پنج‌شنبه 8 آذر 1403

ببینید / چگونه یاد گرفتم که دیگر بنای یادبود نسازم!

وب‌گاه خبر آنلاین مشاهده در مرجع
ببینید / چگونه یاد گرفتم که دیگر بنای یادبود نسازم!

وقتی سخنان یکی از وکلای خانم ایرلندی الاصل افریقای جنوبی را با یاداوری سخنان یک کشیش در کلیسای بیت‌لحم (برمبنای شکایت از نسل کشی دولت ناتانیاهو از فلسطینیان در دادگاه لاهه) شنیدم، یاد این خاطره از اوایل سال شصت در شهر محاصره شده‌ام آبادان و در مقر پناهگاه‌شده کلیسای ارامنه کارپت مقدس افتادم.

اولین شب عید بود و شانزده ساله بودم مدتها بود که تندیسی در حیاط کلیسا توجهم را جلب کرده بود که به هیبت زنی محجبه و فرزندی وفات‌یافته بر دست بود که براثر انفجاری در حیاط‌کلیسا، ترکشی نیز درست و دقیق به قلب زن اصابت کرده بود که تا مدتها بعد فکر میکردم نمادی از حضرت مریم مقدس و فرزندش عیسی مسیح‌(ع) است، شاید چون تسلطی به تاریخ معاصر و توان فهم کلمات عبری یا ارمنی نوشته در پای آن را نداشتم فقط صرفا عدد (1915) آن برایم قابل خواندن بود و نه قاعدتا درک کردن. شب اول عید و دقیقا زمان سال تحویل دو کشیش از اصفهان برای بردن اثاثیه مذهبی سالم مانده‌اشان از جنگ، به کلیسا آمدند و طبیعتا صدای انفجارهای دشمن آنها را دچار واکنش های طبیعی میکرد که ما دیگر بِدانان در این شش ماه محاصره کاملا عادت کرده بودیم، بهرحال وجود آنان در این شب سال تحویل ودر این موقعیت جنگی برای امثال من کوچک‌سال مدافع شهر در اولین عید بدور از حضور خانواده، بسیار دلگرم کننده بود ولی آنان در واقع فقط و فقط آمده بودند تا اثاثیه ببرند و بعدها این خاطره به شکلی در رمان (شطرنج با ماشین قیامت) من جریان پیدا کرد بخصوص وقتی در همان دوران جنگ فهمیدم که ماهیت این زن و فرزند تندیس‌دیواری ترکش خورده، نه مربوط به حضرت مریم و مسیح، بلکه مربوط به قتل عام منصوب به کشتار ارامنه در همان تاریخ اوایل قرن میلادی نوشته شده در پای کار می باشد....

ادامه ماجرا ونیز ربط دفاعیه پرمعنای وکیل آفریقای جنوبی در دادگاه لاهه برمبنای سخنان و سوال کشیش کلیسای بیت‌لحم از همه مردمان جهان ونیز متن کتاب (شطرنج با ماشین قیامت) در مورد آن تندیس یادبود را در ویدیوی کوتاه بالا می‌توانید مشاهده کنید.

پی نوشت: عکس رنگی آخر ویدیو مربوط به چهار قهرمان واقعی ست که رمان (شطرنج با ماشین قیامت) بر گرفته از زندگانی آنان نوشته شده، از راست اسدالله، امیر، قاسم،(من نویسنده) و پرویز، که با همین نامها در کتاب آورده شده اند. عکاس این عکس: مرحوم همایون شهنواز کارگردان سریال به یادماندنی (دلیران تنگستان)

5757

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1869959