شنبه 3 آذر 1403

اقدام عجیب زن خمار ر راه آهن | توهم مصرف شیشه کار دستش داد!

وب‌گاه گسترش مشاهده در مرجع
اقدام عجیب زن خمار ر راه آهن | توهم مصرف شیشه کار دستش داد!

زن شیشه‌ای که گمان می‌کرد افرادی در حال تلاش برای ربودن دختر 10 ساله فال‌فروش هستند، برای نجات او اقدام کرد، اما خود به مشکل برخورد.

شامگاه جمعه 13 مهر امسال مردی با پلیس 110 تهران تماس گرفت و اطلاع داد زنی جوان دست دختری 10 ساله را گرفته و در حوالی راه‌آهن تهران مدام به این سو و آن سو می‌رود.

چهره این بچه شبیه این زن نیست و احتمال می‌دهم او را ربوده و قصد دارد به مکان نامعلومی منتقل کند.

با اطلاعاتی که او در اختیار ماموران قرارداد آنها برای بررسی ماجرا به راه‌آهن رفتند.

زن جوان با دیدن ماموران ترسیده بود و با رها کردن دختر 10ساله قصد فرار داشت که ماموران مانع شدند و بازداشت شد.

دختر خردسال و زن جوان به نام شبنم برای ادامه تحقیقات به اداره پلیس منتقل شدند.

ماموران ابتدا به تحقیق از دختر 10ساله پرداختند که او در اظهاراتش گفت: در این محل فال می‌فروشم و مادروپدرم هم با دستفروشی زندگی‌مان را تامین می‌کنند.

من داشتم فال می‌فروختم که این زن نزدم آمد و برایم بستنی خرید و بعد دستم را گرفت و با دیدن چند مرد که داشتند سمت ما می‌آمدند مرا با خودش برد.

با گفته‌های این دختر خردسال، ماموران به تحقیق از زن بازداشت شده پرداختند، او در اظهاراتش گفت: سال‌ها قبل ازدواج کرده و ثمره زندگی‌ام دو دختر خردسال است.

چند سال است که در پی اختلاف‌های خانوادگی با شوهرم معتاد به شیشه شدم و نتوانستم اعتیادم را ترک کنم‌.

شوهرم بچه‌ها را همراه خودش برده و مدتی است که آنها را ندیده‌ام و با خانواده‌ام در تهران زندگی می‌کنم.

امشب از خانه به سمت راه‌آهن آمدم تا از مردی شیشه بخرم که خماری‌ام از بین برود، ساعاتی ماندم اما از فروشنده خبری نشد‌.

در همین موقع دختر فال فروش را دیدم که شبیه چهره یکی از دخترانم و هم سن او بود‌. با دیدن او به گریه افتادم.

با او حرف زدم و برایش بستنی خریدم. زمان کوتاهی نگذشته بود که چند مرد و زن مدام به من نزدیک شده و می‌گفتند از اقوام آن دختر 10‌ساله هستند و باید او را با خودشان ببرند‌.

تصور کردم آنها قصد ربودن این کودک را دارند، برای حفاظت از کودک، او را با خودم بردم که آنها به پلیس اطلاع دادند و من بازداشت شدم. کودک‌ربایی در کار نبود.

حمید‌رضا کیاستی‌نیا، بازپرس شعبه دوم دادسرای جنایی تهران با تایید این خبر گفت‌: با توجه به گفته‌های این زن، ماموران از خانواده کودک تحقیق کردند، معلوم شد آن روز چند نفر از اقوام‌شان دختر 10 ساله را که فال می‌فروخت را همراه زن غریبه دیدند و تصورکردند قصد آدم‌ربایی دارد‌.

در تحقیقات بعدی معلوم شد که کودک‌ربایی در کار نبوده و خانواده کودک هم از زن معتاد شکایت نداشتند؛ بنابراین او آزاد شد.