امروزه ملاک اصلی مناجاتخوانی تنها صدای خوش است + صوت
یک کارشناس موسیقی درباره یکی از آیینهای باستانی و مذهبی ایران به نام مناجاتخوانی میگوید: در گذشته از مناجات برای پالایش روح و بیدار کردن مومنان در صبح با صدایی خوش استفاده میشده است. فردی که در گلدستهها این کار را انجام میداده یک انرژی و حس و حال خوب برای مردم ایجاد میکرده است ولی اکنون تنها مناجاتهایی را به صرف داشتن صدای خوب میخوانند و کمتر پیش میآید حال و هوای گذشته در...
به گزارش ایسنا، تاریخ مناجاتخوانی در ایران قدمتی دیرینه دارد. مناجاتخوانی در طول تاریخ تغییرات زیادی داشته و گویا امروزه آنگونه که باید به آن توجه نمیشود و اصالت گذشته را ندارد.
از مناجاتخوانهای مطرح میتوان به سید جواد ذبیحی، مهدی حمیدی، حاج احمد مراتب و... اشاره کرد.
اکنون که در ماه مبارک رمضان به سر میبریم، تصمیم گرفتیم با هوشنگ جاوید صحبتی درباره تاریخچه مناجاتخوانی، تغییراتی که طی سالها داشته و جایگاه کنونی آن داشته باشیم.
تاریخ مناجاتخوانی به دوران زرتشت بازمیگردد
او صحبت خود با ایسنا را اینگونه آغاز میکند: تاریخ مناجات در ایران را نمیتوان دقیق مشخص کرد، ولی بر اساس شواهد تاریخی و سندهای موجود، میتوان گفت که از زمان روی کار آمدن زرتشت در ایران مناجات نیز پدید آمد.
سند این حرف، «یسناها» هستند، چون به عنوان نمونه در هات 28 (مانند آیه) در یسناها آمده که «ای مزدا، ای سپنتا مینو، اینک در آغاز با دستهای برآورده، تو را نماز میگذارم و خواستار بهروزی و رامش بخشیام، هر آنگاه که تو را به یاری میخواهم به سوی من آ و مرا بهروزی و رامش بخش».
جاوید ادامه داد: در نگاه زرتشت، نفس بشری مانند صحنه جهان، نبردگاه ارواح پاک با ارواح پلید است؛ یعنی درون هر انسانی نبردگاهی با حضور دو سرباز وجود دارد، یک سرباز در صف خدا است و یکی در صف غیر خدا. از آنجا که رسیدن به پندار نیک به تکیهگاه قدرتمند نیاز دارد، به همین خاطر زرتشت ذکر و مناجات خواندن را معرفی میکند و میگوید که شرافت نهفته در مناجات باعث میشود انسان به کمال آزادی و حقیقت روشن برسد.
مناجاتخوانی سبک نیست
«اگر بخواهیم به مناجات نگاه کنیم، چه در ادب و موسیقی سبک به شمار نمیآید بلکه با کارکردهای گوناگون عقیدتی و شناختی و اجتماعی، نوعی موضوع یا گونه است که ارائه آن همیشه از شکلهای مختلف هنرهای آوازی بهره گرفته است. اگر بخواهیم مناجات را از نگاهی جدیتر ببینیم، در دسته ادب آموزشی قرار میگیرد؛ چون یک گونه ارشاد و تبلیغ غیرمستقیم مفاهیم اخلاقی و دینی نیز در آن وجود دارد. درواقع چارچوب اصلی هنر خوانندههای مردمی ادب آموزشی بوده؛ یعنی تمام خوانندههایی که در اقوام ایران میخواندهاند مانند بخشیها، عاشیقها و... کارشان ادب آموزشی بوده است، به همین خاطر مناجات خوانی از وظایف اصلی خوانندهها به شمار میرفته که گاهی نیز با سازهایی بسته به اخلاقیات قومی آنها همراه میشده است.»
او ادامه میدهد: مناجات خوانی شکل و شیوه آوازی نیز داشته است؛ یعنی مناجات سحرگاهی، مناجات وقت اذان مغرب و مناجات نیمه شب داشتهایم. همه اینها پس از اینکه اسلام وارد ایران میشود، رشد بیشتری میکند.
مناجاتخوانی از زبان پدر خسرو پرویز
جاوید در ادامه به بحث درباری بودن مناجاتخوانی و بیان نمونهای در این زمینه میپردازد و میگوید: بر اساس شاهنامه، نجبای درباری تصمیم میگیرند هرمز، پدر خسرو پرویز را در یک کودتا نابینا کنند تا خسرو پرویز را جای او بنشانند. پس از مدتی خسرو پرویز از این کار پشیمان میشود و به دیدن پدرش میرود، به او میگوید که اگر خواستهای داری بگو. هرمز نیز میگوید: «مرا آرزو نزد تو بر سه چیز، برین بر فزونی نخواهیم نیز. یک آنکه شبگیر هر بامداد کنی گوشها را به آواز شاد». درواقع از او میخواهد که آوازهای سحرش را قطع نکند. این امر نشان میدهد که مناجات خواندن رسم پادشاهان بوده تا بخوانند و همه را بیدار کنند.
او ادامه میدهد: در آن زمان هنگام سحر مناجات میخواندهاند و سحرخوانی و مناجاتخوانی هنری درباری بوده که بعد از اسلام با نیاز بیدارسازی مردم در سحرگاهان به ویژه در ماه رمضان که در فرهنگ اعتقادی مردم قرار میگیرد، به عنوان روشی برای بیدار کردن مردم استفاده میشده تا اینکه به مرور مناجات سحر مردمی میشود.
