انتشار 3 رمان به همراه «طالعبینی برای مردگان»
رمانهای «اشباح جزیره کامینو»، «دختری به نام چاندرا» و «ترانهای برای سلما» به همراه گزیده اشعار بیلی کالینز با عنوان «طالعبینی برای مردگان» منتشر شدند.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از ایسنا، رمان «اشباح جزیره کامینو» نوشته جان گریشام با ترجمه الهه شمسنژاد در 295 صفحه با شمارگان 330 نسخه و قیمت 450 هزار تومان در انتشارات مروارید در دسترس مخاطبان قرار گرفته است.
در نوشته پشت جلد کتاب میخوانیم: جان گریشام (متولد 1955)، نویسنده سرشناس آمریکایی که عمده آثارش در ژانر دلهره مرتبط با مسائل حقوقی طبقهبندی میشود، در رمان «اشباح جزیره کامینو» به سراغ مسئله بردهداری رفته است. داستان این کتاب بر مبنای خاطرات لاولی، زن سالخوردهای است که در پانزدهسالگی به اجبار وطنش را ترک کرده است و اکنون در آمریکا زندگی میکند. اجداد او از بردگان آفریقایی بودند و طی حوادث گوناگون در جزیرهای متروک ساکن شده و بدون هر نوع کمک دولتی زندگی را به سختی گذراندهاند. لاولی آخرین بازمانده از این جزیره است و خود را مالک آن میداند. دولت آمریکا و شرکتهای سودجو برای ساخت مراکز تفریحی و درآمدزا در پی تصاحب جزیره هستند و لاولی قصد دارد مانع این کار شود تا یاد اجداد بردهاش را که به سختی در آن جزیره زندگی کردهاند، زنده نگه دارد. آیا لاولی در این مبارزه پیروز میشود؟ «ظاهر لاولی خیرهکننده بود. او پیراهن زرد روشنی پوشیده بود که تا روی زمین کشیده میشد. سربندی دستار مانند با ترکیبی از رنگهای تند روی سرش بسته و گردنبندی از دندان کوسه به گردنش آویخته بود. خانم نائومی نیز سبک خاصی داشت. لباسی را که برای کلیسا یا گردهماییها میپوشید تنش کرده بود که اصلا شباهتی با لباس دوستش نداشت. مرسر سن او را شصت و پنج سال تخمین زد. لاولی ادعا کرده بود متولد 1940 و هشتادساله است اما از خانم نائومی جوانتر به نظر میرسید. چشمهای او رنگ قهوهای روشن داشت. گویی در نسلهای دور خون نژاد سفید در دودمان آنها وجود داشته.»
همچنین مجموعه داستان «ترانهای برای سلما» نوشته کورت وُنهگات با ترجمه پریسا سلیمانزاده و زیبا گنجی در 243 صفحه با شمارگان 220 نسخه و بهای 370 هزار تومان در نشر یادشده راهی بازار کتاب شده است.
در پشت جلد کتاب نوشته شده است: «ترانهای برای سلما» مجموعه چهارده داستان کوتاه از کورت وُنهگات (1922-2007) نویسنده سرشناس آمریکایی است. ونهگات در این مجموعه داستانها تصویرهایی زنده، خردمندانه و طنزآلود از زندگی در آمریکای پس از جنگ جهانی دوم به دست میدهد. در این دنیا، زن و شوهرهای ناسازگار، نابغههای نوجوانی، کارمندان نخاله و کلاهبرداران شهری در گیرودار پیشرفت فناوری و گرایش اخلاقی سردرگم بهنظر میرسند. داستانهای مجموعه حاضر بازتاب تشویشهای پس از جنگ در ایالات متحده است و از شیوه بصیرتآمیز نویسندهای توانا خبر میدهد.
دیگر کتاب منتشرشده در انتشارات مروارید، «دختری به نام چاندرا» نوشته فرانسیس مریهندری با ترجمه زیبا گنجی است که در 164 صفحه با شمارگان 110 نسخه و قیمت 270 هزار تومان عرضه شده است.
در نوشته پشت جلد کتاب عنوان شده است: «چاندرا» داستانی ساده و پُرکشش درباره دختری از سرزمین هندوستان به نام چاندرا است که به درخواست خانواده و طبق سنتهای حاکم بر این کشور، در نوجوانی به ازدواجی از پیش تعیینشده تن میدهد. بر اساس سنتهای هند، زن پس از ازدواج به خانواده همسر تعلق دارد حتی اگر همسرش را از دست دهد. این، همان اتفاقی است که برای چاندرا رخ میدهد و او برای به دست آوردن حق خود، یعنی زیستن تلاش میکند.
«طالعبینی برای مردگان» گزیده اشعار بیلی کالینز با ترجمه سعید سعیدپور در 135 صفحه با شمارگان 330 نسخه و قیمت 220 در انتشارات مرارید منتشر شده است.
در مقدمه کتاب آمده است: بیلی کالینز زاده نیویورک است به سال 1941. درجه دکتری ادبیات دارد و استاد دانشگاههایی چون کلمبیا و نیویورک بوده. از افتخارات آکادمیک زیادی نصیب برده، مثل فلوشیپ از گوگنهایم و بنیاد ملی موقوفه آمریکا، جدا از کتابهای شعرش که سالانه بازچاپ میشوند و خوانندگان مشتاق روزافزون دارند. مهمترین عنوانهای کتابهایش: «پرسشهایی از فرشتگان» (1991)، «هنر غرق شدن» (1995) «پیکنیک، رعد و برق» (1998) «کندن لباسهای امیلی دیکنسون» (2000) «دریانوردی تنها در اطراف اتاق» (2001) «دردسر شاعری» (2005) «شلیکشناسی» (2008)، «طالعبینی برای مردگان» (2011) «عشق بیهدف» (2013).
در بسیاری از محافل و جراید ادبی بیلی کالینز را محبوبترین شاعر امروز آمریکا نامیدهاند و راز توفیق کمنظیر کالینز تواناییاش در برقراری ارتباط با طیفهای وسیع شعرخوانان است. او درباره زندگی معمولی مینویسد و در بسیاری از شعرهایش به صراحت بر تأثیرپذیری از عناصر پیرامون و دمدستی تأکید میکند. عامل دیگر شاید «خواننده - آگاهی» او باشد. خودش در این باره میگوید: «هنگام سرودن خوانندهای را در ذهن دارم، کسی که با من در اتاق است و دارم با او حرف میزنم، میخواهم مطمئن باشم که زیادی تند و بیامان حرف نمیزنم. در شروع شعر سعی میکنم لحنی مهماننواز ایجاد کنم. گام گذاشتن از عنوان به سطرهای اول مثل قدم گذاشتن به درون یک بلم است. ایرادات زیادی ممکن است پیش آید.»
در نمونه شعری از این مجموعه میخوانیم: میتوانی کسی باشی که در خیابان از کنارش میگذرم
یا چهرهای نامشخص
پشت فرمان ماشینی که نزدیک میشود
و آفتاب از شیشه جلوش برق میزند
من همانم که در جهت مخالف میرانم
نگاه میکنم بالا به آیینه کوچک
تا محو شدنت را تماشا کنم. پژواک من، دوقلوی من.
تا ناپدید شوی پشت یک پیچ
در این جاده شلاقی که تا همیشه در آن همسفر خواهیم بود.
242243
کد مطلب 2162733