چهارشنبه 29 مرداد 1404

اقتصاد مردمی راهکاری موثر برای تحقق اقتصادمقاومتی

خبرگزاری اکو نیوز مشاهده در مرجع
اقتصاد مردمی راهکاری موثر برای تحقق اقتصادمقاومتی

به گزارش خبرگزاری اقتصاد ایران, مردمی کردن اقتصاد یکی از مفاهیم پایه‌ای در علوم اجتماعی و اقتصادی است که به دنبال بازتعریف رابطه بین توده‌های مردم و منابع اقتصادی است. در این مقدمه به تشریح الزامات عملی برای پیاده‌سازی این مفهوم خواهیم پرداخت تا چارچوبی روشن برای تحلیل‌های بعدی ارائه شود.

1- اهمیت و انگیزه

عدالت اجتماعی: مردمی کردن اقتصاد به دنبال فراهم آوردن فرصت‌های برابر برای دسترسی به منابع، سرمایه، بازارها و ابزارهای توسعه است.

پایداری اقتصادی: با ورود گسترده‌تر مردم به فرایندهای تصمیم‌گیری اقتصادی، می‌توان به تصمیم‌گیری‌های منعطف‌تر و پاسخ‌گوتر به نیازهای جامعه دست یافت.

تقویت سرمایه اجتماعی: مشارکت عمومی در تصمیم‌گیری‌ها می‌تواند به افزایش اعتماد، تعلق و همبستگی اجتماعی منجر شود.

کارایی اقتصاد: در برخی موارد، مشارکت گسترده می‌تواند منجر به بهبود کارایی تخصیص منابع از طریق بازخوردهای واقع‌گرایانه‌تر و کاهش هزینه‌های سیاسی و اجرایی غیرضروری گردد.

2- رویکردهای نظری کلیدی

اقتصاد مشارکتی: مدل‌هایی که در آن کارآفرینان، کارکنان و مصرف‌کنندگان در فرایندهای تصمیم‌گیری و توزیع سود سهیم هستند.

عدالت توزیعی و فرصت: چارچوب‌هایی که به برابری فرصت‌ها و دسترسی به منابع توجه ویژه دارند.

اقتصاد سیاسی: تحلیل ارتباطات قدرت، نهادها، منافع و فرایند تصمیم‌گیری در سطح کلان برای فهم موانع و پایدارسازی اصلاحات.

مشارکت مدنی و حکمرانی خوب: چارچوب‌هایی که بر شفافیت، پاسخ‌گویی و شرکت عمومی در فرایندهای تصمیم‌گیری تأکید دارد.

3- مرور مفهوم و ابعاد

دسترسی به منابع: فراهم‌سازی امکان دسترسی برابر به زمین، سرمایه، بازارها، فناوری و داده‌های اقتصادی.

مشارکت در تصمیم‌گیری: تضمین فرصت‌های نمایندگی عمومی در تصمیم‌گیری‌های کلان و روزمره اقتصادی از طریق سازوکارهای داوطلبانه، تشکل‌ها، شوراها و فرایندهای قانونی.

توسعه توانمندی‌ها: تقویت مهارت‌های مالی و اقتصادی شهروندان از طریق آموزش، اطلاعات شفاف و ابزارهای مدیریت مالی برای توانمندسازی فردی و جمعی.

پایداری و پویایی: تضمین اینکه فرایندهای مردمی‌سازی اقتصاد به پایداری زیست‌محیطی، اجتماعی و اقتصادی منجر می‌شوند و در برابر تغییرات ساختاری مقاومت دارند.

4- چارچوب اجرایی و نقشه راه

شناسایی بخش‌های قابل تغییر: اقتصادهای خانگی، کسب‌وکارهای کوچک، بازار کار، بازار سرمایه، بازار زمین و دارایی‌های عمومی.

طراحی سازوکارهای مشارکتی: ایجاد شوراهای اقتصادی محلی و ملی، پلتفرم‌های شفافیت و بودجه‌ریزی مشارکتی، و فرایندهای تصویب سیاست با حضور مردم.

تامین منابع و ابزارها: استفاده از فناوری‌های دیجیتال برای دسترسی به داده‌ها، آموزش عمومی، و ارائه اعتبارات با سود مناسب برای گروه‌های کمتر برخوردار.

