چهارشنبه 4 مهر 1403

برشی از زندگانی آیت‌الله مرعشی نجفی

وب‌گاه مشرق نیوز مشاهده در مرجع

به گزارش مشرق، کانال ایتای حرف حساب نوشت:

وظیفه من بود نگذارم حرمت ناموس شیعه از بین برود

وارد خیابان شد و به سمت حرم راه افتاد. مدتی از تصویب قانون منع حجاب گذشته بود، اما این قانون در قم مثل دیگر شهرها سفت‌وسخت اجرا نمی‌شد. کسی جرئت نداشت از سر ناموس مراجع چادر بکشد.

چادرش را محکم گرفته بود و کمک می‌خواست. شهاب به آن طرف خیابان دوید. قد بلند و جثه قوی پاسبان هر کسی را می‌ترساند. زیر لب گفت: «یا ابا الغیث اغثنی.» دستش را دراز کرد و محکم به صورت پاسبان کوبید. پاسبان بی‌آنکه حرفی بزند، از معرکه بیرون رفت. زن اشک چشم‌هایش را با گوشه چادرش پاک کرد. دستش را به دیوار گرفت و بلند شد. «مادرت فاطمه زهرا اجرت بدهد، آقا.»

در شبستان روبه‌روی ایوان آینه صحن مطهر شرح لمعه می‌گفت. پیش از آغاز درس، آنچه باعث دیر رسیدنش به درس شده بود را برای شاگردانش گفت و عذرخواهی کرد. طلاب نگران شهاب شدند. یکی از طلبه‌ها گفت: «آقا، مدتی خودتان را پنهان کنید.» شهاب با لبخند گفت: توکل به خدا. من وظیفه‌ام را انجام دادم. وظیفه من بود نگذارم حرمت ناموس شیعه از بین برود. بقیه‌اش با خداست.

از کتاب شهاب دین | برش‌هایی از زندگانی آیت‌الله سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی ص 122

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.