با والدیر ویرا از لحظه ترسناک تا ماجرای جنجالی سیگار کشیدنش
والدیر ویرا، سرمربی سابق تیم ملی ایران درباره فضای رختکن بین دو نیمه بازی با استرالیا گفت: پس از 45 دقیقه که استرالیا فشار زیادی به ما آورد و به نوعی ما را خفه کرده بود، فضای رختکن تقریبا عصبی، مضطرب و کمی شکننده بود.
هشتم آذر سال 1376 روزی تاریخی و به یادماندنی برای مردم ایران است. روزی که تیم ملی ایران با تساوی دراماتیک مقابل استرالیا پس از بیست سال به جام جهانی رسید. با جود گذشتن بیش از دو دهه از آن صعود تاریخی و تجربه سه صعود دیگر به جام جهانی، شیرینی آن موفقیت برای فوتبالیها فراموشنشدنی است. والدیر ویرا برزیلی در آن شب تاریخی سرمربی تیم ملی بود و گرچه فرصت حضور در جام جهانی به همراه ایران را پیدا نکرد اما به خاطر نقشآفرینی در آن شب بزرگ نامش در فوتبال ایران جاودانه شد. سال گذشته خبرآنلاین با این سرمربی گفت و گویی انجام داد که در سالگرد این بازی دوباره بازنشر شده است:
*از شب بازی تاریخی با استرالیا چه چیزی را به یاد میآورید؟
خب با توجه به اینکه شور و هیجان زیادی برای فوتبال دارم، همیشه حرکت سهنفره عالی که کریم باقری، علی دایی و خداداد عزیزی انجام دادند و ما را به گل دوم رساند را در یاد دارم. کیفیت فنی آن حرکت باعث میشود در در بهترین کتابهای فوتبالی قرار بگیرد. به عنوان یک حرفهای، سوغاتی دیگری از آن بازی که همیشه در یادم خواهد ماند سورپرایزی بود که در زمان ورود به هتل با آن مواجه شدیم و با صدها گل در اتاقهایمان از ما استقبال شد که از طرف طرفداران و دوستان ما در کشورهای مختلف فرستاده شده بودند.
*بین دو نیمه آن مسابقه به بازیکنان چه گفتید؟ گویا به بازیکنان گفته بودید هرکاری خودتان میتوانید انجام دهید!
همانطور که قابل تصور است، پس از 45 دقیقه که استرالیا فشار زیادی به ما آورد و به نوعی ما را خفه کرده بود، فضای رختکن تقریبا عصبی، مضطرب و کمی شکننده بود. من ابتدا تلاش کردم همه را آرام کنم و سپس با نشان دادن اعتماد بهنفسم آن را تهییج و تشویق کنم. من تنها چند کلمه استفاده کردم که به یاد آنها بیاورم چقدر از فرصت بازی در چنین استادیومی خوشحال هستند. پیام من این بود:«نگران استرالیا نباشید». آنها بیش از ما دویدند که این طبیعی است چون این سبک بازی آنها بود. ما ایران هستیم و باید تلاش کنیم و فوتبالی را بازی کنیم که دوست داریم و از آن لذت میبریم. ما دوست داریم در زمین چمنِ خوب بازی کنیم پس بیایید بهترین بازی ممکن را انجام دهیم. نه فقط جنگیدن که باید طوری بازی کنیم که میتوانیم، طوری که دوست داریم و طوری که از آن لذت میبریم. دلیل اینکه گفتم آرزوی طبیعی هر بازیکنی بازی در زمینی زیبا مانند ومبلی است این بود که اگر یادتان باشد ورزشگاه آزادی آن موقع چمن بدی داشت و به راحتی میتوانستید بفهمید که بازیکنان وقتی شب قبل از بازی برای بررسی ورزشگاه وارد زمین شدند چقدر خوشحال بودند. من میتوانستم ببینم چشمان آنها وقتی زمین را نگاه میکنند برق میزد. اما من به آنها اجازه کار با توپ را ندادم و مجبور بودند منتظر بمانند و روز بعد در بازی بزرگ ما این کار را انجام دهند. در مجموع من باور دارم که این حقه غیرمعمولم برای انگیزه دادن کمی به ما کمک کرد و دیدید که ما چگونه بازی را تمام کردیم و نسبت به ابتدای بازی خیلی راحتتر بودیم.
*آیا فکر میکنید ورود جیمی جامپ استرالیایی باعث شد همه چیز تغییر کند؟!
