افق فولاد در 1408
فولاد نهتنها کالای صنعتی، بلکه شاخصی کلیدی برای سنجش توسعهیافتگی اقتصادی محسوب میشود. مطالعات سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه (2022) نشان میدهد رشد تولید فولاد با ضریب همبستگی 78/ 0 با رشد اقتصادی کشورهای در حال توسعه همراه است. در ایران، این صنعت 18 درصد ارزش افزوده بخش صنعت و 3/ 2 درصد تولید ناخالص داخلی را به خودش اختصاص داده است.
خودکفایی 85درصدی ایران در تولید فولاد خام و تامین 95درصدی نیازهای دفاعی از تولیدات داخلی، نشانگر اهمیت راهبردی این صنعت در کاهش وابستگی به واردات است. این خوداتکایی، بهویژه در شرایط تحریمهای بینالمللی، عامل کلیدی برای حفظ ثبات صنعتی کشورمان به شمار میرود. صنعت فولاد بهعنوان منبعی برای تامین نیازهای حیاتی جامعه، ایجاد فرصتهای شغلی گسترده مستقیم و غیرمستقیم و بهبود معیشت افراد نیز نقش مهمی ایفا میکند. در بعد اجتماعی و منطقهای، پژوهشهای برنامه توسعه ملل متحد (2021) نشان میدهد استقرار مجتمعهای فولادی در مناطق کمتر توسعهیافته مانند خوزستان، به رشد 12درصدی شاخصهای توسعه انسانی در این مناطق منجر شده است.
این صنعت در ایران مستقیماً برای 60 هزار نفر اشتغال ایجاد کرده و بهطور غیرمستقیم بیش از 300 هزار شغل دارد. در سطح بینالمللی، صادرات فولاد ایران به 40 کشور جهان، سالانه بیش از هشت میلیارد دلار ارزآوری دارد. توسعه زنجیره پاییندست فولاد در ایران موجب تولید محصولات متنوع با کیفیت بالا و جلوگیری از خامفروشی سنگ آهن شده است. این موفقیتها در حالی حاصل شده که صنعت فولاد ایران با چالشهای فناورانه ناشی از تحریمها مواجه است. گزارش آژانس بینالمللی انرژی (2023) نشان میدهد ایران برای دستیابی به فناوریهای نوینی همچون احیای مستقیم با هیدروژن، با محدودیتهای قابلتوجهی روبهرو است.
همچنین، مصرف انرژی این صنعت معادل 9 درصد از کل مصرف انرژی صنعتی در کشورمان است که ضرورت حرکت به سمت تولید پایدار و جایگزینی سوختهای فسیلی را آشکار میکند. اکتشاف، استخراج و بهرهبرداری از معادن روباز و زیرزمینی و همچنین احداث و راهاندازی کارخانههای معدنی و فولادی، تاثیرات قابلتوجهی بر زیستبوم گیاهی و جانوری داشت. این موضوع توسعه صنعت را در سالهای آینده با چالشهایی مواجه میکند. در سالیان گذشته، توسعه پایدار بهعنوان موضوع کلیدی مطرح شده و اجرای سیاستهای مرتبط با آن برای تمامی کشورها ضروری است.
مسائل محیط زیستی (بهویژه در حوزه مصرف آب و انرژی)، تاثیر عمیقی بر روندهای تولید فولاد در ایران و جهان داشته است. این صنعت بهعنوان یکی از پرمصرفترین بخشها در حوزه آب (برای خنکسازی و فرآیندهای تولید) و انرژی (عمدتاً سوختهای فسیلی)، با چالشهای جدی همانند کمآبی، آلودگی منابع آبی و انتشار گازهای گلخانهای روبهرو است. در سطح بینالمللی، افزایش محدودیتهای تولید انرژی از سوخت های فسیلی و کمبود منابع آبی، تولیدکنندگان را به سمت فناوریهای کمآب (همانند سیستمهای بازیافت آب) و انرژیهای تجدیدپذیر (همانند هیدروژن سبز) سوق داده است. در ایران نیز، با وجود محدودیتهای آبی و وابستگی شدید به سوختهای فسیلی، حرکت به سمت بهینهسازی مصرف آب (با استفاده از مدارهای بسته) و کاهش شدت انرژی (از طریق نوسازی فناوریها) در حال تبدیل شدن به ضرورت است. این تحولات نهتنها هزینههای تولید را تحت تاثیر قرار داده، بلکه پایداری محیط زیستی را به معیاری کلیدی در رقابتپذیری صنعت فولاد تبدیل کرده است. براساس گزارش سازمان همکاری های اقتصادی و توسعه (2022) پیشبینی میشود تا سال 2040 حدود 60 درصد تولید جهانی فولاد مبتنی بر هیدروژن سبز است.
