بزرگداشت بروس لی در پنجاهمین سال نبودنش
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو به نقل از گاردین، در حالی که بروس لی در طول زندگی کوتاهش فقط 4 فیلم ساخت، اما اکشن هنگکنگی را به هالیوود آورد و چهره سینمای آسیا را برای همیشه تغییر داد. پیروزی فیلم «همه چیز، همه جا، یکباره» در اسکار امسال، 50 سال پس از مرگ بروس لی، یادآور تاثیری است که او بر صنعت سینما گذاشت. لی یک تنه درهای سینمای آسیا را به دنیا گشود، باوجود این که خودش خیلی...
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو به نقل از گاردین، در حالی که بروس لی در طول زندگی کوتاهش فقط 4 فیلم ساخت، اما اکشن هنگکنگی را به هالیوود آورد و چهره سینمای آسیا را برای همیشه تغییر داد. پیروزی فیلم «همه چیز، همه جا، یکباره» در اسکار امسال، 50 سال پس از مرگ بروس لی، یادآور تاثیری است که او بر صنعت سینما گذاشت. لی یک تنه درهای سینمای آسیا را به دنیا گشود، باوجود این که خودش خیلی زود از دنیا رفت و از آن بهرهمند نشد. لی یکی از آن ستارههای کمیاب است که از فیلمهایش بزرگتر است. با وجود این که او تنها 4 فیلم کامل از خود به جای گذاشت در عمل خالق یک ژانر کامل شد و کتاب اکشن هالیوود را به تنهایی نوشت. لی از DNA فرهنگ جهانی عبور میکند و در بازیهای ویدیویی، هیپ هاپ و هنرهای رزمی ترکیبی، تاثیرگذار شده است. این واقعیت که او در جوانی، بر اثر شرایطی گیجکننده و پیش پاافتاده و به دلیل واکنش به یک مسکن جان باخته نیز افسانه او را برای همیشه ماندگار ساخته است. لی همچنین شخصیت منحصربهفردی داشت: جدی، منظم، فردی فیزیکی و در عین حال مغزی؛ چهرهای که سالهای نوری از کلیشههای غربی هالیوود برای نمایش مردانگی آسیایی فاصله داشت. او در سانفرانسیسکو به دنیا آمد، سپس در هنگ کنگ بزرگ شد و بازگشت او به آمریکا در 18 سالگی رخ داد. در این دوره مردان آسیای شرقی در هالیوود به عنوان خدمتکار، چهره شرور شیطانی یا دزدان دندان شکن و اغلب توسط بازیگران سفیدپوست بازی میشدند (نگاه کنید به میکی رونی در «صبحانه در تیفانی»). لی به زودی و با وجود آموزش فهرستی از هنرجویان مشهور در هنرهای رزمی از جمله استیو مک کوئین، جیمز کابرن و شارون تیت، متوجه شد که آمریکا آمادگی پذیرش یک مرد برجسته آسیایی را ندارد. آخرین بیاحترامی به او در سریال تلویزیونی کونگ فو در دهه 1970 رخ داد. با وجود مشارکت لی در نمایش، که درباره یک راهب شائولین در غرب قدیم بود، او برای نقش اصلی تست داد، اما درنهایت دیوید کارادین، که نه تبار چینی داشت و نه دانشی از هنرهای رزمی، انتخاب شد. لی با بازگشت به هنگ کنگ در سال 1971، موفق شد تا 4 فیلم را ظرف 2 سال بسازد و به یک سوپراستار جهانی تبدیل شود. فیلمهای لی علاوه بر نمایش مهارتهای فیزیکی خیرهکنندهاش، روایتهایی از مقاومت بودند. او در کنار کارگران مظلوم کارخانه و در برابر فساد جنایتکارانه در «رییس بزرگ» ایستاد و جنگ صلیبی یک نفرهای را علیه ظلم استعماری بریتانیا آغاز کرد. در «راه اژدها»، او رستوران خانوادگی را نجات میدهد. حالا دیگر فقط مخاطبان محلی نبودند بلکه لی به نماد جهانی سرپیچی تبدیل شد: مردی رنگین پوست که خود را با ابزارهایی که در دسترس داشت، به رخ میکشد. زمانی که دانشجویان هنگ کنگی سال 2019 در برابر اقتدارگرایی چینی مقاومت میکردند به این اصل لی عمل کردند: «آب باش». موفقیت این فیلمها در نهایت توجه هالیوود را به خود جلب کرد، اما حتی با فیلم کلاسیک او «اژدها وارد میشود» که یک ماه پس از مرگش اکران شد، لی برای یک فیلم به تنهایی قابل اعتماد نبود و به همین دلیل جیم کلی و جان ساکسون در کنار او قرار گرفتند. شوق کونگ فو در دهه 70 به همه چیز از کتابهای مصور تا موسیقی پاپ را در برگرفت. در آن زمان، لی صنعت فیلم هنگ کنگ را نیز تقویت کرد و موجب شد تا پس از آن بازیگران آن خطه راهی غرب شوند: جکی چان، جت لی، دانی ین، مگی چونگ و البته میشل یئو. ناگفته نماند جریانی از رزمیکاران غربی، از ژان کلود ون دام گرفته تا جیسون استاتهام هم از وی الهام گرفتند. صادرات فیلمسازان اکشن مانند جان وو و یوئن وو پینگ نیز به همان اندازه قابل توجه بود که دومی به «ماتریکس» طعم اکشن متمایز خود را بخشید. در قرن بیست و یکم، اکشن با طعم هنگکنگی به عنصر ضروری سینمای اکشن بدل شد و تا کنون همینطور باقی مانده است. میتوان از تاثیر لی بهعنوان مثال در شکل گرفتن «ماموریت غیرممکن» تام کروز (وو کارگردان قسمت دوم بود)، «شانگچی» مارول (کمیکی که از بروس لی الهام گرفته) یا «جان ویک» کیانو ریوز (که هم بازیگر و کارگردانش چاد استاهلسکی، هر دو در «ماتریکس» حضور داشتند) یاد کرد؛ و کوئنتین تارانتینو را فراموش نکنیم که به طور کلی از سینمای هنگ کنگ وام گرفت و این را در «سگهای انباری» و در فیلم «بیل را بکش» به عینه میتوان دید، اما وی در فیلم «روزی روزگاری در هالیوود» که لی با بازی مایک مو تصویر کرد وی را به عنوان «مرد کوچکی با دهان بزرگ» خواند و از سوی بسیاری از جمله دختر لی، شانون، به عنوان یک کاریکاتور توهینآمیز تلقی شد که همچنان قصد دارد تا شخصیت آسیایی را تحقیر کند. هر چند امروز «سفید شویی» محتوای آسیایی هنوز در کلیشههای هالیوودی از بین نرفته، اما پیشرفتهایی صورت گرفته است و برای آن باید از لی تشکر کرد. فراتر از آن تماشای او هنوز هم روی پرده هیجانانگیز است و هرچند بسیاری از فیلمهای او اکنون قدیمی به نظر میرسند، اما ظاهر فیزیکی و حضور لی همچنان الهامبخش است. او یک انسان تمام عیار خودساخته و در عین حال مردی از مردم بود. جای تعجب نیست که هنوز یادش گرامی داشته میشود. به مناسبت پنجاهمین سال درگذشت بروس لی «اژدها وارد میشود» وی 11 آگوست در سینماهای بریتانیا اکران میشود.