اگر این مساله را بلد نیستی، قرص برنج بخور / راه حل معلم فیزیک برای دانشآموز عاصی
«برو بمیر»، این جمله ممکن است در نظر اول یک شوخی بیمزه به نظر برسد نه؟ خوب، شاید نه همیشه!
فرض کنید این جمله به جای دو کلمه، سه کلمه باشد، «برو خودکشی کن»، به نظر اوضاع بدتر شد، اما آیا این اخرش است؟ خوب نه هنوز، «تو که این را بلد نیستی برو خودکشی کن»، حالا احساس خطر میکنید؟ شاید بله، شاید نه، «تو که این را بلد نیستی چطور میخواهی کنکور بدهی؟» پس حالا روشن است که این جمله خطاب به یک دانشآموز دبیرستانی گفته شده است، آن هم نه هر دانشآموزی، مخاطب یک دانشآموز دبیرستانی است که در آستانهی کنکور قرار دارد. میشود از کنارش گذشت؟ شاید، البته به سختی، ولی صبر کنید، ماجرا همین جا تمام نمیشود!
«تو که هیچی نمیفهمی، خیلی خری، الترا خری، تو نفهم خالصی، اگر نمیفهمی یک حرکتی بزن، از زندگی لفت بده»، زیادهروی ست؟ خوب هنوز تمام نشده، «بچهها قرص برنج چند است؟ چون چند روز دیگر میخواهی در کنکور خودت و خانوادهات و هفت جد و آبادت را بیآبرو کنی، قرص برنج چند است که بروی بخری؟ دهنتان سرویس، چرا همه مینویسند سی تومن؟ یعنی واقعا رفتی قیمت و آمارش را گرفتی؟ یک بحثی، قبول دارید که اگر قرار باشد از زندگی لفت بدهد، هزینهی دفن و کفنش زیاد میشود و برای خانوادهاش نمیصرفد؟ خودت را پرت کن جلوی ماشین، ولی صبر کن، فردای کنکور که محرم و صفر است خودت را بیانداز جلوی ماشین که دیه دو برابر است، الان زندهی تو یک میلیون هم نمیارزد، ولی آن موقع بیاندازی فکر میکنم مثلا... دیه انسان چقدر است؟ دیه انسان کامل نه، دیه انسان ناقص، چون این ناقص است، در ماه حرام، صد تومان اینها میدهند، خوب است دیگر.»
آنچه در بالا خواندید بخشی از واکنش یک معلم فیزیک است به یک دانشآموز دبیرستانی که در مورد مسالهای که روی تخته نوشته شده میگوید «هیچی نمیفهمم»، آن چه در بالا خواندید همچنین تشویق به خودکشی است، مسیر خودکشی را هم مشخص میکند، دلیل و لزوم آن را هم توضیح میدهد و در ادامه تاکید میکند که این خودکشی میتواند برای خانوادهی دانشآموز منفعت هم داشته باشد، در برابر کنکور دادن دانشآموز که میتواند منجر به سر افکندگی خانوادهی او شود.
به نظر نمیرسد توصیه در مورد خودکشی در کلاسهای کنکور به این یک مورد محدود باشد، با یک جست و جوی ساده میتوان ویدئوهای دیگری از نمونههایی از همین ادبیات در کلاسهای دیگر و توسط معلمان دیگر هم پیدا کرد، اما باید پذیرفت که این یکی واقعا مرزهای جدیدی را در بیمبلاتی پشت سر گذاشته است. کافی ست دو واژهی خودکشی و کنکور را با هم در نوار جست و جوی گوگل وارد کنید تا ببیند مسالهی خودکشی به دلیل نگرانی از نمره امتحان یا کنکور و عدم هماهنگی عملکرد درسی با انتظارات دانشآموزان و والدین آنها از بچهها چقدر شایع است، در چنین فضایی، معلمان کنکوری هم هستند که در کلاس درس به دلیل یک واکنش به مسالهای که روی تخته نوشته شده، با آن وصفی که مورد اشاره قرار گرفت دانشآموزان را تحت فشار روانی مضائف قرار میدهند.
این مساله که کنکور میتواند چه اثرات نگران کنندهای بر سلامت روان دانشآموزان به جا بگذارد، جای بحث ندارد؛ آنچه در این جا مهم است پاسخ به این سوال است که برای «تدریس کردن»، برای «معلمی» دقیقا باید چه استانداردهایی کسب شده باشد؟ آیا در مجموع سوالاتی که پیش از استخدام یک معلم از او مطرح میشود، کسی به این مساله هم دقت میکند که عقدههای حقارت شخصی که استخدام میشود، مسائل سلامت روانی که فرد با انها درگیر است، منش و روش و خلق و خوی او قرار است چگونه بر زندگی و روزگار دانشآموزان تاثیر گذار باشد؟ یا صرفا این مساله که فلان فارغ التحصیل این یا آن دانشگاه از منشی کاریزماتیک برخوردار است و میتواند به خوبی کلاس را ساکت نگه دارد و مسائل درسی را تند تند روی تخته بنویسد برای سپردن گروهی بچهی نوجوان در معرض اضطراب قابل محلاظهی کنکور به دست او کفایت میکند؟
ما نمیدانیم دانشآموزی که در این ویدئو مورد خطاب قرار میگیرد چطور از پس کنکور بر آمده است و بعد از این تجربهی تحقیر در برابر همکلاسیهایش چه حال و روزی داشته است، اما میدانیم معلمی که در این ویدئو چنین آشکار مرتکب عملی خلاف قانون میشود، بعدا در صفحهی اینستاگرامش به کسانی که به او خرده گرفتهاند واکنش تند نشان میدهد و همچنان به عنوان معلم فیزیک فعالیت میکند.
عدهی قابل ملاحظهای وقتی به وقوع چنین افتضاحاتی در کلاس های کنکور رو به رو میشوند پیکان نقد را به سمت کنکور میگیرند که وزیر آموزش و پروش به تازگی اعلام کرده «حذف شدنی نیست»، اما در اینجا مساله ی اصلی این نیست که تحقیر و توهین و تشویق به خودکشی در یک کلاس کنکور رخ داده است، پس کنکور مقصر است، مساله این است که یک سبک رفتار در میان کسانی که به عنوان معلم کار و زندگی میکند به صورتی نهادینه شده است که حتی از درک این که کلماتشان میتواند چه تاثیری بر روان نوجوانان آشفته داشته باشد هم عاجز هستند. آیا میتوان در این مورد کاری کرد؟ راه حلها حتی اگر اجرایی باشند به سرعت نتیجه نخواهند داد. شاید در این موقعیت تنها بتوان با تکرار این که تشویق به خودکشی جرم است، نگرانی در مورد ارائه ی روشهای خودکشی در کلاسهای درس را بیشتر کرد و جلوی آن را گرفت.
4747
کد خبر 1649884