افسردگی یا نشستن در سیاه چاله روانی
شرایط امروز و بالا و پایین هایی که برخی افراد در زندگی خود تجربه می کنند در پاره ای از مواقع باعث بروز افسردگی در خلقیات آنها می شود که نیاز است تا توجه ویژه تری به این مساله در بخش سلامت روان شود.
به گزارش مشرق، پیش بینی محققان سلامت روان نشان داده که عوامل مختلفی همچون محیطی و ژنتیکی و یا اجتماعی در افسردگی دخیل هستند، اما برخی عوامل خاص می تواند افسردگی را تشدید کند یا موجب تشدید آن شود و از این رو لازم است افرادی که دچار بیماری افسردگی می شوند، در باره کنترل عوامل ایجاد کننده و یا تشدیدکننده این بیماری با پزشک خود مشورت کنند.
با محمدرضا یوسفی، کارشناس سلامت روان معاونت بهداشت دانشگاه علوم پزشکی قزوین به گفت و گو پرداختیم تا از ریشه ها و موارد جلوگیری از آن جویا شویم.
در ابتدا تعریفی از اختلال افسردگی ارایه دهید.
افسردگی یک مشکل روانشناختی است که باعث احساس غم و ناراحتی مداوم و از دستدادن علاقه در فرد میشود، احساس افسرده و غمگین بودن واکنش طبیعی بدن به مشکلات زندگی و از دست دادن برخی چیزها و کسانی است که شما به آنها علاقه دارید، اما زمانی که این احساس غم و اندوه شدید، بیامیدی و بیارزشی بیشتر از چند روز یا چند هفته طول بکشد، شما دچار بیماری افسردگی شدهاید.
تفاوت بین غم و افسردگی را در چه می دانید؟
غم تمام می شود، در حالی که افسردگی ادامه پیدا می کند و همچنین احساس غم و اندوه در بسیاری از شرایط عادی و معمولی است و علایم آن نیز اغلب منعکس کننده افسردگی است، یعنی شما گریه می کنید، نمی توانید بخوابید اما به مرور زمان به حالت طبیعی برمی گردید و غم و اندوه پایان می یابد اما البته این به معنای ناپدید شدن مشکل نیست، فقط شما موفق می شوید با حمایت صحیح به خوبی از عهده آن بر آیید.
زمانی که شما افسرده هستید هیچ چیز پایان نمی پذیرد، زندگی خاکستری تر و سردتر می شود تا جایی که شما دچار نوعی احساس بی تفاوتی و کرختی می شوید و آنچه که روزی برای شما لذت بخش بود دیگر توجه شما را جلب نمی کند و با گذشت زمان توانایی و کارآیی شما کاهش می یابد، در حالی که وقتی فقط غمگین هستید با گذشت زمان توانایی و کارآمدی شما هر روز بیشتر و بیشتر می شود.
اندیشههای فرد مبتلا به افسردگی شامل چه مواردی است؟
"من احساس تنهایی میکنم"، "نمیخواهم دوستانم را ببینم، حدس میزنم آنها مرا رها کردهاند، احتمالاً مرا دوست ندارند"، "هیچ تلاشی معنی ندارد، بی فایده است و از خودم متنفرم"، "همیشه میخواهم گریه کنم"، "بسیار خسته هستم و نمیتوانم به چیزی علاقه نشان دهم"، "در حقیقت من حتی کارهایی که باید انجام دهم را شروع نمیکنم، حتی نمیتوانم کارهای سادهای که به نظر بقیه آسان است را انجام دهم"، تمامی این موارد تنها بخشی از اندیشه های فرد مبتلا به افسردگی است.
اگر افسرده هستید، ممکن است نزد خودتان اندیشههای مشابهی داشته باشید، افسردگی مشکل متداولی است و گاهی بسیاری از مردم بر اثر آن احساس اندوه و شکست میکنند که این حس اغلب میتواند به خاطر تنشهای زندگی همچون داغداری، مشکلات مالی و مسکن و یا مشکلات در روابط اجتماعی فرد باشد، اما برای برخی افراد مشکلات وخیمتر و زندگی عادی شان دشوارتر میشود.