براساس گزارش بانک جهانی (2022) سهم فناوریهای کمکربن در ایران فعلاً به 15 درصد محدود است. این شکاف فناورانه، نیاز به سرمایهگذاری سالانه حداقل 1/ 2 میلیارد دلار در پژوهشهای کاربردی را ضروری میسازد. اگرچه ایران با صادرات 4/ 10 میلیون تن فولاد در سال 2022 بهعنوان دومین صادرکننده خاورمیانه شناخته میشود، تحریمها و عدم تطابق با استانداردهای محیط زیستی اتحادیه اروپا، هزینه مبادلات را تا 30 درصد افزایش داده است. این واقعیتها نشان میدهند تداوم روندهای فعلی بدون اتخاذ راهبردهای آیندهنگرانه، میتواند سهم بازار ایران را تا سال 2030 تا 35 درصد کاهش دهد.
کاربرد عملی این رویکردها در صنعت فولاد ایران را میتوان در سند تحول صنعت فولاد مشاهده کرد که هدف افزایش تولید به 55 میلیون تن با تمرکز بر فناوریهای پاک و کاهش 20درصدی شدت انرژی تا افق 1404را دنبال میکند. تحقق این اهداف مستلزم ادغام روشهایی همانند سناریوسازی و تحلیل روندها در فرآیندهای تصمیمگیری است. برای نمونه، توسعه هیدروژن آبی با استفاده از گاز طبیعی میتواند همزمان با کاهش 40درصدی انتشار کربن، هزینه تولید را نسبت به هیدروژن سبز تا 25 درصد کاهش دهد.
در سالهای آتی، فولاد و صنایع وابسته، با وجود همه ظرفیتها، با چالشهای متعددی روبهرو است. با توجه به الزام اجرای سیاستهای توسعه پایدار، افزایش تولید فولاد تنها با رعایت ملاحظات خاص فناورانه، زیستمحیطی و اجتماعی امکانپذیر است. چالشهای مرتبط با این افزایش تولید شامل «محدودیتهای تامین انرژی و افزایش قیمت حاملهای انرژی»، «چالشهای فناورانه در بهرهوری انرژی و کاهش انتشار کربن»، «کمبود سرمایهگذاری در فناوریهای پاک»، «تنشهای اجتماعی ناشی از آلایندگی واحدهای تولیدی» و «رقابت با تولیدکنندگان بینالمللی در زمینه استانداردهای زیستمحیطی» است.
با این توصیف، شناخت آینده تولید فولاد، با توجه به کاربردهای وسیع آن، تغییرات گسترده ناشی از آن و چالشهایی همانند حملونقل ریلی، تامین آب، اکتشاف و تامین مواد اولیه، بهرهگیری از تکنولوژی روز، نوسازی خطوط تولید، قیمتگذاری و تامین انرژی، ضروری به نظر میرسد.
چالشهای آینده
صنعت فولاد ایران با وجود برخورداری از مزیتهای استراتژیک همچون منابع غنی سنگآهن و انرژی، زنجیره تامین گسترده و ظرفیت بالای نیروی انسانی در سالهای آینده با چالشهای سیستماتیک و فرصتهایی تحولآفرین مواجه است. نتایج تحلیل ها حاکی از آن است که پایداری این صنعت متاثر از سه عامل ساختاری «بحران در منابع انرژی و مواد اولیه»، «گذار به فناوریهای جدید (سبز و دیجیتال)» و «فشارهای محیطی و سیاسی» فزاینده است. امتیازدهی و اولویتبندی روندها از سوی خبرگان صنعت و دانشگاه به ترتیب نشان داد شکنندگی تامین انرژی و مواد اولیه، تشدید محدودیتهای مالی و تحریمها و لزوم تسریع در نوسازی فناورانه و محیط زیستی از مهمترین چالشهای آینده هستند. در مقابل، تحول دیجیتال، بهبود بهرهوری منابع، تابآوری زنجیره تامین و ارتقای سرمایه انسانی، فرصتهایی کلیدیاند که بدون توجه به آنها، مزیت رقابتی پایدار صنعت تضعیف میشود.