اندازه‌گیری و ارزشیابی: تعریف شاخص‌های توزیع‌محور، دسترسی به منابع، مشارکت عمومی و اثربخشی سیاست‌ها با دوره‌های بازنگری منظم.

مردمی کردن اقتصاد به معنای انتقال قدرت اقتصادی به توده‌های مردم است. این مفهوم شامل چندین جنبه است:

1- دسترسی به منابع

زمین و دارایی‌های مولد: ایجاد چارچوب‌هایی که امکان استفاده عادلانه از زمین، منابع طبیعی و دارایی‌های مولد را برای عموم فراهم می‌کند. می‌تواند شامل آیین‌نامه‌های اشتراک‌گذاری، طرح‌های اجاره‌داری، یا مالکیت باز (که امکان استفاده از دارایی با سهیم‌کردن در سود و مسئولیت را فراهم می‌کند) باشد.

اعتبارات و سرمایه‌گذاری: گسترش دسترسی به اعتبار، تامین سرمایه برای کارآفرینی و پروژه‌های محلی، و وجود ضمانت‌های دولتی یا عمومی برای کاهش ریسک‌های سرمایه‌گذاری کوچک.

بازارها و فناوری: فراهم‌سازی ابزارهای دسترسی به بازارهای محلی و جهانی و ارائه فناوری‌های کم‌هزینه برای بهره‌وری و مشارکت عمومی در تجارت و سرمایه‌گذاری.

2- مشارکت در تصمیم‌گیری

فرایندهای دسترسی به داده‌ها و اطلاعات: شفافیت در داده‌های اقتصادی، گزارش‌های بودجه، و مدل‌های تصمیم‌گیری برای مردم فراهم شود تا بتوانند به خوبی درک کنند که چه تصمیمی در حال انجام است و چه اثراتی خواهد داشت

سازوکارهای مشارکتی: شوراها، کمیسیون‌ها، یا صندوق‌های تصمیم‌گیری با نمایندگان منتخب یا منتخبان تعاونی‌ها که کارگروه‌های تخصصی برای بررسی مسائل اقتصادی تشکیل می‌دهند.

تضمین‌های قانونی و نهادی: قوانین تشویقی برای مشارکت مردمی، حداقل حضور نمایندگان جامعه در شوراهای تصمیم‌گیری و سازوکارهای بازخورد و پاسخ‌گویی.

3- توسعه توانمندی‌ها

آموزش مالی و اقتصادی: دوره‌های آموزشی مبتنی بر مهارت‌های مالی، مدیریت بودجه، کارآفرینی، کار با فناوری‌های مالی (FinTech) و آگاهی از حقوق اقتصادی.

توانمندسازی در حوزه حقوق شهروندی اقتصادی: آشنایی با مقررات قراردادها، بازار کار، بیمه‌ها و حمایت‌های اجتماعی.

ابزارهای غیررایج برای توانمندسازی: کتابخانه‌های داده، پلتفرم‌های آموزشی رایگان، و مشاوره‌های تخصصی در قالب شبکه‌های محلی و آنلاین.

4- ارتباط بین ابعاد

دسترسی به منابع منجر به مشارکت در تصمیم‌گیری می‌شود، زیرا افراد با داده‌ها و منابع کافی می‌توانند در فرایندهای تصمیم‌گیری نقش فعالانه‌ای ایفا کنند.

توسعه توانمندی‌ها، به افراد امکان می‌دهد تا به طور موثر در تصمیم‌گیری‌های اقتصادی شرکت کنند و از فرصت‌های اقتصادی بهره‌مند شوند.

مشارکت در تصمیم‌گیری نیز به شفافیت و پاسخ‌گویی می‌انجامد و بهبود کارایی و عدالت را تقویت می‌کند.

بخش سوم: اهمیت مردمی کردن اقتصاد 1- کاهش نابرابری

توزیع عادلانه‌تر منابع و فرصت‌های اقتصادی منجر به کاهش فاصله فقیر و غنی می‌شود.

دسترسی به بازار کار، سرمایه و آموزش برای گروه‌های کم‌درآمد و مناطق کم‌دسترسی، اهمیت کلیدی دارد.

طراحی سیاست‌های حمایتی مانند افزایش تورم مطلوب برای گروه‌های هدف، بازتوزیع منابع، و ارائه خدمات عمومی با کیفیت بالا.