به نظر من پرسیدن این سوال از پاسخ دادن به آن بسیار سادهتر است چون چنین اتفاقاتی در بازی چندان عادی نیست. من حدس میزنم با توجه به نتیجه هرکسی به سادگی تلاش میکند آن را طوری ببیند که انتظارات، محاسبات، دلهرهها و... را تغییر دهد. باید بگوییم در جایی که هیچ مدرک واقعی وجود ندارد قضاوت کردن بسیار پیچیده است. تنها چیزی که از آن مطمئن هستیم این است که جیمی جامپ آقای پیتر هور بود که استرالیایی است و بیشتر به خاطر شیرینکاریهایش در ملاء هام شناخته میشود. اتفاقا اگر بدبینانه نگه کنیم داور به خاطر آن توقف حدود 10 دقیقه وقت اضافه در نظر گرفت و اینکه ببینم بازیکنانم چگونه این فضار را تحمل کردند و از آن به سلامت عبور کردند بسیار عالی بود.
*عکس معروفی از شما بعد از بازی وجود دارد که چواد زرینچه را بغل کردهاید. در مورد این عکس بگویید.
میدانم منظور شما کدام عکس است. به من گفتند که یک روزنامه در ریو آن را منتشر کرده و این عکس در برزیل جایزه گرفته است. صادقانه بگویم من این لحظه را به یاد نمیآورم ولی مطمئنم همه بازیکنان را در آغوش گرفتم و به آنها تبریک گفتم. حتی بعضی بازیکنان استرالیا که احساس کردم به همدردی نیاز دارند را هم در آغوش گرفتم و به آنها دلداری دادم.
*ماجرای سیگاری که انداختید و بعد دوباره آن را برداشتید چه بود؟
ابتدا باید بگویم از اینکه در جریان بازی سیگار کشیدم شرمنده هستم. داستان چندان جالبی نیست. واقعیت این بود از آنجایی که سیگار کشیدن آنجا مجاز نبود، من به دردسر افتادم چون زیرسیگاری یا چیزی مانند آن نداشتم و بنابراین تنها جایگزین برای جیبم زمین چمن مسابقه بود! من دوباره از همه والدین و فرزندانی که آن فیلم را دیدن عذرخواهی میکنم.
*از مراسم استقبال که با هلیکوپتر به ورزشگاه آزادی برگشتید چه خاطرهای دارید؟
ما مطمئن بودیم که مردم زیادی از ما استقبال خواهند کرد و باز هم دیدن خوشحالی این همه ایرانی بیش از انتظار ما بود. در مورد سوار شدن به هلیکوپتر صادقانه بگویم که برای من از بازی ملبورن هم ترسناکتر بود! با این حال دوباره دیدن این همه مردم در ورزشگاه آزادی و دیدن همسرم که به خانمهای جایگاه سلام میکند و دیدن خوشحالی بازیکنان و همکارانم عالی بود. من عینکم را هم گم کردم و روز بعد وقتی عکسها و فیلمها را دیدم متوجه آن شدم.
*هنوز با بازیکنانت در ایران ارتباط داری؟
باید بگویم ارتباط چندان آسان نیست اما هر بار که پس از آن در ایران بودهام، تقریباً با همه آنها دیدارهای لذتبخشی داشتهام.
*ارتباط شما با کادر مربیگری چگونه بود؟ آقایان ذوالفقارنسب و کماسی و...
با آقای بیژن فرانسوی صحبت میکردم و با آقایان علی مانوسیفر و مصطفوی هم انگلیسی صحبت میکردیم. با این حال هیچوقت مشکلی برای ارتباط با مقامات و بازیکنان نداشتم. تا وقتی آقای مصطفوی سمت داشتند هیچ مشکلی نداشتم.
*مهمترین ویژگی ایرانیها چیست؟ وقتی شما را در خارج از ایران میبینند درباره چه چیزهایی صحبت میکنند؟
ایرانیها مودب، محترم و سخاوتمند هستند. من در هرجایی از برزیل تا ژاپن و از آلمان تا قطر بودهام ایران را دیدهام و همه جا رک، صمیمی و مودب بودند. درباره چه چیزی صحبت کردیم؟ تیم ملی!
*الآن کجا زندگی میکنید و مشغول چه کاری هستید؟
من دوران بازنشستگی را بین برزیل و آلمان تقسیم و بیشتر در این دو کشور هستم. بعضی اوقات هم به بارسلونا میروم تا بازیهای تیمی که دوست دارم را تماشا کنم.
*فوتبال ایران را دنبال میکنید؟ نظرتان در مورد شرایط فعلی تیم ملی ایران چیست؟ چه پیشبینی برای تیم ملی ایران در جام جهانی 2022 قطر دارید؟
تنها چزی که میتوانم بگویم این است که امیدوارم تیم ملی جام جهانی خوبی داشته باشد چون میدانم چقدر برای مردم ایران مهم است.
*ممنون از شما امیدوارم همیشه موفق باشید.
خیلی ممنونم.
258 258
کد خبر 1700983