بازیگران جدید بار مالی آموزش و پرورش را کم میکنند / ماجرا چیست؟
در این مطلب به این پرسش که آیا کاهش بار مالی مدارس بازیگران جدیدی را به آموزش و پرورش وارد میکند، پاسخ داده میشود.
مردمیسازی آموزش و پرورش عنوانی است که این روزها بارها از سوی مسئولان وزارت آموزش و پرورش شنیده میشود.
یوسف نوری؛ وزیر آموزش و پرورش در اینباره گفته است: از ظرفیت خیرین مدرسهساز و مسئولیت اجتماعی شرکتهای بزرگ استفاده شود و باید به سمت مردمیسازی در آموزش و پرورش پیش برویم.
احمد محمودزاده؛ معاون وزیر آموزش و پرورش و رئیس سازمان مشارکتهای مردمی و مدارس غیردولتی وزارت آموزش و پرورش در جمع دبیران استانی کانون مدارس اسلامی گفته است: انتظار این است که به مدل مردمیسازی آموزش و پرورش با استفاده از ظرفیتهای همچون وقف کمک کنید تا مردمیسازی آموزش و پرورش رونق بگیرد. رویکرد ما تأسیس مدارس وابسته به مؤسسات عمومی عامالمنفعه وابسته به نهادهای مذهبی و تعاونیهاست.
مردمیسازی آموزش و پرورش حتی از سوی رئیس جمهور در بازدید از وزارت آموزش و پرورش مورد تأکید قرار گرفت. او در این باره گفت: «هدف مدارس مردمی کاهش تصدیگری دولت و اکتفا کردن آن به نقش حمایتی و هدایتگری در آموزش و پرورش است در این الگو، میشود مسئولیت های مهم را به مردم به خصوص خانوادهها واگذار کرد.»
اما مردمیسازی آموزش و پرورش به چه معناست و در چه ابعادی میتواند محقق شود؟ آیا مردمیسازی در نهایت منجر به رهاسازی بار مدارس از دوش آموزش و پرورش و واگذاری آن به مردم خواهد شد؟
توسعه مدارس وابسته به نهادها و بخشهای مختلف که این روزها توسط سازمان مدارس غیردولتی پیگیری میشود با چه مزایا و آسیبهایی همراه است؟
در این مطلب به بررسی دو سیاست مردمیسازی و توسعه مدارس وابسته پرداختهایم.
علیرضا سجادیه؛ پژوهشگر حوزه آموزش درباره مردمیسازی آموزش و پرورش اظهار کرد: یکی از مباحث مطرح در دولت سیزدهم، مردمیسازی است، انقلاب اسلامی نیز از این گفتمان تغذیه شده و اساساً شکلگیری آن با حضور، نقشآفرینی و فعالیت مردمی اتفاق افتاده و استمرار آن نیز از این مسیر است.
وی افزود: در حوزههای مختلف تلاشهایی برای مردمیسازی صورت گرفته است اما تعریف صحیح و جامعی وجود ندارد. در تعریف اولیه اگر بخواهیم معنای مردمیسازی را مطرح کنیم به معنای مشارکت مردم در عرصه عمومی است و این مشارکت صرفاً محدود به حوزههای مالی نیست بلکه بیشترین تأکید بر این است که مردم بتوانند نیازها و نگرشهای خود را در سیاست و حکمرانی ارائه کرده و پیش ببرند.
پژوهشگر مرکز رشد دانشگاه امام صادق (ع) گفت: مردمیسازی آموزش و پرورش یعنی مردم در عرصههای مختلف آموزشی و پرورشی کشور ایفای نقش کنند و این از اظهار نظر و ارائه بازخورد آغاز میشود تا طراحی عامه مردم یا نمایندگان آنها در حوزه درسی و آموزشی و حتی ورود به لایههای سیاستگذاری.
سجادیه در واکنش به این موضوع که مدارس مردمی یکی از تأکیدات رئیس جمهور در بازدید اخیر از وزارت آموزش و پرورش بود، پیش از این مدارس هیئت امنایی به عنوان الگویی از مردمیسازی مدارس مدنظر بود اما در عمل به دریافت هزینه از والدین خلاصه شد، بیان کرد: در عرصه سیاستگذاری و حل مسئله ادبیاتی به نام صورتبندی مسئله وجود دارد به این معنا که به هر نحوی مسئله را صورتبندی کنید عملاً محدوده خاصی از راهحلها برای شما مشخص خواهد شد.
مشارکت مردمی یا مشارکت مالی؟
وی ادامه داد: آنچه از دهه 70 به بعد در آموزش و پرورش مشاهده میکنیم این است که وزارت آموزش و پرورش بخش عمده بودجه را مصرف و هزینه سنگینی را بر روی دوش دولت قرار میدهد، چنین صورتبندی باعث میشود تا مسئله را صرفاً به مسئله مالی تقلیل دهند و پس از آن راهحلها متمرکز بر حل مسائل مالی است.
