این پروژه کار صهیونیست هاست

در این ماجرا، مسئله نه شمخانی است و نه دخترش. مسئله، هجوم به مرز انسانیت و اخلاق در رسانه است. وقتی افشاگری از مرز نظارت عمومی عبور کند و به زندگی شخصی افراد تجاوز کند، دیگر عدالتخواهی نیست...
به گزارش مشرق، حامدرحیم پور طی یادداشتی در خراسان آنلاین نوشت:
در روزهایی که سیاست بسیار متاثر از رسانه شده، ما بیش از هر دورهای به بازتعریف مرزهای اخلاق، حریم و نقد نیاز داریم. ماجرای اخیر انتشار ویدئویی از مراسم خانوادگی علی شمخانی، نشانهای از سقوط خطرناک در مرز میان نقد و تخریب بود. سقوطی که اگر مهار نشود، نهتنها اخلاق بلکه بنیان انتقاد سازنده را نیز تهدید خواهد کرد. شمخانی از چهرههای برجسته امنیتی کشور است؛ فردی که در طول دههها در متن تصمیمهای کلان نظام حضور داشته و در جنگ 12 روزه نیز هدف مستقیم ترور رژیم صهیونیستی قرار گرفت. پس از آن، مواضع تند و صریح او علیه تلآویو نیز موجب خشم و عصبانیت صهیونیست ها شد، اما انتشار ویدئویی خانوادگی بهدست اکانتی وابسته به جریان سلطنتطلب و نزدیک به صهیونیستها، نشان داد دشمن در جنگ روایتها هیچ مرزی برای خود قائل نیست.
در این ماجرا، مسئله نه شمخانی است و نه دخترش. مسئله، هجوم به مرز انسانیت و اخلاق در رسانه است. وقتی افشاگری از مرز نظارت عمومی عبور کند و به زندگی شخصی افراد تجاوز کند، دیگر عدالتخواهی نیست، انتقامجویی است. رسانهای که در پی افشای حریم خصوصی است، نه وجدان بیدار جامعه که بازوی عملیات روانی دشمن است. این همان شیوهای است که سالها دستگاه رسانهای صهیونیستی برای تخریب چهرههای مؤثر به کار گرفته است.
البته انکار نمیتوان کرد که جامعه از شکاف طبقاتی و رفتار دوگانه برخی مسئولان دلچرکین است. مردمی که بار تورم و تبعیض را بر دوش میکشند، طبیعی است که نسبت به هر نشانهای از اشرافیت حساس باشند. اما اگر این خشم به سمت خصوصیترین لحظات زندگی افراد منتسب به شخصیت های سیاسی هدایت شود، محصولش اصلاح نیست، نفرت است. نقد مسئول، زمانی اخلاقی و ثمربخش است که با منطق و هدف اصلاح همراه باشد؛ نه با تحقیر و تجاوز به حریم شخصی.
شمخانی مدیر و مسئول ارشدی است در سطوح عالی کشور که کارنامهاش باید بر مبنای عملکرد اجراییاش سنجیده شود؛ از سیاست امنیت منطقهای تا نحوه مدیریت در شورای عالی امنیت ملی. نقد بر این ساحتها نهتنها مجاز که ضروری است، اما قضاوت بر اساس زندگی خصوصی نزدیکانش، عبور از مرز نقد و ورود به قلمرو بی اخلاقی است. امروز که دشمنان ایران از هر روزنهای برای تخریب و ایجاد شکاف اجتماعی استفاده میکنند، سادهانگاری است اگر تصور کنیم این پروژهها صرفاً یک افشاگری مردمی است. بازی در زمین دشمن، هرچقدر با نیت عدالت هم باشد، در نهایت به نفع همان دشمن تمام میشود. ما به بازگشت به مرزهای نقد منصفانه نیاز داریم؛ نقدی که ریشه در عقل، انصاف و دغدغه ملی دارد نه در حس انتقام و کنجکاوی بیمارگونه.
جالب اینکه دختر شهید شادمانی که پدرش در جنگ 12 روزه به شهادت رسید در واکنش به این اتفاق گفته بود این پروژه کار صهیونیست هاست. حتی اگر از زاویهای غیرسیاسی به ماجرا بنگریم، این پروژه در شکل و محتوا چیزی جز تکرار عملیاتهای روانی موساد نیست. عملیاتهایی که با هدف تخریب شخصیت و بدون رعایت مرزهای اخلاقی اجرا میشود.
