارهای در یک استان 18 ماه است که مانده که مانند استخوانی در گلو است و هیچ اقدامی برای آنها انجام نشده است. البته باز هم تاکید میکنم، افرادی هستند که با ارتباط گیری با صندوق ها، تحت عنوان دانش بنیان بودجه میگیرند ما افرادی مانند ما توان این کار ار نداریم.