2- تقویت اجتماع

مشارکت در تصمیم‌گیری اقتصادی می‌تواند حس تعلق و همبستگی اجتماعی را تقویت کند.

گسترش شبکه‌های اجتماعی و اتحادیه‌های محلی، صندوق‌های تعاونی و شوراهای مردمی باعث ایجاد حس مسئولیت جمعی می‌شود.

ایجاد امکان گفت‌وگوی باز میان دولت، بخش خصوصی و مردم، به کاهش بی‌اعتمادی و بهبود سطح کارایی تصمیم‌گیری‌ها منجر می‌شود.

3- پایداری اقتصادی

تصمیم‌گیری‌های مبتنی بر منافع جامعه می‌تواند به الگوهای پایدار مصرف و تولید منجر شود.

مشارکت مردمی می‌تواند به شناسایی و پاسخ به مسائل بلندمدت مانند تغییرات جمعیتی، منابع طبیعی، و فناوری‌های نوظهور کمک کند.

پایداری اقتصادی به معنای سازگاری با نیازهای آینده و حفظ ثروت ملی برای نسل‌های آینده است.

موانع مردمی کردن اقتصاد 1- ساختارهای قدرت

وجود نهادهای قدرت اقتصادی و اجتماعی که به سود اقشار خاص عمل می‌کنند و مانع گسترش مشارکت می‌شوند.

فشارهای لابی‌گری و سیاست‌های ناعادلانه که منافع گروه‌های خاص را تقویت می‌کند.

تمرکز ثروت و قدرت در دست معدودی از افراد و شرکت‌ها که امکان تأثیرگذاری بر تصمیم‌گیری را محدود می‌کند.

2- عدم آگاهی عمومی

کمبود اطلاعات و آگاهی‌های عمومی در مورد چگونگی مشارکت و چگونگی تأثیرگذاری بر سیاست‌ها.

دسترسی محدود به منابع آموزشی و ابزاری برای درک مفاهیم اقتصادی.

عدم شفافیت در فرایندهای تصمیم‌گیری و بودجه‌ریزی which باعث بی‌اعتمادی و بی‌انگیزگی عمومی می‌شود.

3- تعارض منافع

منافع برخی گروه‌ها ممکن است با اهداف مردمی کردن اقتصاد در تضاد باشد.

فشارهای اقتصادی و سیاسی برای حفظ وضعیت موجود که می‌تواند به مانع بزرگ در اجرای اصلاحات تبدیل شود.

مشکلات اجرایی همچون فقدان ظرفیت، کمبود منابع و مقاومت در برابر تغییر.

4- چالش‌های فنی و نهادی

کمبود داده‌های باکیفیت و به‌روز برای تحلیل و پایش اثرات سیاست‌ها.

نبود سازوکارهای اندازه‌گیری دقیق برای شاخص‌های عدالت، دسترسی و مشارکت.

کمبود ظرفیت‌های نهادی برای اجرا و نگهداشت فرایندهای مشارکتی.

 نمونه‌های موفق 1- تجربه‌های بین‌المللی

برخی کشورهای اسکاندیناوی با ترکیبی از سیاست‌های رفاه حمایتی، سرمایه‌گذاری در آموزش و مشارکت مدنی، موفق به ایجاد اقتصادهایی مشارکتی و با توزیع عادلانه منابع شدند.

مدل‌های اقتصاد اجتماعی در برخی مناطق اروپایی و آمریکای لاتین با ایجاد بنگاه‌های تعاونی، صندوق‌های توسعه محلی و شوراهای اقتصاد محلی بهبود قابل توجهی در سطح زندگی و مشارکت ایجاد کرده‌اند.

تجربه‌های گسترده در آسیا و آفریقا نشان می‌دهد که ابزارهای اقتصادی با حضور جامعه می‌تواند به تنوع‌بخشی در منابع و کاهش فقر کمک کند.

2- پروژه‌های محلی

پروژه‌های محلی برای ترویج کارآفرینی و بازارهای محلی: ایجاد بازارچه‌های محلی، شبکه‌های عرضه مستقیم بین تولیدکنندگان کوچک و مصرف‌کنندگان، و برنامه‌های آموزشی کارآفرینی با بودجه‌های عمومی و مشارکت بخش خصوصی.