جاوید همچنین درباره اهمیت مناجات میگوید، به این خاطر است که یک ارتباط دوسویه بین آفریده و خداوند ایجاد میکند و انسان شناخت خود از خداوند را بیان میکند.
مناجات یک هرم ارتباطی چهار وجهی است
این کارشناس موسیقی در راستای جمله بالا اضافه میکند: بحث خود با خویشتن، بحث خود با خدا، بحث خود با همنوع و بحث خود با جهان هستی چهار وجه مناجات هستند. البته در طول زمانهای مختلف بخشهای دیگری به آن اضافه شده است؛ مثلا وجه سیاسی یا پند و حکمت. ولی در حقیقت مناجات به بیدار شدن انسان در صبح با صدای خوش و پرورش روح و پالایش درون انسان کمک زیادی میکرده است.
او در ادامه درباره مناجاتهای شاعران بزرگ ایرانی بیان میکند: تقلیدی که در ایران از صدای پرندگان برای آواز خواندن، نغمهسراییها و تحریرهای آواز شده، در سحر و مناجات خوانی جا افتاده است تا جایی که آواز سحرخوانی در ادبیات بخشی را به نام سحوریات ایجاد میکند که مجموعه شعر ستایش سحر و مناجات خداوند است و در ادبیات به عنوان یک گونه شناخته میشود. به صورتی که تمام شاعران مانند حافظ و سعدی و مولانا و... مناجات سحر داشتهاند. مثلا حافظ میگوید «دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند و اندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند» و یا مولانا میگوید «امشب ای دلدار مهمان توییم، جان چه باشد روز و شب آن توییم».
جاوید ادامه میدهد: پیش از اینکه شعر مقفا رایج شود از سجع استفاده میشده مخصوصا در شعرهای مذهبی. سجع خواجه عبدالله انصاری از همه پیشروتر است؛ زیرا در آثار عرفانی قرن 5، سجع متوازن، سجع متوازی و مظرف رایج میشود و انصاری خیلی قشنگ از این روش استفاده میکند و مناجاتنامه معروف خود را مینویسد. از قرن پنجم به بعد پدید آمدن سبک عراقی در مناجات سراییها شروع میشود؛ چراکه این سبک یک روش جدید و فضایی برای سرایش شعر فارسی آغاز میکند و در مناجات سراییهای بومی و محلی به ویژه نواحی شرق و شمال و غربی و غرب کشور دارای اهمیت فراوان میشود.
او بیان میکند که در کنار مناجات خواندن، حمدیه به وجود آمده و توضیح میدهد: حمدیه به بخشهای حمدیه سرایی و حمدیه خوانی تقسیم میشود. متأسفانه امروزه به دلیل اینکه مناجاتخوانی و حمدیهخوانی به خوبی به جامعه شناسانده نشده است، حرکت درستی حتی در زمینه حمدیهخوانی نداشتهایم؛ یعنی ستایش خداوند را مانند گذشته نداریم، بلکه بیشتر مناجاتسرایی شده است.
جایگاه کنونی مناجاتخوانی چیست؟
او پاسخ میدهد: هدف از ایجاد و گسترش مناجاتخوانی، ضرورت فرهنگسازی و انتقال سجایای برین از یک قوم و ملت به نسلهای بعد بوده است. مناجاتخوان باید یک ارتباط دقیق و درست با مطلبی که از سوی خودش ادا میشد برقرار میکرد و حتی اگر میگفت «یا الله» باید آن را از ته دلش بیان میکرد. در این بین تعصبات قومی، مذهبی و نژادی در حمدیه خوانی و مناجات به کنار میرود و نکته مهم تنها خدا، ایمان و یقین افراد است. در مناجات مهم است که جنبههای ارزشمند جامعه در جهت ایجاد وحدت اندیشه حرکت کند. وقتی به مناجات نگاه میکنیم، میبینیم که به خوبی وارد کار حتی خوانندههای بومی میشود؛ زیرا ایرانیها اعتقاد داشتند که در همه حال باید به یاد خدا بود، حتی زمان شادیها. در خیلی از اقوام وقتی خوانندهها قصد خواندن داشتند، اول حمدیه میخواندند یا مناجات میکردند و سپس به کار خود میپرداختند.
جاوید در پایان عنوان میکند: نباید فرد تنها به علت خوش صدایی مناجات بخواند. امروزه چون روزمرگی هنر دنیا را در بر گرفته است، هنرهای ایرانی نیز به تبعیت از این قضیه در این وادی افتادهاند. بیشتر آوازها از طریق رسانه پخش میشود، اگرچه که مناجات خودش یک رسانه برای فرهنگسازی بوده است ولی اکنون بیشتر شعر یا متنی آماده میکنند و میخوانند، درواقع خواندن و صدای خوب مطرح است و حال و هوای دیگر اهمیتی ندارد.
در فایلهای زیر نمونهای از مناجاتخوانی با صدای سیدجواد ذبیحی (فایل نخست) و احمد مراتب (فایل دوم) را میشنوید:
مرورگر شما از ویدئو پشتیبانی نمیکند. فایل آنرا از اینجا دانلود کنید: audio/mp3 مرورگر شما از ویدئو پشتیبانی نمیکند. فایل آنرا از اینجا دانلود کنید: audio/mp3انتهای پیام