مسیر آینده صنعت فولاد ایران، در گرو سیاستگذاری یکپارچه، تقویت انعطافپذیری و سرعتبخشی به نوسازی فناورانه و محیط زیستی است. اجرای راهکارهای هدفمند در هر بخش از زنجیره ارزش نهتنها تهدیدها را مهار میکند، بلکه فرصتهای نوین رقابتپذیری و رشد پایدار را رقم میزند.
راهکارها
با توجه به ماهیت و نقاط اثر روندهای کلیدی شناساییشده، تدوین و اجرای راهکارهایی متناسب با هر بخش زنجیره ارزش فولاد (بر مبنای مدل تحلیلی پژوهش) ضروری است:
بخش تامین: در بخش تامین این موارد سهگانه باید رعایت شوند.
1- تنوعبخشی منابع انرژی: سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر و هیدروژن، کاهش وابستگی به شبکه گاز و برق و توسعه ظرفیت ذخیرهسازی مواد اولیه
2- هوشمندسازی لجستیک تامین: بهرهبرداری از فناوریهای دیجیتال برای رصد آنی موجودیها و مسیرهای حملونقل
3- تحکیم ائتلافهای راهبردی و دیپلماسی صنعتی: گسترش همکاری با تامینکنندگان داخلی، منطقهای و بینالمللی و توسعه قراردادهای پایاپای برای مقابله با ریسک تحریمها و محدودیتهای صادراتی.
بخش عملیات: در بخش عملیات این موارد چهارگانه باید رعایت شوند.
1- تسریع نوسازی فناورانه: جایگزینی تجهیزات فرسوده با فناوریهای انقلاب صنعتی (اتوماسیون، هوش مصنوعی و تحلیل داده) بهمنظور ارتقای بهرهوری و مدیریت منعطف تولید
2- تقویت برنامههای گذار به اقتصاد سبز: سرمایهگذاری گسترده در فناوریهای کمکربن، بازیافت آب، استفاده هوشمندانه از انرژی و رعایت استانداردهای محیط زیستی جهانی
3- ارتقای سرمایه انسانی و چابکی سازمانی: آموزش مهارتهای نوین به کارکنان، توسعه فرهنگ نوآوری و توانمندسازی ساختارها برای انطباق سریع با تغییرات محیطی و فناوری
4- بازآرایی ساختار مالی بنگاهها: اتخاذ رویکردهای خلاقانه در تامین مالی (مثل ابزارهای بازار سرمایه، صندوق پروژه و سرمایهگذاری ریسکپذیر) و کنترل هزینههای تولید، بهویژه در شرایط تورمی و تحریمی.
بخش فروش و بازار: در بخش فروش این موارد چهارگانه باید رعایت شوند.
1- توسعه بازارهای صادراتی جدید و متنوعسازی سبد محصولات: تمرکز بر بازارهای نوظهور آسیا و آفریقا، ارائه محصولات با ارزش افزوده بالا و انطباق با استانداردهای خاص هر بازار
2- بهرهگیری از هوش تجاری و مدیریت دادههای بازار: پایش پیوسته نوسان تقاضا، شناسایی روندهای جهانی و تحلیل ریسکهای بازار؛ برای افزایش تابآوری در برابر شوکها
3- تولید محصولات سبز دارای گواهینامههای زیستمحیطی: برای عبور از موانع مقرراتی و حضور موفق در بازارهای ممتاز
4- تقویت دیپلماسی صادراتی: اتخاذ راهبردهای منعطف برای مدیریت تهدیدهای تحریم و استفاده حداکثری از ظرفیت تعاملات منطقهای و فرامنطقهای.
اجرای منسجم و مرحلهای این راهکارها براساس مدل تحلیلی پژوهش، ضمن مدیریت ریسکها و بهینهسازی منابع، بسترساز شکلگیری «صنعت فولاد هوشمند، پایدار، کمکربن و رقابتپذیر» تا افق 1408 است. این مسیر نیازمند عزم ملی، سیاستگذاری هماهنگ و سرمایهگذاری هدفمند بخش دولتی و خصوصی است.
* این گزارش خلاصه مقاله پژوهشی مژگان عبداللهی، علیمحمد احمدوند و فرزانه میرشاهولایتی با عنوان «تحلیل روندهای کلیدی در زنجیره تولید فولاد ایران: کاوشی نظاممند در روندهای پیشرو» است که در سال 1404 منتشر شده است.