ملاک های تشخیصی افسردگی چیست؟
خلق افسرده، کاهش محسوس علاقه مندی یا لذت در تمام فعالیت ها، کاهش قابل ملاحظه وزن بدن بدون برنامه لاغری (رژیم)، یا افزایش وزن (مثلا تغییر بیش از پنج درصد وزن بدن در طول یک ماه)، کم خوابی یا پرخوابی، سرآسیمگی یا کندی روانی - حرکتی به طوری که برای دیگران مشهود باشد، احساس خستگی یا از دست دادن انرژی، احساس بی ارزشی یا احساس تقصیر مفرط و نامتناسب، کاهش توانایی تفکر یا تمرکز، یا احساس بلاتصمیمی، افکار عود کننده درباره مرگ و افکار مکرر به خودکشی از جمله علایم تشخیص افسردگی را شامل می شوند.
اصولا افسردگی چرا به وجود می آید؟
به وجود آمدن خلقیات افسردگی در افراد متفاوت است که این علایم عوامل زیست شناختی (توارث، تغییرات مغزی، هورمون ها، ناقل های عصبی، فعالیت الکتریکی) و همچنین عوامل روان شناختی (واکنش نسبت به موقعیت ها، نقش عوامل آسیب زای روان شناختی، شیوه ای که می اندیشیم و عمل می کنیم) را دربر می گیرد.
راهکارهای درمان افسردگی چیست؟
برای درمان افسردگی 2 راهکار وجود دارد که شامل دارو درمانی و روان درمانی می شود، در دارودرمانی بیمار از طریق داروهای ضد افسردگی که توسط پزشکان عمومی و یا روان پزشکان تجویز میشود و با تاثیری که این داروها بر روی هورمونهای مغز دارند، سبب بهبود افسردگی می شود و برخلاف عقیده عموم، داروهای ضد افسردگی اعتیادآور نیستند و پس از گذشت چند ماه، زمانی که علایم افسردگی فروکش کردند، با مشورت پزشک خود میتوانند مصرف آنها را متوقف کنند.
دانستن شروع و قطع داروهای ضد افسردگی به صورت خود تجویزی و بدون نظر پزشک می تواند آسیب زننده باشد و اثرات مخربی را در فرد نیز ایجاد کند، در این حوزه پزشکان و روانپزشکانی که بیمار را ملاقات کره اند، تنها مرجع تشخیص هستند.
روان درمانی که راهکار دیگر درمان افسردگی است از طریق ارجاع بیمار توسط پزشکان به متخصصان سلامت روان صورت می پذیرد و این فرد ممکن است روانپزشک (پزشک حاذقی که در سلامت روان متخصص است)، مشاور، روانشناس یا مددکار اجتماعی باشد.
مشاوره و رواندرمانی نیز انواع مختلفی دارند، برای مثال درمان شناختی - رفتاری یکی از انواع رایج درمان است که میتواند به بیمار کمک کند تا افکار منفی خود را به چالش بکشد و تطابق بهتری با شرایط پیدا کند و همچنین آموختن مهارت های زندگی نیز می تواند برای بیمار بسیار کمک کننده باشد، البته مدتی طول میکشد تا مزایای مشاوره منظم این روش را احساس کرد، اما این نوع درمان تاکنون به بسیاری از مردم کمک کرده است و میتواند بسیار موثر واقع شود.
توصیه شما به افرادی که احساس افسردگی دارند، چیست؟
اگر فکر میکنید که ممکن است افسرده باشید، پزشک عمومی و روانشناس محل سکونتتان بهترین فردی است که در وهله اول میتوانید با او صحبت کنید چرا که وی میتواند علاوه بر شروع درمان، اطلاعاتی در مورد خدماتی که بیشتر می توانید در محیطی که قرار دارید از آن استفاده کنید را در اختیار شما قرار دهد.
منبع: ایرنا