" برقصید، اما... "
قدرت مظاهری؛ اخیرا آقای رئیسجمهور با حضور در جمع صنعتگران پتروشیمی به شرح و توصیف عملکرد این صنعت در زمینهی صادرات غیرنفتی پرداخته و ضمن تکریم از کارکنان و دست اندرکاران این حوزه، آنان را سرداران جبههی اقتصادی نامیده است. آقای روحانی ضمن اعلام تامین بیست درصدی درآمد ارزی و پنجاه درصدی ارز نیمایی از محصولات پتروشیمی - که هنوز شفافیت آن محل تردید است - جهشهای پیاپی این صنعت را نشانهی بارزی از بلوغ و کارآمدی صنعت پتروشیمی دانسته و از همهی دستگاههای اجرایی خواسته اند تا با تمامی توان خود به یاری این صنعت بپردازند.
دفاع جانانه و تمام قد از صنعتی که هنوز خصوصی، دولتی و یا خصولتی بودن آن محل تردید بوده و سرمایهگذاران و بهرهبرداران دانه درشت آن در هالهای از ابهام به سر میبرند، در مقایسه با حوزههای دیگر تولید ملی کمی غیرمنصفانه بنظر میرسد. اشارات مکرر آقای رئیسجمهور به جهشهای مداوم و پشت سر هم صنایع پتروشیمی بدون درک واقعی میزان آلایندگی این صنایع، نه تنها ظلمی فاحش در حق محیط زیست به شمار میآید بلکه با تعریف و تمجید از عملکرد مدیران این صنایع، آنان را برای رقابت با رقبای خود برای تخریب بی حد و مرز محیط زیست و اکوسیستم مجاورشان مبسوط الیدتر مینماید.
شعف و خشنودی بیاندازهی آقای رئیس جمهور از لفظ و عبارت جهش، بمثابه پدری است که فرزندش با روش جهشی، کلاسهای مدرسهی خود را یک در میان پشت سر میگذارد، اما با رسیدن به سطوح بالاتر و عالیتر، درمی یابد که با زیر پا گذاشتن بسیاری از قوانین و مقررات تحصیلی که لازمهی آنها حرکت گام به گام تا رسیدن به مدارج بالاتر بوده است، سرمایههای فکری و عملی فراوانی را از فرزندش دریغ کرده است.
جهش و پرتاب از سکویی به چندین سکو بالاتر درصورتی توجیهپذیر و پذیرفتنی است که تمامی شاخصهای آن، هم جهت و در راستای اهداف نهایی آن جهش قلمداد شوند، اما اگر یک و حتی یکی از این شاخصها در تضاد و تناقض با نتایج آن باشند، چنین جهشی بیش از آن که تحسین آفرین باشد، مضر و آفت زا است.
سوی دیگر ماجرا نیز کمی خاکستری بنظر میرسد. تمجید فراوان عالیترین مقام اجرایی کشور از صنعتی که خوراک خود را به ثمن بخس - دلار 3800 تومانی مصوب سال 93 - از سفرهی مردمان این آب و خاک میگیرد و علیرغم اینکه میبایست دلارهای خود را به قیمت 4200 تومان در سامانه نیما عرضه کند، راه بازار ثانویه را پیش گرفته و با فروش محصولات خود بر اساس بالاترین قیمت جهانی آن - دلار قیمت روز بازار - به همان مردم، به سودی سرشار و چندین برابر دست مییابد، کمی ناعادلانه است.
تامین خوراک گازی صنایع پتروشیمی بر اساس 8 سنت برای هر متر مکعب (بر اساس دلار 3800 تومانی) برای بازهای ده ساله که از سال 1393 مصوب شده است، پتروشیمی را به یکی از سوددهترین صنایع داخلی تبدیل کرده که میبایست سود خالص آن بیش از آن که در جیب دانه درشتها و یقه سفیدهای سیاسی و اذناب شان ریخته شود، راهی سفرههای مردم گردیده و آنها را از این سفره منتفع نماید.
مردمی که مواد اولیه و خوراک نخستین این صنعت را با قیمتی بسیار پایین و در حد صفر در اختیار دارندگان این بنگاههای اقتصادی میگذارند، اما دریافتیشان از آنها، قیمت نجومی محصولات اعم از کشاورزی، خانگی، سوخت و... و آلودگیهای روزافزونی است که در اثر جهشهای مکرر این صنایع برای دلارزایی بیشتر صورت میگیرد.
پس از جدایی آلمانیها از همدیگر در سال 1949 به دلیل تقسیم شدن به دو بخش شرقی و غربی و تحمل زجر فراوان آلمانیهای ساکن در برلین، تابلوی زیبایی در یکی از کافههای بن به چشم میخورد که درون آن نوشته بود: برقصید و خوش باشید، اما کمی به برادران مان در برلین هم فکر کنید.