سجادیه متذکر شد: عنوان مشارکت مردمی برای نخستین بار در کنار عنوان سازمان مدارس غیردولتی و توسعه مشارکتهای مردمی قرار گرفت اما مشارکت مردم صرفاً کمک مالی، به کمک آمدن یا برداشتن بخشی از بار مالی تعبیر میشود.
پژوهشگر مرکز رشد دانشگاه امام صادق (ع) متذکر شد: کنشهای فعلی نیز نشاندهنده استفاده از حضور مردم یا واگذاری بخشی از کارها به مردم است تا بتوانند بخشی از بار مالی دولت را در حوزه آموزش و پرورش سبک کنند در عین حال نسبت به مسائل بسیار مهمتری همچون کیفیت آموزشی، دسترسی برابر، فراهم کردن فرصتهای برابر برای دانشآموزان بیتوجه هستند.
وی بیان کرد: برآیند تجارب قبلی نیز نشان میدهد بیشتر هدفگذاری دولتها طی 10 تا 15 سال گذشته در حوزه آموزش و پرورش متمرکز بر توسعه مدارس غیردولتی یا سپردن امور مالی و بخشی از اداره مدارس به دست بخش خصوصی یا شخصیتهای حقیقی است.
تشدید نابرابریها حتی در صورت موفقیت
سجادیه ادامه داد: هم اکنون این ایده به یک معنای دیگر تکرار و بازخوانی و چه بسا باز اجرا شود ایدهای که حتی در بهترین حالت اگر موفق باشد، میتواند نابرابریهای آموزشی و کمبود کیفیت را که اکنون در آن خلأهای بسیاری داریم، تشدید کند.
پژوهشگر مرکز رشد دانشگاه امام صادق (ع) درباره اینکه آیا مردمیسازی آموزش و پرورش در سایر کشورها نیز اجرا میشود، متذکر شد: کشورهای لیبرال و بازار آزاد همچنان حکمرانی خود و ارائه آموزش با کیفیت را مدنظر قرار دارند اما به نظر میرسد در ایران با همان ادبیات شاهد یک نوع رهاسازی کامل حوزه آموزش به بخش خصوصی بدون هر گونه تولید ظرفیت و ابزارهای حکمرانی به منظور حفظ کیفیت آموزش هستیم.
کیفیت به ازای پول
سجادیه ادامه داد: هماکنون یکی از دغدغههای مهم آموزش و پرورش مسائل بودجهای است و معمولاً سریعترین راه برای وزرا استفاده از مشارکت مردم برای تأمین بخشی از هزینههای آموزش است در صورتی که این امر شاید مشارکت مردم را در حوزه مالی رقم بزند اما نابرابری را باز تولید میکند؛ به عنوان مثال در نقاط محروم کشور همچنان وزارت آموزش و پرورش متکلف امور آموزشی است و کیفیت آموزشی بالایی را شاهد نیستیم، همین تفاوت کیفیت میان مدارس دولتی عادی و برخی مدارس خاص باعث تولید نابرابری و شکاف طبقاتی می شود یعنی آموزش به عنوان پایهای ترین نیاز افراد که باید برای رقابت در اختیار تمام افراد قرار بگیرد تبدیل به کالا شده است و هر فردی که پول بیشتری میدهد کیفیت بالاتری در این بازار نصیب خود خواهد کرد.
توسعه مدارس وابسته خوب یا بد؟
وی درباره سیاست دیگری مبنی بر توسعه مدارس وابسته غیردولتی مطرح کرد: گزارش و داده قابل اتکایی درباره نتایج این سیاست نیاز است اما اکنون در دسترس نیست از آنجایی که تأسیس مدارس وابسته برای نخستین بار نیست، نیاز است درباره آنها قضاوت درستی داشته باشیم صرف وجود این مدارس و استمرار آنها نشاندهنده موفقیت نیست بنابراین زمانی که ارزیابی دقیقی وجود ندارد، نمیتوان ارزیابی دقیقتری از سیاست توسعه مدارس وابسته داشت.
نهادهای مختلف بازیگران آموزش و پرورش؟
پژوهشگر مرکز رشد دانشگاه امام صادق (ع) با طرح این پرسش که هدف از سیاست توسعه مدارس وابسته چیست؟ گفت: اگر هدف کاهش بار مالی دولت و کمک به وزارت آموزش و پرورش باشد تا بخشی از مدارس را منتقل و بار مالی را از دوش خود بردارد، میتواند موفق باشد اما باید به این موضوع هم توجه داشت که آیا نهادهای مختلف با افزایش سهم خود در آموزش و پرورش و اداره مدارس در آینده به بازیگران جدی که به دنبال منافع و خواستههای خود هستند، تبدیل نخواهند شد.
سجادیه ادامه داد: آیا کیفیت آموزش با توسعه مدارس وابسته ارتقا مییابد؟ آیا آموزش و پرورش نقش نظارتی خود را به طور دقیق بر این مدارس اعمال خواهد کرد؟ باید ارزیابی دقیقی داشت که اجرای این سیاست تا چه اندازه میتواند به ارتقای کیفیت آموزش منجر شود اما اگر هدف را کاهش بار مالی بدانیم شاید بتوان گفت این سیاست بتواند ابزار مناسبی برای تحقق این موضوع باشد.