پروژه‌های بهبود دسترسی به اعتبارات کوچک: کشت‌واره‌های اعتبار برای کسب‌وکارهای کوچک با حمایت دولت، بانک‌های توسعه‌ای و سازمان‌های غیردولتی، که به ایجاد فرصت‌های اقتصادی در جوامع روستایی و شهری منجر شده است.

پروژه‌های آموزش مالی در سطح مدارس و جامعه: دوره‌های آموزشی برای کودکان و جوانان و دوره‌های آموزشی عمومی برای بزرگسالان با هدف ایجاد آگاهی و توانمند‌سازی مالی.

چارچوب سیاستی پیشنهادی 1- چارچوب قانونی و نهادی

تدوین قوانین مشارکت اقتصادی عمومی و شفافیت بودجه با الزامات گزارش‌گری منظم و دسترسی آزاد به داده‌های بودجه‌ای و تصمیم‌گیری‌های اقتصادی.

ایجاد شوراها و کارگزاران مشارکتی در سطح ملی و محلی با ترکیبی از نمایندگان دولت، بخش خصوصی، جامعه مدنی و تخصص‌های حوزه اقتصادی.

راه‌اندازی سامانه‌های دیجیتال برای دسترسی به داده‌های اقتصادی، پیگیری پروژه‌ها و ارائه بازخورد عمومی.

2- ابزارها و سازوکارهای عملی

بودجه‌ریزی مشارکتی: تخصیص بودجه‌های عمومی از طریق فرایندهای مشارکتی که امکان رأی‌گیری جمعی درباره اولویت‌های سرمایه‌گذاری را فراهم می‌کند.

صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک: ایجاد صندوق‌های سرمایه‌گذاری با مدیریت عمومی برای پشتیبانی از پروژه‌های کارآفرینی محلی و توسعه منابع پایه.

دسترسی به منابع مالی متحدالشکل: ارائه وام‌های کم‌بهره، تضمین‌های دولتی و حمایت‌های مدنی برای کارآفرینی‌های کوچک و متوسط.

شفافیت و پاسخ‌گویی: انتشار منظم گزارش‌های شفاف درباره تصمیم‌گیری‌های اقتصادی و نحوه تخصیص منابع، همراه با سازوکارهای شکایت و جبران.

3- برنامه آموزش و ظرفیت‌سازی

ایجاد برنامه‌های آموزشی جامع در سطوح مدارس، دانشگاه‌ها، و مراکز آموزش‌های عمومی برای افزایش آگاهی‌ها در حوزه اقتصاد، حقوق شهروندی و مدیریت مالی.

ارائه دوره‌های آموزشی عملی در قالب کارگاه‌ها و دوره‌های آنلاین با مشارکت مؤسسات آموزشی، سازمان‌های غیردولتی و بخش خصوصی.

توسعه منابع آموزشی چندزبانه و دسترسی‌پذیر با توجه به تفاوت‌های فرهنگی و سطح سواد اقتصادی.

4- شاخص‌ها و پایش تاثیر

شاخص‌های عدالت اقتصادی: اندازه‌گیری دسترسی به منابع، توزیع ثروت، و فرصت‌های آموزشی و حرفه‌ای برای گروه‌های مختلف جمعیتی.

شاخص‌های مشارکت: میزان حضور در جلسات تصمیم‌گیری، طرح‌های بودجه‌ریزی مشارکتی، و کیفیت بازخورد عمومی.

شاخص‌های پایداری و کارایی: اثرات طولانی‌مدت بر رشد اقتصادی، بهره‌وری، رقابت‌پذیری و ثبات اقتصادی.

فرایندهای بازنگری: دوره‌های منظم ارزیابی سیاست‌ها و امکان اصلاح سریع در پاسخ به بازخوردهای جامعه.

به گزارش اکونیوز, مردمی کردن اقتصاد به معنای نقش‌آفرینی فعال و گسترده مردم در فرآیندهای اقتصادی است. این امر با واگذاری کار به مردم، ارائه مشاوره، آموزش، حمایت و تسهیلگری محقق می‌شود. یک اقتصاد مردمی می‌تواند به تقویت پایداری و مقاومت اقتصادی کشور کمک کند و باعث افزایش خلاقیت و نوآوری در اقتصاد شود. به طور خلاصه، مردمی کردن اقتصاد یک راهکار مؤثر برای تحقق اقتصاد مقاومتی و افزایش پایداری کشور است.