امروز با حافظ: من از بیگانگان دیگر ننالم؛ که با من هر چه کرد آن آشنا کرد

حافظ و حکایت مکرر عشق
سحر بلبل حکایت با صبا کرد که عشق روی گل با ما چهها کرد
از آن رنگ رخم خون در دل افتاد وز آن گلشن به خارم مبتلا کرد
غلام همت آن نازنینم که کار خیر بی روی و ریا کرد
من از بیگانگان دیگر ننالم که با من هر چه کرد آن آشنا کرد
گر از سلطان طمع کردم خطا بود ور از دلبر وفا جستم جفا کرد
خوشش باد آن نسیم صبحگاهی که درد شب نشینان را دوا کرد
نقاب گل کشید و زلف سنبل گره بند قبای غنچه وا کرد
به هر سو بلبل عاشق در افغان تنعم از میان باد صبا کرد
بشارت بر به کوی می فروشان که حافظ توبه از زهد ریا کرد
وفا از خواجگان شهر با من کمال دولت و دین بوالوفا کرد
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: امروز با حافظ: دمی با غم به سر بردن جهان یک سر نمی ارزد امروز با سعدی: خلایق در تو حیرانند و جای حیرت است الحق امروز با شهریار: امشب ای ماه به درد دل من تسکینی تماشاخانهبه گل نشستن 50 نهنگ در اسکاتلند / آیا خودکشی بوده (فیلم)
مداحی بنیفاطمه و دمامزنی هلالی (فیلم)
فیلم های دیگر

